«وهرکانه» نهمین سرزمینی است که اهورا مزدا میآفریند، تلفظ یونانی «وهرکانه» درحال حاضر بر روی نوار سبزی است که از جلگه گرگان تا قسمتی از کشور آذربایجان کشیده شده است. جنگلهای هیرکانی که به عنوان فسیل زنده از آنها یاد میشود طی چند دهه اخیر به بهانههای مختلف دچار دست اندازی شده است و حدود 51 درصد جنگلهای هیرکانی طی سالهای اخیر به بهانههای متفاوت مانند بهرهبرداری از جنگل و توسعه صنعت گردشگری در معرض تهدید، تخریب و تصرف است.
پنجم آذرماه 1403 با حکم وزیر جهاد کشاورزی علی تیموری سرپرست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور منصوب شد اما در اواخر آبانماه سال جاری دستور حسن وحید، سرپرست پیشین این نهاد، برای برداشت درختان شکسته جنگل هیرکانی، دست به دست شد و یکی از پیمانکاران برداشت چوب از طلب ۳۰۳ هزار مترمکعبی این سازمان چوب از منابع طبیعی خبر داد و نگرانی فعالان محیط زیست را برانگیخت. در پی این موضوع، کارزار «نه به فرمان قتل جنگلهای هیرکانی» ایجاد شد و تا زمان تنظیم این گزارش پنجاه و سههزار نفر با امضای این کارزار دغدغۀ خود را درمورد این موضوع اعلام کردهاند.
اما حکم برداشت درختان شکسته جنگل چگونه میتواند موجب نگرانی جنگلکشی در هیرکان شود؟
مجوزی برای قاچاقچیان چوب
طبق قانون کشورمان برداشت چوب خشک و تر و حتی گیاهان دارویی از اراضی ملی ممنوع است اما طبق دو تبصره ذیل ماده 36 لایحه قانون برنامه هفتم توسعه، اجازه برداشت بهرهبرداری از درختهای شکسته با مجوز سازمان منابع طبیعی امکانپذیر است. این مصوبه با اعتراض کارشناسان همراه بود زیرا درختان افتاده و شکسته از لحاظ بومشناسی حائز اهمیت است.
شینا انصاری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در واکنش به نامه اخیر سرپرست سابق سازمان منابع طبیعی گفته بود: «اینگونه برداشت به هیچ عنوان پشتوانه علمی ندارد و از جنبه اکولوژیک و اقتصادی نیز مورد بررسی قرار نگرفته است و تنها معبری را برای ورود به زمینهای جنگلی و قاچاق و بهره برداری فراهم میکند.»
سی آبانماه 1403 شرکت چوب و کاغذ مازندران با انتشار نامهای از حرفهای عنوان شده توسط مدیرعاملش عقبنشینی کرد و بیان کرد که این شرکت قصد برداشت درختان را نداشته و طلب این شرکت ریالی است.
زندگی درخت هنگامی که بر روی زمین میافتد به پایان میرسد؟
تحقیقات میدانی و مطالعات پژوهشگران نشان میدهد که هرچه بقایای گیاهان و درختان مرده و پوسیده در کف جنگل انباشته شود به همان نسبت لایه بیومس یا زیست توده خاک نیرومندتر است و آب بیشتری میتواند در خاک ذخیره شود و اینجاست که میتوان دریافت درختان چه توانایی شگفتانگیزی برای تغییر و تطبیق و حیات دوباره در خود نهفته دارند و اینجاست که باید پرسید: حقیقتا درخت کیست که پس از مرگ هم در حال رویش و حیات بخشیدن به جهان است؛ به عبارتی دیگر در یک درخت مرده بیش از یک درخت زنده زندگی جریان دارد، چرا که موجودات زندهای که درون چوب نرم، پوست درختان و بقایای گیاهان را برای زندگی برگزیدهاند به فرایند تجزیه و جذب موجوداتی که تغذیه کننده از آنها هستند یاری میرسانند.
کتزنی؛ شگردی برای تخریب بیصدا
کتزنی به زخمی کردن یا بریدن پوست درخت در اطراف تنه بهصورت حلقهوار گفته میشود که باعث قطع جریان مواد غذایی در درخت میشود. این روش بهطور تدریجی باعث خشک شدن درخت میشود. این عمل معمولا در بهار و تابستان انجام میشود تا پائیز و زمستان خود درخت خشک شده باشد.
بعد از خشک شدن درخت، این امکان به قاچاقچیان چوب داده میشود که درخت را به بهانه خشک بودن قطع و تکهتکه کنند.
البته برخی از افراد هم با تنه این درختان خشک لاک تراشی میکنند. محصولات لاکتراشی یا «چوتاشی» معمولاً با چوب درختان بومی ساخته میشوند و اغلب به عنوان ظروف کاربردی یا تزئینی استفاده میشوند و در بازار به فروش میرسد.
مافیای چوب از راه قانون وارد میشود
حسین آقایی آرایی، کنشگر زیست محیطی در گفتوگو با «فرهیختگان» تشریح کرد: «بعد از سال 1396 و متوقف شدن بهرهبرداری از جنگل، قاچاق چوب به بهانههای مختلفی مانند جمعآوری چوبهای هیزمی و چوبهای آبآورد و حتی قطع درختان در جنگلهای هیرکانی انجام شده است، و انجام میشود این قاچاق ها و جمع آوری به مرحلهای رسیده است که دیگر در کنار جادهها درخت افتادهای نیست. به عنوان مثال اگر در گذشته در 100 متری جنگل چوبهای هیزمی پیدا میشد اکنون برای چوبهای هیزمی باید مسافت چندین کیلومتر داخل جنکل را طی کرد تا به چوب رسید. همین کمبود چوبهای هیزمی برای قاچاق کردن دلیلی شد که کت زنی درختان روز به روز بیشتر شود . از طرفی سختی این مسیر و مسائل این چنینی، مسیر قاچاق چوب را برای سواستفاده قاچاقچیان از جنگل را سختتر کرده است. »
این فعال زیست محیطی با اشاره به افزایش دغدغهمندی مردم درمورد اهمیت جنگل افزود: «این روزها به دلیل رصد مردم و سعی بر ضبط فیلم و عکس از قطع درختان، حاشیه امنیت قاچاقچیان کمتر شده است و کنشگران محیط زیست هم برای آگاهیرسانی عموم مردم تلاش میکنند.»
آقایی تاکید کرد: «هزینه قاچاق چوب هم در سالهای اخیر بخاطر چالش ها و حساسیت مردم نسبت به اهمیت جنگل افزایش داشته است، به عنوان مثال اگر برای برداشت یک تن چوب، ده میلیون تومان هزینه میشد، الان این مبلغ هم بالاتر رفته است و خود هزینههای برداشت چوب نیز بالا رفته است و برای قاچاقچی نمیصرفد که چنین هزینههایی را برای یک یا دوتن چوب انجام دهد.»
کنشگر محیط زیست توضیح داد: «این عوامل دست به دست هم میدهد تا مافیای چوب سعی کنند از لحاظ قانونی سعی کند این مسیر را برای سواستفاده از جنگل راحتتر کند. البته با مطالبهگری مردم شرکتهایی که به دنبال سود بیشتر هستند، تحت فشار قرار میگیرند و برداشت چوب برایشان سخت خواهد شد.»
تولید ثروت از درختهای هیرکانی
حسین آقایی آرایی با اشاره به ارزشمند بودن درختهای جنگل هیرکانی گفت: « ثروت به دست آمده از چوب درختهای این جنگل وسوسهانگیز است. به عنوان مثال درخت راش و درخت توسکا ییلاقی که در جنگلهای هیرکانی وجود دارد ارزش صنعتی دارد اگر حدود 100 تا 200 میلیون تومان هزینه قاچاق این چوب بشود، به راحتی بالای 2 یا 3 میلیارد تومان میتوانند از آن تولید ثروت کنند.»
راه نجات میراث زنده عصر یخبندان چیست؟
این فعال زیست محیطی بیان کرد: « طبق برآورد میدانی سال گذشته برای حفاظت هر هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی، حدود دو و نیم میلیارد هزار تومان هزینه نیاز دارد. از هزینه حفاظت مهمتر، آگاهیرسانی و دغدغهمندی مردم محلی است. هنگامی که رفاه در جامعه محلی وجود داشته باشد، مطمئن باشید خود اون افراد بهترین حافظان جنگل خواهند شد. هنگامی که بومیها و حتی خود جنگلبانها دغدغه مالی نداشته باشند، قطعا خودشان مقابل قاچاقچی میایستند.»
این فعال هیرکانی افزود: « عدم شناخت و عدم تفسیر درست از هیرکانی و نبود مفسران هیرکانی باعث شد که به اشتباه تولید ثروت از هیرکانی را صرفا در برداشت چوب ببینیم در حالی که حفاظت از جنگل، میتواند بهترین منبع درآمد را داشته باشد به شرطی که ما بتوانیم هیرکانی را به زیبایی تفسیر کنیم و از راه تفسیر و حفاطت تولید ثروت کنیم. ما فکر میکنیم فقط اگر درختهای جنگل را ببریم و با فروش آن میتوانیم به سود برسیم. درحالی که اینطور نیست و میتوان به سمت توسعه پایدار رفت و این موضوع نیاز به بررسی میدانی و آموزش دارد.»
آقایی بیان کرد: «طی بیست سال آینده هر کشوری که طبیعت زیباتری داشته باشد برنده بازی در حوزه گردشگری است چرا که بخت و اقبال مردم دنیا در حال تغییر به سمت سفر برای دیدن جاذبههای طبیعی است.»
این فعال محیط زیست اظهار کرد: «برای تفسیر درست از هیرکانی باید اتاق فکر تشکیل شود اما ما متاسفانه اتاق فکر نداریم که این موضوعات مطرح شود. این کمکاریها موجب میشود که مردم عادی جوامع محلی و حتی دانشگاهیان ما راه و چاره برای تولید ثروت را در جنگلداری نوین ببینند که این جنگلداری نوین فقط یک قاب و نام زیبا برای قطع و قاچاق درختان ارزشمند هیرکانی و آسیب به این میراث میلیون ساله است. از طرفی طوری به روستاییان و جوامع محلی القا شده که از تفسیر هیرکانی که میراث ماست احساس خجالت کنند و همین احساس باعث میشود یک روستایی برای عقب نماندن از قافله تولیدکنندگان ثروت و به تبع آن تجمل گرایی، دست به قاچاق چوب بزند.»
بیش از ۵۰ درصد تنوع زیستی ایران در هیرکانی
آقایی آرایی بیان کرد: «هیرکانی در خوشبینانهترین حالت 3 و نیم میلیون هکتار است و نسبت به مساحت ایران که 164 میلیون هکتار است حدود دو درصد از مساحت ایران را پوشش میدهد اما همین دودرصد میتواند برگ برنده ایران باشد. بیش از 50 درصد تنوع زیستی ایران در جنگلهای هیرکانی وجود دارد. متاسفانه به علت تخریب و نابودی بستر هیرکانی درحال حاضر زیر 800 هزار هکتار جنگل بکر وجود دارد. اگر فقط بتوانیم همین مقدار باقی مانده را حفاظت کنیم، طی چندسال آینده گردشگری به سمتی میرود که کشوری که جنگلهای خاص داشته باشد، درآمدزایی آن از هزارتا چاه نفت بهتر است.»
آقایی افزود: «موضوع خیلی مهم این روزهای هیرکانی آن است که خط جنگل چه از سمت ارتفاع و چه از سمت جلگه در حال نزدیک شدن به هم هستند و همین امر هیرکانی را به سمت جزیره ای شدن پیش میبرد که میتواند پیامدهای خطرناکی برای این زیست بوم داشته باشد. امیدوارم که با آموزش درست مدیرت نیروهای حفاظتی این میراث برای آیندگان باقی بماند.»