در حالی که حزبالله مشغول آمادهسازی برای مرحله پس از توافق آتشبس است و دمشق همچنان تحت فشار کشورهای حاشیه خلیج فارس برای دور شدن از محور مقاومت قرار دارد، حملهای به حومههای حلب، حماه و ادلب همه را غافلگیر کرد.
در این حمله، هزاران نفر از عناصر جبهه تحریر الشام (النصره سابق) شرکت داشتند که از سوی برخی گروههای موسوم به «ارتش ملی» حمایت میشدند. «ارتش ملی» در تابستان ۲۰۱۹ در آنکارا تأسیس شد و جایگزین «ارتش آزاد سوریه» شد.
پس از حدود پنج سال آرامش نسبی، مناطق شمال سوریه شاهد تشدید درگیریهای نظامی است. این بار، حملهای غافلگیرکننده از سوی تروریستهای وابسته به ترکیه در روز چهارشنبه هفته گذشته (۷ آذر، ۲۷ نوامبر) به مواضع نیروهای دولتی در غرب حلب رخ داد. این عملیات طی کمتر از ۴۸ ساعت به تسلط تروریستها بر مناطق وسیعی از غرب حلب و شرق ادلب منجر شد.
تروریستها از همان ابتدا اتاق مدیریت عملیات نظامی تشکیل دادند که شامل هیئت تحریر الشام، گروههایی از ارتش ملی سوریه و برخی دیگر از گروههای فعال در ادلب بود.
گروههای شرکتکننده در حمله
هیئت تحریر الشام برجستهترین گروه شرکتکننده در این حمله بود. این گروه مسلح تکفیری در ژانویه ۲۰۱۷ بهعنوان نتیجهای از ادغام چندین گروه تکفیری سلفی تشکیل شد. این گروه پیشتر بهعنوان «جبهة النصرة» شناخته میشد که وابسته به القاعده در سوریه بود، اما در ژوئیه ۲۰۱۶ از این سازمان جدا شد.
اتاق عملیاتی «فتح مبین» نیز که در اواسط سال ۲۰۱۹ توسط هیئة تحریر الشام تأسیس شد، مسئولیت مدیریت عملیات نظامی در مناطق تحت کنترل «دولت نجات سوریه» را در شمال سوریه برعهده دارد.
این اتاق شامل چندین گروه مخالف سوری است که مهمترین آنها عبارتند از:
1. هیئت تحریر الشام: بزرگترین و تأثیرگذارترین گروه این اتاق که در سال ۲۰۱۷ از ادغام پنج گروه مسلح سوری تشکیل شد. این گروه پس از آغاز مذاکرات آستانه میان دولت سوریه و مخالفان، با مشارکت روسیه، ترکیه و ایران اعلام موجودیت کرد و مذاکرات را بخشی از «توطئه علیه انقلاب سوریه» میداند. هیئت تحریر الشام بیشتر مناطق استان ادلب را تحت کنترل خود دارد و از طریق نهادی اداری به نام «حکومت نجات سوریه» آنها را مدیریت میکند. رهبری این گروه را ابو محمد جولانی برعهده دارد که پیش از این فرمانده جبهة النصرة بود. این گروه توسط سازمان ملل مرتبط با القاعده دانسته شده و در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دارد.
2. الجبهة الوطنیة للتحریر: اتحادی از گروههای مسلح مخالف سوری در استان ادلب که در اوت ۲۰۱۸ و همزمان با تهدیدات دولت برای حمله به این منطقه تشکیل شد.
3. حرکت احرار الشام: این گروه که در سال ۲۰۱۱ تأسیس شد، خود را «حرکتی اسلامی، اصلاحطلب و جامع» معرفی میکند. این گروه یکی از اعضای ائتلاف «الجبهة الإسلامیة» است و هدف خود را «سرنگونی دولت اسد و تأسیس یک دولت اسلامی» اعلام کرده است.
4. جیش العزة: یکی از گروههای وابسته به «ارتش آزاد» که در حومه شمالی حماة و استان لاذقیه فعالیت دارد. این گروه نخستین هدف حملات روسیه در آغاز دخالتش در جنگ سوریه در سال ۲۰۱۵ بود.
تحولات میدانی سریع
یکی از ویژگیهای برجسته این عملیات، پیشروی سریع و تسلط بر مواضع جدید نیروهای نظام سوریه است. در ساعات اولیه آغاز عملیات، تروریستها موفق به تسلط بر مواضع و ارتفاعات مهمی در غرب حلب ازجمله شیخ عقیل، عنجاره و پایگاه استراتژیک فوج ۴۶ شدند.
در نتیجه، در روز اول عملیات، ترورویستهای تکفیری بر منطقهای به مساحت ۲۴۵ کیلومتر مربع مسلط شدند و فاصله آنها با شهر حلب به ۵ کیلومتر کاهش یافت. این پیشروی همچنین منجر به شهادت دهها تن از نیروهای نظام و تصاحب بسیاری از تسلیحات و تجهیزات، ازجمله انبار موشکهای کورنت شد.
در پایان روز دوم، تکفیری ها پیشرویهای چشمگیری در جبهههای مختلف ازجمله الزربه و خانالعسل به دست آوردند و موفق شدند جاده بینالمللی حلب-دمشق را قطع کنند. آنها همچنین برای نخستینبار از زمان آغاز عملیات، مواضع نیروهای نظام در قلب شهر حلب را هدف قرار دادند. به گفته اتاق مدیریت عملیات نظامی، تروریستها روز پنجشنبه هفته گذشته کنترل کامل بر غرب حلب را اعلام کردند و اخباری از رسیدن نیروهای پیشرو به حومه شهر حلب منتشر شد. پیشروی نیروهای تکفیری در روز جمعه تا جایی پیش رفته است که ائتلاف این گروهکها در حملاتی برقآسا دانشکده نظامی حلب و محله الزهراء در قلب حلب را تصرف کردهاند.
عبدالجبار العکیدی، فرمانده پیشین نیروهای معارض سوری، در مصاحبهای با الجزیره گفت: «مهمترین عامل این پیشروی، اتحاد گروهها در قالب یک اتاق عملیات مشترک و کنار گذاشتن اختلافات داخلی است. این گروهها اکنون شانهبهشانه یکدیگر میجنگند، درحالیکه تا چند روز پیش درگیر اختلافات بودند.»
گفتنی است تروریستها برای نخستینبار اعلام کردند که از پهپادهایی با نام «کتائب شاهین» استفاده کرده و با آن بالگردهای نظامی در فرودگاه نظامی نیرب را هدف قرار دادهاند.
زمانبندی حمله
از زمان شروع تنشهای منطقهای پس از جنگ غزه ، مخالفان سوری تلاش دارند تا از فرصتهای موجود برای تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی از یک سو و تأمین امنیت مناطقی که در تصرف دارند در برابر تهدید دولت سوریه از سوی دیگر سوءاستفاده کنند.
به گفته احمد حماده، کارشناس نظامی، تکفیریها تلاش میکنند از سیاستی که به نام «محدود کردن نفوذ مقاومت» در سوریه شناخته میشود، استفاده کنند. ادعا شده که این تلاشها همزمان با نگرانی تروریست ها از تحرکات نیروهای مقاومت در سوریه و تلاش آنها برای بازآرایی نیروهایشان در مناطقی دور از مرزهای اسرائیل، مانند حومههای حلب، ادلب و دیرالزور، صورت میگیرد.
سطح بینالمللی
این حمله در شرایطی رخ داده که روسیه، بزرگترین حامی دولت مرکزی، درگیر پرونده اوکراین است. مهند العزاوی، کارشناس نظامی عراقی، در گفتوگو با تلویزیون العربی به گزارشهایی اشاره کرد که از حمایت نظامی غرب از تروریستها خبر داده است. هدف این حمایت، باز کردن جبههای جدید علیه روسیه است که به دلیل جنگ اوکراین دیگر اولویتی برای سوریه قائل نیست.
تحلیل سناریوها
احمد قربی، مدیر مرکز گفتوگوی سوریه در مصاحبهای گفت که این عملیات بر اساس دو سناریو پیش میرود؛ اول، توافقهای ضمنی میان ترکیه و روسیه، بهویژه با توجه به اینکه نیروی هوایی روسیه پس از پیشروی مخالفان، بهطور فعال دخالت نکرده است. دوم، نظارت روسیه بر تحولات میدانی و احتمال دخالت بعدی به نفع دولت مرکزی در صورتی که این پیشرویها فراتر از حد توافقشده میان آنکارا و مسکو باشد.
تلاشها برای عادیسازی روابط ترکیه و دولت مرکزی سوریه به دلیل اصرار دمشق بر خروج ارتش ترکیه از خاک سوریه به بنبست رسیده است.
همپیمانان دولت سوریه کجا هستند؟
در مقابل موضع صریح ایران در محکومیت این تحرکات، که از طریق مشارکت مستشاری در نبردها آشکار شد و به شهادت سردار کیومرث پورهاشمی، یکی از مستشاران ارشد نظامی ایران در حملهای در شمال حلب انجامید، موضع روسیه در سطح نظامی نامشخص باقی مانده است.
ایران همچنین در سطح سیاسی موضع خود را روشن کرده است. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز پنجشنبه افزایش فعالیتهای گروههای مخالف در سوریه را محکوم کرد و آن را بخشی از «طرح آمریکا و اسرائیل برای بیثبات کردن منطقه» دانست.
در مقابل، موضع رسمی روسیه تا روز سوم درگیریها به تأخیر افتاد و در نهایت ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، اعلام کرد که قدرتهای غربی همچنان به اقدامات خصمانه خود علیه دمشق ادامه میدهند. وی بر ادامه حمایت روسیه از سوریه و مردم این کشور تأکید کرد.
نقشه توزیع قدرتهای نظامی در سوریه
دولت مرکزی سوریه پس از آنکه مناطق گستردهای از کشور را در جریان توطئه جهانی علیه این کشور از دست داد، با کمک متحدان خود مانند ایران و روسیه، بر آن شد که کنترل خود بر بخش اعظم سوریه را احیا کند. با این وجود همچنان نیروها، جریانهای جداییطلب و گروههای تروریستی مختلفی در این کشور حضور دارند که از حمایتهای بینالمللی و منطقهای برخوردارند.
نیروهای دولتی سوریه
در سالهای نخست منازعه، نیروهای دولتی سوریه بخش اعظم خاک کشور را به نفع گروههای تروریستی و جداییطلب از دست دادند. حضور نظامی مستقیم سوریه و فعالیت مستشاری ایران اما به تدریج توازن قدرت را تغییر داد.
با پشتیبانی روسیه، حمایت مستشاری ایران و حزبالله لبنان، نیروهای دولتی هماکنون دو سوم خاک سوریه شامل شهرهای اصلی مانند دمشق، حما، حلب و حمص را کنترل میکنند. گرچه تحرکات چند روز اخیر تکفیریها در شمال سوریه منجر به از دست رفتن بخشهایی از حومه شهر حلب شده، اما کنترل شهر حلب که پایتخت شمالی کشور سوریه محسوب میشود، همچنان در دست دولت است.
نیروهای دولتی کنترل استانهای سوئدا، درعا و قنیطره در جنوب، حمص و حما (مرکز)، طرطوس و بخش اعظم لاذقیه (غرب)، و همچنین دمشق و حومه آن را در دست دارند. آنها بخش اعظم استان حلب (شمال)، بخشهایی از جنوب رقه (شمال) و نیمی از استان دیرالزور (شرق) را نیز کنترل میکنند.
نیروهای دولتی بر میادین نفتی الورد، التیم، الشوله، النیشان در دیرالزور، میدان نفتی الثورة در رقه و میدان جزال در حمص (مرکز) تسلط دارند. آنها همچنین میدان گازی شاعر، بزرگترین میدان گاز کشور، و میادین صدد و آراک در حمص را نیز در اختیار دارند.
چندین پایگاه نظامی روسیه در مناطق تحت کنترل دولت وجود دارد. طبق اعلام مسکو، در سالهای گذشته بیش از ۶۳ هزار سرباز روسی به تناوب در عملیات نظامی سوریه شرکت کردهاند. تعداد دقیق نیروهای روسی حاضر در سوریه مشخص نیست، اما پایگاههای اصلی آنها شامل پایگاه هوایی حمیمیم در نزدیکی لاذقیه و پایگاه بندر طرطوس است.
جداییطلبان کُرد
در سال ۲۰۱۲، کردها پس از خروج نیروهای دولتی از بخشهای زیادی از شمال و شرق بدون درگیری، اداره خودگردان را در مناطق خود اعلام کردند.
در سال ۲۰۱۵، سازمان نیروهای دموکراتیک سوریه که ستون اصلی آن، یگانهای مدافع خلق کرد است، تشکیل شد. این نیروها شامل گروههای عرب و سریانی-مسیحی نیز میشود. این سازمان بازوی نظامی اداره خودگردان است.
نیروهای دموکراتیک سوریه که مستقیماً از سوی ایالات متحده حمایت میشوند و تحت نفوذ و سیطره کامل این کشورند، یک چهارم خاک سوریه را کنترل میکنند و دومین نیروی مسلط پس از ارتش سوریه به شمار میروند. این نیروها بر استان حسکه (شمال شرق)، بخش عمده استان رقه و بخشهایی از شمال شرق استان حلب و نیمی از استان دیرالزور تسلط دارند.
ایالات متحده به واسطه حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه و سیطره بر بخشهای شمالی، کنترل مهمترین میادین نفتی سوریه، از جمله العمر (بزرگترین میدان نفتی کشور)، التنک و جفره در دیرالزور و همچنین میادین کوچکتر در حسکه و رقه و میدان گازی کونوکو در دیرالزور را در اختیار دارند. نیروهای آمریکایی در چندین پایگاه در مناطق تحت کنترل کردها بوده و در پایگاه التنف در جنوب سوریه نیز استقرار یافتهاند. پایگاه التنف در نزدیکی مرز اردن و عراق قرار داشته و از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
ترکیه و گروههای وابسته
از سال ۲۰۱۶، ترکیه در همکاری مستقیم با همکاری گروههای تروریستی وابسته به خود چندین عملیات نظامی در شمال سوریه انجام داده که بیشتر درگیریها با نیروهای کرد در شمال سوریه بوده است.
مزدوران وابسته به ترکیه بر نوار مرزی از جرابلس در شمال شرق حلب تا عفرین در غرب آن تسلط دارند و همچنین منطقه مرزی دیگری به طول ۱۲۰ کیلومتر میان رأسالعین و تلأبیض را کنترل میکنند. یکی از ساختارهایی که تروریستهای وابسته به ترکیه در چهارچوب آن فعالیت میکنند، ارتش آزاد سوریه است که عمدتاً از نظامیان فراری ارتش سوریه تشکیل شده است. گروه عمده دیگر وابسته به ترکیه، جبهه «تحریر الشام» است که با حضور گروههایی مانند جیشالاسلام و نورالدین زنگی تشکیل شده است.
هیئت تحریر الشام
هیئت تحریر الشام (جبهه النصره سابق) به تدریج بخش زیادی از مناطق خود را به دلیل عملیات نظامی نیروهای دولتی سوریه با حمایت روسیه از دست داده است.
امروز این گروه بر حدود نیمی از استان ادلب (شمال غرب) و بخشهای محدودی از استانهای حلب، حما و لاذقیه تسلط دارد. گروههای مسلح دیگر، از جمله حزب اسلامی ترکستانی که شامل مبارزان اویغور است نیز در این منطقه فعالند.
داعش
پس از کنترل گسترده بر مناطق وسیعی از سوریه و عراق در سال ۲۰۱۴، داعش به تدریج شکست خورد و در سال ۲۰۱۹ از تمام مناطق خود محروم شد.
هرچند ۴ رهبر داعش از آن زمان تاکنون کشته شدهاند، عناصر این گروه همچنان توانایی انجام حملات محدود علیه نیروهای دولتی و دموکراتیک سوریه را دارند.
این گروه عمدتاً در منطقه بیابانی سوریه و بخشهایی از دیرالزور فعالیت دارد و گاه حملاتی علیه نیروهای دولتی و نیروهای کرد ترتیب میدهد.
داعش پس از اعلام پایانش توسط شهید قاسم سلیمانی، فرمانده وقت سپاه قدس، به صورت یک گروهک شورشی در شرق سوریه به طور ضعیف مستقر است و عملیاتهای ضربتی انجام میدهد، اما حملاتش امسال به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
نقطه عطف مهم برای داعش زمانی خواهد بود که بتواند نیروهای خود و خانوادههای آنها را که در اردوگاههای مختلف تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه زندانی هستند آزاد کند. سازمان عفو بینالملل میگوید پس از گذشت بیش از پنج سال از شکست داعش، دهها هزار نفر هنوز در بازداشت به سر میبرند. تخمین زده میشود که ۱۱,۵۰۰ مرد، ۱۴,۵۰۰ زن و ۳۰,۰۰۰ کودک در حداقل ۲۷ مرکز بازداشت و دو اردوگاه نگهداری -الهول و روج- زندانیاند.
کارشناسان باور دارند داعش چشم به این اردوگاهها دوخته است. این گروه منتظر هر بحران یا ضعف امنیتی است تا بتواند به این اردوگاهها و زندانها حمله کند و افراد زندانی را آزاد کند.
چه کسی بر ادلب کنترل دارد؟
در شمال و چسبیده به خاک ترکیه، استان ادلب قرار دارد که آخرین سنگر بزرگ باقیمانده برای نیروهای گروههای تکفیری-سلفی مخالف دولت سوریه است.
ادلب از سال ۲۰۱۵ که نیروهای دولتی کنترل آن را از دست دادند، تحت کنترل چندین جناح مخالف قرار گرفته که با یکدیگر رقابت دارند. امروزه بیشتر این منطقه تحت کنترل هیئت تحریر الشام است.
مینا لامی، متخصص رسانههای جهادی در مصاحبهای به بیبیسی عربی میگوید: «این گروه پیشتر جبههالنصره نام داشت و بسیاری آن را با این نام میشناسند. این شاخه القاعده در سوریه بود.» در سال ۲۰۱۷، جبههالنصره اعلام کرد که ارتباط خود را با القاعده قطع کرده است، زیرا گروههای شورشی محلی به دلیل وابستگی این گروه به القاعده حاضر به همکاری با آن نبودند. لامی میگوید: «همه از برچسب القاعده میترسیدند. بنابراین این گروه علیرغم آنکه به ایدئولوژی القاعده پایبند است اما اعلام استقلال کرد.» همچنین سازمان ملل، این گروه را مرتبط با القاعده میداند و به عنوان یک سازمان تروریستی طبقهبندی میکند.
سرکیس قصرجیان، روزنامهنگار سوری میگوید که گروههای افراطی متعددی از هیئت تحریر الشام در این منطقه حمایت میکنند؛ مانند حزب اسلامی ترکستانی، یک گروه جهادی که توسط اویغورهای چینی هدایت میشود. پس از اخراج اکثر نیروهای مسلح مورد حمایت ترکیه از ادلب، هیئت تحریر الشام یک حکومت اداری دوفاکتو در این منطقه ایجاد کرده است. این گروه تلاش زیادی میکند که خود را بهعنوان یک دولت کوچک در داخل مرزهای سوریه معرفی کند.
در سال ۲۰۱۷، ترکیه -که مخالف حکومت سوریه بود- و همپیمانان سوریه، یعنی روسیه و ایران، به توافقی در آستانه، پایتخت قزاقستان، برای ایجاد مناطق کاهش تنش از جمله در ادلب دست یافتند تا درگیریها را کاهش دهند. سال بعد، روسیه و ترکیه توافق کردند که یک منطقه غیرنظامی حائل در استان ادلب ایجاد کنند تا نیروهای دولتی را از تروریستهای تکفیری شورشی مستقر در این منطقه جدا کند.
چه کسی بر عفرین کنترل دارد؟
عفرین، که پیشتر منطقهای تحت کنترل کردها در شمال غرب سوریه بود، اکنون تحت کنترل گروههای مخالف دولت قرار دارد که از سوی ترکیه حمایت میشوند.
در سال ۲۰۱۸، ترکیه حملهای بزرگ به گروههای کرد در داخل مرزهای سوریه ترتیب داد. کرد. از آن زمان، ترکیه و گروهکهای سوری متحدش کنترل منطقه عفرین را به دست گرفتهاند. ترکیه در سال ۲۰۱۷ این گروههای مسلح را تحت عنوان ارتش ملی سوریه سازماندهی کرد. این گروهها پیشتر به عنوان ارتش آزاد سوریه شناخته میشدند.
این گروه از زیرمجموعههای مختلفی مانند گردان سلطان مراد و دیگر گروههایی تشکیل شده است که مستقیماً با ارتش یا اطلاعات ترکیه در ارتباط بوده یا به اخوانالمسلمین و قطر مرتبط هستند.
کارشناسان گروههای مسلح غیردولتی معتقدند ارتش آزاد سوریه با گروههای جهادی همکاری نمیکند، اما بدون شک با برنامهها و اولویتهای ترکیه در منطقه همسویند. بنابراین آنها به شدت در ستیز با نیروهای دموکراتیک سوریه، تحت رهبری کردها و نیروهای دولتی سوریه هستند. با حمایت ترکیه، ارتش ملی سوریه اکنون بر مناطقی از عفرین تا جرابلس در غرب رود فرات و از تلابیض تا رأسالعین در شرق کنترل دارد.
نیروهای ارتش آزاد سوریه بخشی از یک نهاد اداری به نام حکومت موقت سوریه هستند که در طی اغتشاشات علیه دولت مرکزی تأسیس شد. دولت و ارتش ترکیه نیز نقش مهمی در این منطقه ایفا میکنند.
متن کامل گزارش حانیه قاسمیان، خبرنگار گروه جهانشهر را در روزنامه فرهیختگان بخوانید