مفهوم اسلامی از امور مالی حول مجموعهای از اصول اصلی ساخته شده است که به صداقت، انصاف و مسئولیتپذیری در تجارت و معاملات اولویت میدهد. به این ترتیب، امور مالی اسلامی بهدنبال حفظ عدالت، شفافیت، و رفاه مشترک در سیستمهای اقتصادی است.
مسلماً ارز فیات (ارزهای تحتحمایت حاکمیتها) دقیقاً خلاف این اصول عمل میکنند، زیرا عدماطمینان، سفتهبازی و نابرابری را ترویج میکند که فقرا را مجازات میکند، و به نفع ثروتمندانی است که در داراییهایی سرمایهگذاری میکنند که از تورم– و فقیرتر شدن جامعه- سود میبرند.
در این پسزمینه، بیتکوین بهعنوان راهحلی ظاهر میشود که بهخوبی با اصول مالی اسلامی هماهنگ است. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چرا بیتکوین، با تمرکززدایی، شفافیت و کمبودش، اسلامیترین شکل پول را نشان میدهد و پتانسیل تحولآفرینی را برای جهان اسلام ارائه میدهد.
اصول بنیادین مالی اسلامی عبارتند از:
1. نهی از ربا:
اعطای وام مبتنیبر بهره که در آن پول بدون فعالیت مولد پول تولید میکند، در اسلام اکیداً ممنوع است. ربا استثمار را تقویت میکند، ثروت را متمرکز میکند و برابری اجتماعی را تضعیف میکند.
2. نهی از غرار:
معاملات باید عاری از حدس و گمان یا ابهام باشد. شرایط واضح و شیوههای صادقانه بسیار مهم است.
3. اقتصاد مبتنیبر دارایی
تجارت و معاملات باید شامل داراییهای مشهود یا فعالیتهای تولیدی باشد. ثروت را باید از راههای مشروع بهدست آورد، نه از طریق قمار یا حبابهای سوداگرانه.
4. به اشتراکگذاری ریسک
قواعد مالی اسلامی بر مشارکتهای مبتنیبر سهام تأکید میکند در آن سود و زیان مشترک است و منفعت متقابل و انصاف را در تمام معاملات مالی تضمین میکند.
5. عدالت و انصاف:
توزیع ثروت باید در خدمت نیازهای اجتماعی، ترویج عدالت و کاهش نابرابریهای اقتصادی باشد.
میتوان بسیار معتبر استدلال کرد سیستم پولی مبتنیبر فیات کنونی این اصول را آشکارا نقض میکند. بانکهای مرکزی نرخهای بهرهای را تعیین میکنند زیربنای کل سیستم فیات است و ربا را نهادینه میکند. پولی که از بدهی ایجاد میشود، ذاتاً سودهای غیرقابلکسب برای وامدهندگان ایجاد میکند، در حالی که به دیگران بدهکار میشود، استثمار و نابرابری را تقویت میکند. سیستم فیات بهطور نامتناسبی بهضرر مردم عادی نزدیکترین افراد به منبع خلق پول (مانند بانکها و دولتها) سود میبرد. این «اثر کانتیلون» نابرابری ثروت را تشدید میکند و ارزشهای اسلامی برابری و عدالت را نقض میکند.
ارزهای فیات بهدلیل عرضه نامحدودشان مستعد تورم و کاهش ارزشند. این امر باعث ایجاد عدم اطمینان و رفتار سوداگرانه میشود، اقتصادها را بیثبات میکند و به آسیبپذیرترین قشر آسیب میرساند. برخلاف طلا یا داراییهای مشهود، پول فیات توسط هیچ کالای فیزیکی پشتیبانی نمیشود. این صرفاً یک وعده ارزش است، اعتماد را از بین میبرد و تأکید اسلام بر ثروت ملموس و دارای پشتوانه را نقض میکند. کنترل متمرکز پول توسط چندنهاد، مسئولیتپذیری را تضعیف میکند، فساد را تقویت میکند و به دولتها اجازه میدهد تا ارزها را برای خدمت به برنامههای سیاسی، اغلب بهضرر شهروندان خود، دستکاری کنند. این نقصهای سیستمی منجر به بحرانهای مالی، نابرابری و از بین رفتن اعتماد جامعه شده است.
بیتکوین، اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز جهان، با آموزههای اخلاقی و اقتصادی اسلام مطابقت دارد. بیتکوین بدونمکانیسمهای مبتنیبر بهره عمل میکند. ماهیت غیرمتمرکز آن تضمین میکند که هیچ مقام مرکزی نمیتواند از وضعیت اقتصادی نامطلوب کشورش پول ایجاد کند یا بهناحق از طریق ربا سود ببرد. هر تراکنش بیتکوین در یک دفتر کل عمومی تغییرناپذیر، بلاکچین ثبت میشود. این صداقت و مسئولیتپذیری را تضمین میکند و عدم اطمینان مربوط به سیستمهای غیرشفاف فیات را از بین میبرد.
عرضه بیتکوین به 21 میلیون سکه محدود شده است که آن را به یک دارایی کاهش تورم تبدیل میکند. کمبود آن منعکسکننده ویژگیهای طلاست که از لحاظ تاریخی بهعنوان پول سالم در جوامع اسلامی پذیرفته شده است. برخلاف پول فیات، بیتکوین توسط هیچ دولت یا مؤسسهای کنترل نمیشود. شبکه غیرمتمرکز آن افراد را توانمند میکند و برابری را تقویت میکند و با تأکید اسلام بر عدالت و انصاف همسو میشود.
بیتکوین یک وعده سوداگرانه نیست. از طریق «اثبات کار» بهدست میآید که به انرژی و تلاش محاسباتی قابلتوجهی نیاز دارد. این هزینه ملموس تولید، ارزش ذاتی آن را آغشته میکند و با اصول مالی اسلامی طنینانداز میشود. بیتکوین به هرکسی که به اینترنت متصل است اجازه میدهد تا در اقتصاد جهانی مشارکت کند. این فراگیری با دیدگاه اسلام برای کاهش موانع اقتصادی و ارتقای دسترسی همگانی به منابع مالی مطابقت دارد. بیتکوین از طریق پایبندی به این اصول، جایگزین مناسبی برای سیستم فیات استثماری ارائه میکند که راه را برای آینده مالی عادلانهتر و عادلانهتر هموار میکند.
پذیرش بیتکوین در مقیاس وسیع میتواند جهان اسلام را متحول کند و فرصتهای اقتصادی بی سابقهای را باز کند. بسیاری از کشورهای با اکثریت مسلمان از تورم مزمن رنج میبرند، ارزش ارزهای واقعی خود را از بین میبرد و شهروندان خود را فقیر میکند. ماهیت تورمزدایی بیتکوین، مانعی دربرابر تورم میکند و ثروت را درطول زمان حفظ میکند. میلیونها مسلمان به دلیل عدم دسترسی به خدمات مالی سنتی، بانکی ندارند. سیستم غیرمتمرکز بیتکوین به افراد این امکان را میدهد که ثروت خود را بدون اتکا به بانکها ذخیره و انتقال دهند و توانمندسازی اقتصادی را تقویت کنند. کشورهای با اکثریت مسلمان از بزرگترین دریافتکنندگان حوالههای مالیاند. بیتکوین تراکنشهای بینمرزی سریعتر، ارزانتر و امنتر را امکانپذیر میکند و وابستگی به واسطههای پرهزینه را کاهش میدهد.
بیتکوین با تمرکززدایی خلق پول و حذف امتیازات بانکهای مرکزی، توزیع عادلانه ثروت را تضمین میکند و به نابرابریهای اقتصادی که گریبانگیر بسیاری از جوامع اسلامی میشود، میپردازد. سیستم شفاف بیتکوین توسعه محصولات و خدمات مالی مطابق با شریعت را تسهیل میکند و فرصتهای سرمایهگذاری اخلاقی را مطابق با ارزشهای اسلامی ارتقا میدهد. بیتکوین کشورها را قادر میسازد وابستگی خود را به دلار آمریکا و سایر ارزهای خارجی کاهش دهند و حاکمیت اقتصادی و انعطافپذیری خود را تقویت کنند. بیتکوین با فعال کردن تراکنشهای بیاعتماد و بدون مرز، تجارت را در جامعه جهانی مسلمانان تقویت میکند و نوآوری و یکپارچگی اقتصادی در بین کشورها را تشویق میکند.
بیتکوین چیزی بیش از یک نوآوری تکنولوژیکی است. این یک سیستم مالی است که ریشه در عدالت، شفافیت و برابری دارد - ارزشهایی که عمیقاً در آموزههای اسلامی نهفته است. در حالی که جهان اسلام با چالشهای اقتصادهای مبتنیبر فیات دستوپنجه نرم میکند، بیتکوین راهی به سوی استقلال اقتصادی، شمول مالی و رفاه اجتماعی ارائه میدهد. با پذیرش بیت کوین، جهان اسلام میتواند سیستمهای مالی خود را با اصول جاودانه اسلام هماهنگ کند و راه را برای آیندهای عادلانهتر و پایدارتر هموار کند.
غفار حسین/ بیتکوین مگازین