روایت‌هایی از سند ملی هوش مصنوعی
مصوبه سند ملی هوش مصنوعی جمهوری اسلامی ایران 30 تیر ماه امسال توسط سرپرست ریاست جمهوری و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شد تا اولین سند بالادستی ایران در زمینه هوش مصنوعی در دست اجرا قرار گیرد. به دنبال این سند، سازمان ملی هوش مصنوعی هم دنبال آن شکل گرفت تا عهده‌دار پیشبرد ابعاد مختلف آن با کمک سایر نهادهای ذی‌ربط باشد.
  • ۷ ساعت قبل
  • 00
روایت‌هایی از سند ملی هوش مصنوعی
منتظر هوش مصنوعی ایرانی باشیم؟
منتظر هوش مصنوعی ایرانی باشیم؟
ابوالفضل مظاهریدبیر گروه دانشگاه

مصوبه سند ملی هوش مصنوعی جمهوری اسلامی ایران 30 تیر ماه امسال توسط سرپرست ریاست جمهوری و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شد تا اولین سند بالادستی ایران در زمینه هوش مصنوعی در دست اجرا قرار گیرد. به دنبال این سند، سازمان ملی هوش مصنوعی هم دنبال آن شکل گرفت تا عهده‌دار پیشبرد ابعاد مختلف آن با کمک سایر نهادهای ذی‌ربط باشد.

مرکز تحقیقات سیاستی علمی کشور چندی پیش میزگردی با موضوع بررسی سند ملی هوش مصنوعی برگزار کرد که در آن کارشناسان مختلفی از جمله محمد حسن‌زاده، رئیس پژوهشگاه ایرانداک؛ فواد قادری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس؛ محمد‌هادی زاهدی، رئیس انجمن علمی هوش مصنوعی ایران؛ محسن حسن‌نژاد، مدیر دفتر بررسی راهبردی سازمان ملی هوش مصنوعی؛ وحید مافی، مدیر توسعه فناوری شرکت پارت و مجتبی طاووسی، مدیر امور فناوری های نوظهور و اولویت‌دار دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی به ارائه دیدگاه‌های خود پرداختند.

مصطفی صفدری رنجبر، عضو هیئت علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران نیز دبیری این پنل را برعهده داشت. «فرهیختگان» در شماره امروز بخش‌هایی از این پنل را که بیش از 2 ساعت به طول انجامید، منتشر می‌کند.

مصطفی صفدری‌رنجبر، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران و دبیر پنل: سند ملی هوش مصنوعی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت اجرا ابلاغ شده و چه بخواهیم و چه نخواهیم، قرار است به مدت ۱۰ سال این سند، یکی از اسناد کلان و بالادستی تاثیرگذار در حوزه هوش مصنوعی باشد. لذا به فکرمان رسید اکنون که در ابتدای مسیر اجرایی‌سازی سندیم، با جمعی از ذی‌نفعان و کنشگران این عرصه به گفت‌وگو بپردازیم.

صفدری‌رنجبر ادامه داد: سند مذکور در تیرماه ۱۴۰۳ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اجرا ابلاغ شده است. دوستان با ساختار کلی سند آشنایند. این سند مقدمه‌ای دارد که به ضرورت و اهمیت آن می‌پردازد. ماده یک سند به تعریف واژگان، ماده ۲ به اصول و مبانی ارزشی، ماده ۳ به چشم‌انداز، اهداف کلان و شاخص‌های ارزیابی کلان، ماده ۴ به سیاست‌های راهبردی، ماده ۵ به راهبردها و اقدامات ملی و ماده ۶ به اولویت‌های ملی به‌کارگیری هوش مصنوعی پرداخته است. نهایتا اجرایی نمودن و نظارت بر سند نیز در ماده 7 مورد توجه قرار گرفته است.

او گفت: یکی از نقاط قوت این سند، تاکید آن بر مفهوم زیست‌بوم هوش مصنوعی است. ما خود نیز در قالب یک طرح، به‌عنوان یکی از چند تیمی در دانشگاه تربیت مدرس بودیم که روی بحث زیست‌بوم هوش مصنوعی کشور کار کردیم. با پوست و استخوان خود لمس کرده‌ایم که چرا باید در حوزه‌ای نو و جدید مانند هوش مصنوعی که ذی‌نفعان و کنشگران متعددی را درگیر می‌کند، نگاه زیست‌بومی داشته باشیم. تعریف موجود در سند، خوب بوده و تقریبا با تعاریف رایج در دنیا درباره زیست‌بوم نوآوری همخوانی دارد.  جالب است به گستره‌ای از ذی‌نفعان مانند مردم، کارگزاران نظام حکمرانی، محققان، توسعه‌دهندگان، سرمایه‌گذاران و کاربران نهایی اشاره می‌شود اما به‌نظر می‌رسد این نگاه در حد همین موارد در سند باقی می‌ماند؛ به‌طوری که در ادامه، برنامه‌ریزی متمرکز و تقریبا بالا به پایین حاکم است و آن روح زیست‌بوم در سند چندان مشهود و ملموس نیست. دلیل آن نیز این است که مثلا از همان صفحه اول سند، می‌توان حدس زد تا انتهای سند، مخاطب فقط یک‌سری وزارتخانه و سازمان دولتی است. تحلیل‌های متعددی درباره سند دیده‌ام و مسائل این حوزه به خوبی تحلیل شده است.

صفدری‌رنجبر همچنین بیان کرد: بحث دیگری هم در سند به‌ویژه در ارتباط با چشم‌انداز وجود دارد. رهبر معظم انقلاب نیز تاکید داشته‌اند: «کشور باید جزء 10 کشور برتر دنیا از نظر هوش مصنوعی باشد.» این موضوع قطعا جهت‌دهنده و نیروبخش برای تمامی کنشگران این عرصه است اما کار کارشناسان این حوزه است که با دقت بیشتری وارد جزئیات شوند. حداقل باید مشخص می‌کردیم با چه متر، معیار و شاخصی و در کدام دستگاه سنجشی می‌خواهیم جزء 10 کشور برتر دنیا باشیم؟ به‌عنوان مثال می‌توانستیم بگوییم که معیار ما شاخص Government AI Readiness یا شاخص‌های مربوط به کنشگران حوزه نوآوری است. شاخص‌های بین‌المللی نظیر GII از سوی کنشگران حوزه نوآوری تقریبا مورد پذیرش است که نشان می‌دهد اقتصاد چقدر مبتنی‌بر نوآوری است. اگر به این شکل بود، به‌نظر می‌رسید کار راحت‌تر پیش می‌رفت. مثلا مشخص می‌شد برای قرار گرفتن در جمع 10 کشور برتر دنیا، معیارمان کدام شاخص است. باید ببینیم اکنون 10 کشور برتر دنیا کدام‌هایند و حداقل برنامه‌ریزی و میزان سرمایه‌گذاری آنها چگونه و چقدر است.

حالا باید ببینیم مثلا در زمینه تولید علم در زمینه هوش مصنوعی یا ثبت اختراع یا تعداد یونیکورن‌های هوش مصنوعی در رتبه یک تا 10 باشیم؟ اصلا می‌خواهیم در حوزه سهم صادرات محصولات و خدمات مبتنی‌بر هوش مصنوعی از «GDP» جزء 10 کشور برتر باشیم؟ کاش این موارد دقیق‌تر مشخص می‌شد. ممکن است ما بخواهیم در همه حوزه‌های کاربرد هوش مصنوعی، جزء بهترین‌ها باشیم. برخی کشورهای دنیا هم در زمینه کاربرد «AI» در صنعت، کشاورزی، معدن و خدمات عمومی سرآمدند. به هر حال این چشم‌انداز مطرح شده که جزء 10 کشور برتر دنیا باشیم و این پرسش‌ها برای کنشگران این عرصه به وجود می‌آید. در این میان، هفت هدف کلان نیز مطرح شده‌اند.

باید بررسی شود رتبه‌بندی بین 10 کشور برتر دنیا چگونه ترجمه می‌شود و به هفت هدف کلان تبدیل می‌شود. اگرچه اهداف کلان خوبی نظیر اینکه کشور قطب تحقیقاتی شود یا رقابت‌پذیری اقتصادی ارتقا یابد یا کیفیت حکمرانی ارتقا پیدا کند، در آن دیده می‌شود اما به نظر می‌رسد نیاز به تحلیل دقیق‌تری دارد؛ با این وجود برخی اهداف به شکل کارکردهای یک زیست‌بوم یا نظامنامه تعریف شده‌اند.

وحید مافی، مدیر توسعه فناوری شرکت پارت: با توجه به دغدغه کاری و تحصیلی‌ام در این حوزه، احتمالاً جزء اولین افرادی بودم که این سند را خیلی سریع خواندم و نقدی بر آن نوشتم. عنوان نقد من این بود: «سند ملی هوش مصنوعی، سندی برای ویترین‌ها» و به نظر من واقعاً اینگونه است. وقتی به این سند نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم خیلی کلی‌گویی دارد. به قول ما که در صنعت هستیم، پای سند در هواست و روی زمین نیست. درباره موارد انتزاعی در کل سند صحبت می‌شود.

مافی ادامه داد: قصد جسارت به دوستان ندارم؛ برای تدوین این سند خیلی زحمت کشیدند. دوستان در نروژ و سوئد زندگی می‌کردند و این سند را نوشتند یا اتفاقات دیگری افتاده که برون‌دادن آن منجر به این موارد شده است. قاعدتاً نباید این خروجی بیرون بیاید. اگر بخواهم با نگاه سیاست‌گذاری به سند بنگرم، باید بگویم این سند را سندِ‌ گذار ببینیم. در واقع، از یک وضعیت A که اکنون در کشور ما وجود دارد بعد از یک ‌گذار به وضعیت B منتقل کند. در حال حاضر نه وضعیت A را در این سند به صورت مشخص و شفاف می‌بینیم و نه مشخص شده وضع مطلوب چیست. اگر فرصت شد، وارد بحث شاخص‌ها می‌شوم و می‌گویم بعضا وضع موجود‌ها را هم اشتباه نوشته است. با دید‌های دیگری هم می‌توان به سند نگاه کرد و کار‌های مختلفی می‌توان انجام داد. با هر کدام از لنز‌ها که به این سند نگاه می‌کنم؛ حداقل دانش من اجازه نمی‌دهد برداشت کاملی داشته باشم.

او گفت: اگر بخواهم از ابتدا شروع کنم، این سند به قلمرو‌های اولویت‌دار اشاره می‌کند و مرا درست به یاد همان سند نقشه جامع علمی کشور می‌اندازد. دوستمان اشاره کرد 100 اولویت داشت. وقتی 10 اولویت می‌نویسید، دیگر آن‌ها اولویت نیستند، چه برسد 100 اولویت داشته باشید. به هر حال بودجه مشخصی دارید. مثلاً بودجه دولت آمریکا برای هوش مصنوعی 300 میلیارد دلار بوده است. ایران در مقیاس میلیون دلاری هم به سختی قرار می‌گیرد، چه برسد به میلیارد دلار. نمی‌توانید این همه حوزه را در نظر بگیرید. اگرچه عملاً به نظر می‌رسد همان نگاه سندنویسی کلی را داشته‌اند. مثلاً در چشم‌انداز ترسیم کرده‌اند ایران باید جزء 10 کشور پیشرو قرار بگیرد. به تعبیر دوستانی که اکنون در نسل زد و آلفا قرار می‌گیرند، باید بگوییم: «پیشِ چه رویی؟!» در کجا و کدام قسمت می‌خواهید پیشرو باشید؟ با توجه به شاخص‌هایی که اکنون می‌بینیم و وضعیت منابع کشور شامل منابع مختلف از جمله منابع سرمایه‌ای، منابع فناورانه و سرمایه اجتماعی، همه این‌ها باید کنار هم قرار گیرند تا ببینیم با چه ویژنی قرار است به ۱۰ کشور برسیم. آیا این فرض را گرفته‌ایم که بقیه دنیا خوابیده‌ا‌ند و ما با نرخ رشد 10 تا ۱۲ درصدی به جمع 10 کشور پیشرو می‌رسیم؟ در حالی که ۸۰ تا ۹۰ رتبه عقبیم. این‌ها جزء مصداق‌هایی است که نشان می‌دهد پای سند در هواست.

مافی همچنین بیان کرد: در زمینه مسائل سیاسی هم باید بگویم در حال حاضر و در فضای هوش مصنوعی برای اینکه بتوانیم کاری انجام دهیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید به این نکته توجه کنیم که این حوزه به شدت در حال تغییر و رشد است و عملاً نمی‌توان کار انفرادی با منابع انفرادی انجام داد. منظورم در سطح کشور است. می‌دانید اکنون ایران کاملاً یک کشور ایزوله است و ارتباط خاصی با کشور‌های دیگر نداریم. در بُعد علمی مثلاً آمریکا و چین را داریم که با اختلاف از بقیه دنیا کار می‌کنند. چین در سال‌های اخیر، حدود ۳۸ هزار سند ثبت اختراع فقط در حوزه مدل‌های زبانی بزرگ ثبت کرده است. اوضاع ما در حوزه سند ثبت اختراع مشخص است. آمریکا نیز همین‌طور بوده و چین 6 برابر آمریکا فقط در این حوزه، سند ثبت اختراع ثبت کرده است. آمریکا در این حوزه‌های هوش مصنوعی، لیدر بوده و در حال حاضر بسیار جلوتر از ماست. ما در حوزه علم می‌توانستیم رابطه فعالانه و مشارکت علمی با چین داشته باشیم، اما چه اتفاقی افتاده است؟ قرارداد هم داریم، اما فقط دانشگاه تربیت مدرس، یک یا دو تفاهم‌نامه امضا کرده؛ آن هم شکلی بوده، قرار نیست چیز خاصی از آن دربیاید و رابطه واقعی علمی ایجاد نمی‌شود.

او در ادامه گفت: به سراغ بخش سخت‌افزار بروم. همان‌طور که مستحضرید در این بخش، شرکت‌های آمریکایی به‌ویژه «NVIDIA» حاکم بلامنازع بازار است. آمریکا از مدت‌ها پیش ما را به هر نحوی توانسته تحریم کرده و احتمالاً چیز بیشتری ندارد، اما اخیراً چین نیز تحریم شده و دسترسی‌اش به GPU‌های ساخت آمریکا کاملاً محدود شد. ما به عنوان بخش خصوصی، سالیان قبل به فکر بودیم و مقداری سخت‌افزار‌های مورد نیاز را تأمین کردیم، اما آیا حالا می‌توان کاری انجام داد؟ به حوزه شاخص‌ها ورود کرده و منظورم را دقیق‌تر بیان می‌کنم. به عنوان مثال، «ایلان ماسک» در استارتاپی که اخیراً راه‌اندازی کرده، یک کلاستر ایجاد کرده است که تا ۱۰۰ هزار GPU H100 را به کار می‌گیرد. برای درک این اعداد و ارقام، باید بگویم که در کشور ما، در حال حاضر به نظر می‌رسد 20، H100 وجود دارد. این فقط یک استارتاپ بوده که ایلان ماسک، پشت آن قرار دارد. مارک زاکربرگ در حال ایجاد کلاستری با 350 هزار H100 است. در آسیا، کشور عربستان ۱۰۰ میلیارد دلار در این حوزه سرمایه‌گذاری می‌کند و هند نیز در این مسیر قرار دارد. در واقع مقیاس سرمایه‌گذاری این است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰