«مجلس به یک فوریت لایحه اصلاح قانون انتصاب افراد در مشاغل حساس رای نداد.» یکشنبه 27 آبانماه در جلسه صحن علنی مجلس موعد بررسی یک فوریت لایحه اصلاح انتصاب افراد در مشاغل حساس با حضور معاون حقوقی رئیسجمهور در بهارستان بود. انصاری در جلسه صحن در خصوص لزوم اصلاح این لایحه به این موضوع اشاره کرد که «اینکه بهطور مطلق انتصاب افرادی که همسر و فرزندان آنها تابعیت کشور دیگر را داشته باشند منع شده است، در حقیقت امکانی را از کشور و مدیریت کشور سلب کرده است.»
همین رای منفی اما با واکنش تند رسانههای اصلاحطلب و دولتی همراه شد. «پشت پا زدن به وفاق»، تعبیری بود که اصلاحطلبان، بعد از رای منفی بهارستان به دولت، به کار بردند و مجلس را محکوم کردند که برخلاف روزهای آغاز به کار دولت، حالا اما خلاف جهت وفاق حرکت کرده است. این انتقادات در حالی مطرح میشد که بهارستانیها تنها به یک فوریت لایحه رای نداده بودند.
این تمام ماجرا نبود، تقریبا در این مدت در همه جلسات صحن علنی، پای این قصه و نقد به حضور محمدجواد ظریف در مجلس باز میشد، دولتیها حتی تلاش کردند با ارائه این روایت که رهبرانقلاب نیز موافق اصلاح این قانون است، به بهارستانیها فشار بیاورند که به لایحه رای مثبت دهند، محمدباقر قالیباف که در این مدت اظهار نظر صریحی در خصوص موافقت با مخالفت با این لایحه نکرده بود هم تاکیدش بر این بود که مجلس در حال بررسی این لایحه است.
در نگاه به واکنش صریحی که رئیس مجلس به انتصاب ظریف نشان داد اما چند نکته مورد توجه قرار دارد. مجلس بعد از پایان رقابتهای انتخاباتی و پیروزی مسعود پزشکیان برای ایجاد همدلی و همراهی میان مجلس و دولت گام برداشت، رئیس مجلس نیز در این راستا تلاش کرد با توجه به شرایط خاصی که کشور داشت، زمینه تشکیل هرچه زودتر کابینه را فراهم کند. رای اعتماد مجلس به همه وزرای پیشنهادی رئیسجمهور نیز نمونه واضحی از این همراهی بود و در راستای تحقق وفاق میان دولت و مجلس تعبیر شد.
نکته مهمی که در همه ادوار مختلف مجلس مورد توجه قرار دارد این است که مجلس میبایست روی خط باریکی حرکت کند که هم استقلال خود را حفظ کند و وظیفه نظارتی خود را اجرا کند، هم به دولت کمک کند تا برای حل مشکلات کشور گام بردارد. قرار گرفتن میان این دو مسیر که نه مجلس را تبدیل به وکیلالدوله کند، نه منجر به این امر شود که برای دولت مانعتراشی کند، کار سادهای نیست. در نگاه به آنچه این روزها میان مجلس و دولت میگذرد اما به نظر میرسد قالیباف تلاش دارد تا در میانه این خط باریک حرکت کند.
نمونه روشن افتادن مجلس در دام حمایت تمامقد از دولت را میتوان در مجلس دهم و در ماجرای تصویب برجام بهوضوح مشاهده کرد. خروجی آن نتیجتا منجر شد تا در کنار نارضایتی که جامعه از دولت نسبت به نتیجه نرسیدن برجام و گره زدن معیشت به سیاست خارجی داشت، مجلس هم بهعنوان یکی از مقصران وضع موجود شناخته شود و رئیس وقت مجلس که برای همراهی دولت گام برداشت نیز در کنار دولت به عنوان عامل وضع موجود شناخته شود.
جدای از این قالیباف در مواجهه با مجلس نیز کار دشواری در پیش دارد، فاصلهگذاری با دولت در عین همراهی تنها اقدامی نیست که او باید انجام دهد. رئیس مجلس با گروهی رادیکال در مجلس مواجه است که در تقابل با دولت و در ادامه تسویهحسابهای سیاسی خود با دولت چهاردهم به دنبال تند کردن فضای سیاسیاند و از هر بهانهای برای تاخت به دولت استفاده میکنند و اگر مجلس همراستا با دولت حرکت کند آن را به زدوبند سیاسی و حمایت بیچون و چرا از دولت متهم میکنند.
متن کامل گزارش زهرا طیبی خبرنگار نقدروز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.