موضوع اکران در سینما یکی از بحثهای پرمناقشه میان اهالی فرهنگ و هنر است. عدهای معقتدند میزان فروش فیلمها تنها به خود اثر برنمیگردد و عوامل مختلفی در آن دخیل است. برای مثال ژانر فیلم، تعداد سانسها و سالنهای اختصاصدادهشده و ساعت اکران همگی در پرفروش یا کمفروش شدن یک اثر تأثیر دارد. برای مثال نگاهی به سامانه خرید بلیتهای سینما نشان میدهد تعداد سانسهایی که به یک اثر کمدی اختصاص داده میشود، بیشتر از یک فیلم درام یا کودک و نوجوان است.
درواقع مجموعهای از دستاندرکاران، از سینمادار گرفته تا پخشکننده، بسته به سلیقه مخاطب و با در نظر گرفتن فروش گیشه به بعضی فیلمها بهای بیشتری میدهند و این موضوع کاملاً مشهود است. برای مثال فیلم کمدی «فسیل» سال ۱۴۰۱ در سینماها اکران شد و به مدت یک سال روی پرده بود. اتفاقی کمسابقه که صدای تهیهکنندگان دیگر را هم درآورد. با همه این صحبتها همچنان مدیریت اکران دچار یک چالش جدی است و نگاهی به جدول فروش هم اینطور القا میکند که آثار کمدی شانس بیشتری در پرفروش شدن دارند.
در گزارش پیشرو کمفروشترین آثار اکرانشده در سال ۱۴۰۳ را بررسی کردیم. بر اساس آماری که بهدست آوردیم از میان ۱۵ فیلمی که سهم کمتری در گیشه داشتند دو فیلم در ژانر کودک و نوجوان، یک اثر در ژانر اکشن و ۱۲ اثر دیگر در ژانر درام تولید شده بودند.
کمفروشترین ژانر
در ۸ ماه نخست سال جاری، ۴۹ فیلم در سینماها اکران و با آمدن ۲۲ میلیون و ۷۰۲ هزار مخاطب، یک هزار و ۲۶۲ میلیارد و ۸۰ میلیون تومان عاید گیشه شد. از میان فیلمهای اکرانشده ۲۶ اثر درام، ۱۲ اثر کمدی، ۷ فیلم کودک و نوجوان، ۲ اثر دفاع مقدس، یک اثر ورزشی، یک اثر اکشن و یک اثر جنگی بودند. همانطور که پیشتر گفتیم بر اساس آمار موجود در سامانه سمفا (سامانه مدیریت فروش و اکران سینما) از میان ۱۵ اثر کمفروش در گیشه، دو فیلم در ژانر کودک و نوجوان، یک اثر در ژانر اکشن و ۱۲ اثر دیگر در ژانر درام تولید شده بودند.
در این میان اما ژانرهای پرفروشترین فیلمها را هم بررسی کردیم که به هشت فیلم کمدی، چهار درام، یک جنگی و دو فیلم کودک و نوجوان رسیدیم. «نفرین آرتا»، «لختگی»، «این جمعیت قابل کنترل»، «کوچه ژاپنیها»، «سودابه»، «شبگرد»، «مصائب شیرین۲»، «تاوان»، «نبودنت»، «کارزار»، «آنها مرا دوست داشتند»، «خانه شیشهای»، «شنگول منگول»، «سفر پرماجرا» و «سه جلد»، اسامی ۱۵ فیلم شکستخورده در گیشه سینما بر اساس سامانه فروش سمفا است. درواقع مجموع فروش این ۱۵ اثر عدد سه میلیارد و ۱۹۳ میلیون تومان است. یعنی زیر یک درصد از فروش کل سینما. این درحالی است که ۱۵ فیلم پرفروش با رقم یک هزار و ۵۹ میلیارد تومان صاحب ۹۲ از فروش گیشه است.
اعتراض فیلمسازان به مدیریت اکران
اکران فیلم در سینماهای کشور یکی از موضوعاتی است که همواره اعتراض برخی فیلمسازان را بهدنبال داشته است. آنها معتقدند سالنها و سانسهای طلایی نمایش آثار در اختیار آثار کمدی قرار میگیرد و فیلمها در ژانرهای دیگر فرصتی برای دیده شدن پیدا نمیکنند، اما اگر این فرصت به آنها داده شود میتوانند با آثار کمدی رقابت کنند.
برای مثال در گفتوگویی که پیش از این با بابک خواجهپاشا، کارگردان «در آغوش درخت» داشتیم گفته بود: «ما روزانه ۱۱۸ سانس داریم در مقابل ۷۰۰ سانس برای فیلمهای کمدی! اگر نسبت به تعداد سانسها نگاه کنید، فروش ما هفت هشت برابر آنهاست.» یا در روزهای پیش بود که علی اوجی تهیهکننده گفته بود: «آنچه در اکران اتفاق میافتد این است که وقتی میبینند مثلاً یک فیلم اجتماعی ۵۰۰ میلیون فروخته و یک فیلم کمدی یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون، سانسهای فیلم ۵۰۰ میلیونی را میگیرند و به آن فیلم کمدی میدهند. درصورتیکه هر کدام بهدرستی کار خود را پیش میبرند و حتماً سینمای کمدی خوب هم به توجه بیشتری نیاز دارد و این رویه فعلی درست نیست.»
در جایی دیگر مجید توکلی، کارگردان سینما میگوید: «چندین ماه است به در و دیوار میزنیم که لابهلای انبوهی از کمدیها فیلممان را اکران کنیم، اما نمیشود، نمیگذارند. میراث رفتگان قبلی، حمایتهای چشمبسته از چرخه سینمای کمدی بود که حالا دودش دارد توی چشم سینماگران اجتماعی و مستقل میرود.»
صحبتهایی که خوانده شد تنها نمونه کوچکی از اعتراض فیلمسازان به نحوه اکران است و به امروز و دیروز مربوط نمیشود. بخشی از این مدیریت به سازمان سینمایی و بخشی دیگر به سالندارها مربوط میشود و این موضوع از چند جهت قابل بررسی است. اول اینکه مدیران سینمایی باید باسیاستگذاریهای مناسب به فیلمسازان پروبال دهند تا در ژانرهای غیر از کمدی هم فیلم بسازند. آنها البته باید توجه کنند که آثار تولیدشده قرار است اکران شود و آنها باید یک مساواتی را در صدور پروانه نمایش و نحوه اکران رعایت کنند.
امروزه سینما در کشور بهعنوان یک صنعت حساب میشود و درآمد ناشی از آن در جای خودش امر مهمی است اما این موضوع نباید به سمتی برود که فیلمسازان تصمیم بگیرند تنها در یک ژانر خاص فیلم بسازند و باقی ژانرها بهمرور به بیراهه برود.