نیلوفر مژدهی، خبرنگار: آنچه از تیم ملی کشورمان طی بازیهای اخیر مقدماتی جامجهانی دیدیم نشان میدهد که بزرگترین خطر، از ناحیه خط دفاعی، تیم ملی را تهدید میکند. دفاعی کند و بدون تمرکز و فکر با اشتباهاتی تکراری که طی بازیهای اخیر ما را تا آستانه شکست پیش برده است.
مدافعان تیم ملی درحالیکه میدانند در مقابل مهاجمان حریف کندند و چارهای جز تسلیم شدن در مقابل استارتهای آنها ندارند اما همچنان بدون توجه به این ضعف مهم بازی بالا را در دستور کار خود قرار داده، فضای کافی به مهاجمان سرعتی حریف میدهند تا از جای خالی آنها استفاده کرده و با یک پاس بلند خود را به دروازه تیم ملی کشورمان برسانند. طی بازیهای اخیر مهاجمان حریف را همواره یک گام جلوتر از مدافعان جامانده خودمان دیدیم و چنین ضعف فاحشی بعید است از چشم مربیان تیم ملی دور مانده باشد اما همچنان انکار میشود.
کادرفنی توجیه میکند
در بازی با کره شمالی و درحالیکه تصور میکردیم بازی راحتی مقابل حریف داریم عملکرد دفاعی تیم ایران غیرقابل تصور بود و برای اولین بار مقابل این حریف دو گل دریافت کردیم. شوک بزرگ زمانی به تیم ما وارد شد که شجاع خلیلزاده در ادامه اشتباهات سریالی خود اخراج شد. بدون شک آنچه ما از دفاع تیم ملی در بازی با کره شمالی دیدیم اگر مقابل حریفان قدرتمند تکرار شود با شکستی سنگین تنبیه خواهیم شد اما کادرفنی نمیپذیرد که ساختار دفاعی تیمش مشکل دارد و اغلب اشتباهات فردی را دلیل گلهای خورده تیمش میداند. آمار اما به نفع قلعهنویی نیست. در ۲۹ بازی که قلعهنویی هدایت تیم ملی را بر عهده گرفته تاکنون ۲۲ گل دریافت کرد که طبیعتاً نشان از ضعف خط دفاعی دارد و نمیتوان آن را فقط به بهانه اشتباهات فردی توجیه کرد.
نه اینکه فقط خط دفاعی دلیلی بر عدم توانایی تیم ملی در مقابله با حریفان سطح پایین باشد بلکه اشتباه در دیگر خطوط نیز بهوضوح قابل رویت است اما ضعف ساختار دفاعی تیم ملی مشهودتر است و گاهاً ما را تا آستانه شکست مقابل حریفان درجه پایین پیش برده است. بدون شک کتمان این ضعف حتی با وجود صعود به جامجهانی میتواند آبروی فوتبال ایران را به خطر بیندازد.
پایان شجاع
تیم تراکتور تاکنون ۱۱ گل در ۱۴ بازی دریافت کرده و جالب اینکه شجاع خلیلزاده ۱۳ بار در این ۱۴ بازی بهصورت فیکس در ترکیب اصلی قرار داشته است. مرد مورد اعتماد اسکوچیچ اما جواب اعتماد او را بهخوبی نداد. او روی گل اول و دوم الوکوه مقصر بود و بارها در تیم ملی و ترکیب تراکتور اشتباهات خود را تکرار کرده است. در چنین شرایطی این سوال به وجود میآید که دلیل اعتماد به چنین مدافع پراشتباهی چیست؟
خلیلزاده در طول دو بازی اخیر برای تیم ملی و تراکتور آنها را تا آستانه شکست پیش برده است. بهطوریکه رقبا را مقابل ما به یک مدعی تبدیل کرد. حریفانی که تا پیش از این حرفی برای گفتن نداشتند اما به لطف اشتباهات مدافع سرشناس تیم ملی دردسرساز شدند. این اولین بار نیست که خلیلزاده اشتباه میکند پیش از این نیز بارها مورد انتقاد قرار گرفته و توقع میرفت نه تنها خودش بلکه مربیان نیز تلنگری خورده و به اشتباهات او پی برده باشند اما نهتنها مربیان روی ناتوانی او چشم بستند بلکه خودش نیز فکری به حال برطرف کردن اشتباهات فاحشش نمیکند.
با توجه به بازیکنان دیگری که در دو تیم وجود دارند امکان استفاده از مدافع دیگر نیز وجود داشت. تراکتور میتوانست به شجاع استراحت دهد؛ چرا که شاید این ۳۵ ساله پراشتباه، خسته و فرسوده از این همه بازی مکرر است. حتی قلعهنویی میتوانست در بازی بهظاهر ساده مقابل کره شمالی با استراحت دادن به شجاع خلیلزاده و اعتماد به یک جوان راه ساختن یک جانشین مطمئن برای شجاع را فراهم کند، اما یا این مربیان جرئت ریسک ندارند یا فرمان بازی شجاع به آنها صادر میشود. حالا که مربیان این کار را نمیکنند، خلیلزاده که دیگر قطعاً در خلوت خودش به اشتباهاتش پی برده میتواند به خودش استراحتی کوتاه دهد و از مربیان بخواهد تا او را بهخاطر اشتباهاتش تنبیه کرده به جوانترها فرصت بازی دهند. اتفاقی که بعید است با توجه به خصوصیات مدعیمآبانه شجاع اتفاق بیفتد.»
دلیل شرایطی که برای شجاع خلیلزاده در تیم ملی به وجود آمده کاملاً واضح است. مشکل او در تکرار اشتباهاتش دلیل کاملاً قانع کنندهای دارد. این مدافع دیگر جوان نیست. عضلاتش به او اجازه نمیدهد تا از اشتباه صرف نظر کند. این مدافع ۳۵ ساله دیگر قدرت انفجارهای سرعتی نداشته درنتیجه از مدافعان حریف جا میماند و با ارتکاب به خطا خود را در معرض دریافت کارت زرد و قرمز قرار میدهد. افول عضلات شجاع خلیلزاده فرصت تفکر صحیح در هنگام رویارویی با مهاجمان حریف را نمیدهد. از این رو بازی تا ۴۰ سالگی یا حضور در جامجهانی که پیش از این ادعایش را داشت برای خلیلزاده شبیه به رؤیاست. اگر حمایت اسکوچیچ و قلعهنویی از او نبود تاکنون باید یا بازی در تیمی سطح پایین را انتخاب میکرد یا کفشهایش را میآویخت؛ چرا که شجاع بهتر از همه میداند زمان برای او رو به پایان است و توقع او از عضلاتش بیش از توانایی آنهاست. »
جانشینان جوان
همواره بازیکنانی که در سنین بالا هستند میتوانند بار روحی و روانی یک تیم را به دوش کشیده و شرایط را برای موفقیت تیمشان فراهم کنند. درمورد شجاع با توجه به ضعف ساختاری تیم ملی در خط دفاعی این موضوع صدق نمیکند. عملکرد مدافع ۳۵ ساله تیم ملی به شکلی بوده که کمتر کسی جرئت اعتماد به او را پیدا خواهد کرد. این مدافع بیش از اینکه روحیه بازیکنان را بالانس کند باری بر روی دوش تیم گذاشته و سایر نفرات در جهت برطرف کردن اشتباهات او باید بیش از توانشان بدوند.
در چنین شرایطی در هر تیم بالغی استفاده از نیروهای جوانتر در دستور کار قرار میگیرد یا حداقل اینکه شانس بازی به دیگر بازیکنان نیز خواهد رسید. اخراج شجاع فرصت مناسبی بود تا قلعهنویی به یک بازیکن جوان اعتماد کند. حتی اسکوچیچ نیز در ترکیب تراکتور میتوانست فرصت بیشتری به همبازیان شجاع دهد. عارف غلامی و علیرضا آرتا در تیم تراکتور شاید ارزش اعتماد بیشتر را دارند.
در تیم ملی نیز همین حالا بازیکنانی همچون حزباوی یا محمدمهدی زارع که توسط قلعهنویی دعوت شدند میتوانند اشتباهات خط دفاعی را برطرف کنند. حزباوی یکی از بهترین مدافعان سپاهان و یکی از کماشتباهترین بازیکنان این تیم در طول مسابقات لیگ برتر و آسیا بود. او در ردههای پایینتر به اندازه کافی تجربه ملی داشته و حتی مدتی نیز شانس بازی در السد قطر را داشت. از این رو به بهانه جوانگرایی میتوان تغییراتی در ساختار دفاعی ایجاد کرد.
جالب اینکه قلعهنویی برای بازی ندادن به او تنها اشتباهش در بازی با قرقیزستان را مقابل تمام خبرنگاران بیان میکند اما توجیهات اغراقآمیزی برای ترکیب دفاعی مسن تیمش دارد. از طرفی بازیکن جوانی همچون محمدمهدی زارع را روی نیمکت تیم ملی داریم که دعوتش از سوی قلعهنویی امیدها را در دلمان زنده کرد اما با وجود اینکه مهره قابل اعتماد مهدی تارتار در تیم گلگهر است و در کلینشیتهای این تیم تاثیر خوبی داشته است اما برای قلعهنویی فقط یک سکونشین است و ظاهرا قرار نیست فرصتی به این مدافع داده شود.
تردید قلعهنویی برای استفاده از بازیکنان جوان درحالیکه اشتباهات واضح و مکرر مدافعان با تجربه کمر تیم ملی را خم کرده است عجیب است. با توجه به اتفاقاتی که در خط دفاعی تیم ملی رخ میدهد خطری جدی آینده این تیم را تهدید میکند. آیندهای که با استفاده از پتانسیل جوان تیم ملی میتوانست قدرتمندتر از این باشد.
بررسی بهتر بازیهای لیگ برتر
به جز بازیکنان فعلی که بهعنوان مدافعان قدرتمند در تیم ملی حضور دارند و برگزیدگان لیگند مدافعان دیگری نیز در فصل جاری به میدان رفتند که بهخوبی کمکحال دروازهبانها بوده و از قفس توری حمایت کردند. پرسپولیس با دریافت سه گل به همراه گلگهر بهترین خط دفاعی لیگ را به خود اختصاص داده و به جز کنعانیزادگان که یکی از بهترین مدافعان حال حاضر لیگ برتر است مدافعی همچون مرتضی پورعلیگنجی نیز بعد از پشت سر گذاشتن دوران مصدومیت در موفقیتهای این تیم تاثیر بسزایی داشته است. او بعد مصدومیت در شرایط خوبی به سر میبرد. این مدافع فعلاً جایی در سلیقه قلعهنویی ندارد.
در گلگهر نیز محمدمهدی زارع جوان اول این تیم فعلاً فقط به عنوان نیمکتنشین به تیم قلعهنوعی دعوت میشود. با این حال گلگهر مدافع دیگری همچون مجید عیدی دارد که تقریباً نفر اول خط دفاعی به حساب میآید اما به هر دلیل از چشم قلعه نویی دور مانده است. تراکتور نیز به جز شجاع خلیلزاده مدافع دیگری به نام عارف آقاسی دارد. مدافعی که اشتباهاتش از خلیلزاده کمتر بوده اما به اندازه او خوششانس نیست تا چشم سرمربی تیم ملی او را بگیرد.
در تیمهای دیگری همچون ملوان و استقلال خوزستان نیز مدافعان تاثیرگذاری وجود دارند که به تیمشان در کم گل خوردن کمک کرده و حتی مقابل حریفانی همچون استقلال، پرسپولیس و یا سپاهان شاهکارهای خوبی از خود خلق کردند و دروازه تیمشان را بسته نگه داشتند.
این درست است که نمیتوان عملکرد یک بازیکن در لیگ ایران را ملاکی برای موفقیت در تیم ملی دانست اما همانطور که به علی نعمتی به دلیل عملکرد خوب در تیم فولاد فرصت حضور در تیم ملی داده شد قطعاً دیگر بازیکنان لیگ ایران نیز در این خصوص محقند. دیدیم که نعمتی با وجود اینکه مقابل مهاجمان داخلی عملکرد خوبی از خود به نمایش میگذارد اما در تقابل با مهاجمان خوب آسیایی حرفی برای گفتن ندارد اما همچنان به بازیکنان جوانی همچون حزباوی و زارع ترجیح داده میشود.
زمان آن رسیده تا قلعهنویی چشمهایش را به روی واقعیت باز کند صعود ایران تقریباً به جامجهانی مسجل شده و حالا زمان آن است تا سرمربی تیم ملی خطرپذیری استفاده از جوانها را به جان خریده و شعار و وعده اخیر خود درخصوص استفاده از بازیکنان جوان را در دستور کار قرار دهد اتفاقی که تاکنون فقط به دعوت آنها به تیم ملی خلاصه شده است.