دانشجویان تحصیلات تکمیلی بهویژه در مقطع دکتری را باید به عنوان رکن مهمی در انجام فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها دانست. همانهایی که در کنار اساتید دانشگاهی میتوانند کشور را در لبه علم نگه داشته و با انجام تحقیقات کاربردی؛ شرایط را برای حل چالشهای بخشهای مختلف اعم از صنعتی و غیرصنعتی مهیا کنند.
جایگاه بالای پژوهشی که برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی در نظر گرفته شده، آن را به عنوان پیادهنظام پیشبرد برنامههای علمی و تحقیقاتی در همه جای دنیا تبدیل کرده است. به همین دلیل حفظ و تقویت کیفیت و کمیت این مقطع از اهمیت بالایی برای متولیان آموزش عالی برخوردار است؛ اگرچه این روند بهویژه از حیث کمی نشانههای مثبتی در داخل نشان نمیدهد.
نمونهاش تمایل به تحصیل در این مقطع است که با پایان مهلت ثبتنام در آزمون دکتری 1404، میتوان به تصویر دقیقتری از آن رسید. آنطور که از آمارها برمیآید، تعداد ثبتنامکنندگان در این آزمون با احتساب وقتهای اضافه با رشد 6 درصدی همراه بوده، اما هنوز هم به آمار ثبتنام کنکور 1402 نرسیده است. به بیانی دیگر، اگرچه روند ریزشی ثبتنام داوطلبان متوقف شده اما رشد چندانی هم تجربه نکرده است.
161 هزار صندلی در انتظار داوطلبان دکتری 1404
با پایان مهلت ثبتنام در آزمون دکتری در مجموع 161 هزار نفر ثبتنام کردند که از این میزان، 13 هزار نفرشان در وقت اضافی تعیینشده تصمیم به ثبتنام گرفتند؛ یعنی عملاً 8 درصد از کل این جمعیت، بعد از اعلام فرصت دوباره اقدام به ثبتنام در آزمون دکتری 1404 کردند. از این مسئله که بگذریم؛ اگر بخواهیم جمعیت ثبتنامیهای امسال را در کنار جمعیت 151 هزار و 600 نفری سال گذشته در نظر بگیریم، باید عنوان کرد که آزمون 1404 با رشد محدود 6 درصدی روبهرو بوده است.
اما برای درک تغییرات بهمنظور درک بهتر اهمیت رشد صورتگرفته بین ثبتنامیهای این دوره از آزمون؛ بهتر است به ریزش ۱۱ درصدیای که از سال ۱۴۰۳ به نسبت ۱۴۰۲ رخ داده؛ توجه داشته باشیم، به طوری که سال گذشته درمجموع ۱۵۱ هزار و ۶۰۰ نفر ثبتنام کرده بودند که این میزان به نسبت جمعیت ۱۶۹ هزار و ۹۹۴ نفری، ریزش نسبتاً قابل توجهی داشته است. البته روند ریزشی این حوزه پیشتر هم وجود داشته بهطوریکه آمارها حکایت از آن دارند که در سال ۱۴۰۲ نیز به نسبت ۱۴۰۱ ریزش ۸ درصدی داشته است. اگرچه امسال شاهد مثبت شدن روند ثبتنامیهاییم؛ اما نمیتوان صرفاً رشد در این بخش را به عنوان یک اتفاق نجاتدهنده قلمداد کرد.
جمعیت دانشجویان دکتری همچنان کاهشی است
مسئله مهمی که در اینجا نمیتوان آن را نادیده گرفت، جمعیت دانشجویی است که این روزها در دانشگاههای کشور حضور دارند. براساس آمار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی این میزان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱، 103 هزار و 371 نفر بود، در حالی که این تعداد برای سال تحصیلی 1401-1402 به 137 هزار و 693 نفر رسیده بود؛ آماری که نشان میدهد ظرف یک سال جمعیت دانشجویان این مقطع 8 درصد کوچکتر شده است. همچنین تصویر کلیتر از روند طی شده در طول 6 سال گذشته هم نشان میدهد جمعیت این حوزه با کاهش 3 درصدی همراه بوده که طبیعتاً این روند با رشد ۶ درصدی در میزان ثبتنامیها بهبود پیدا نخواهد کرد، البته این روند هم به فرض این است که همه جمعیت ثبتنامی در آزمون ۱۴۰۴ به صندلیهای دانشگاهی برسند.
پسادکتری هم جواب نداد؟
اهمیت نیروی انسانی فعال در مقطع دکتری به حدی است که روند کاهشی آن به عنوان یک زنگ خطر برای نظام آموزش عالی و در ساحت کلانتر عرصه علم و فناوری کشور محسوب شود؛ موضوعی که باعث شد تا متولیان آموزش عالی از 2 سال پیش، اقدام به تدوین آییننامه جذب و بهکارگیری محققان پسادکتری برای استفاده بهینه از ظرفیت دانشآموختگان دوره دکتری در حوزههای پژوهشی، فناوری و صنعتی و همچنین بالا رفتن انگیزه تحصیل بین جامعه هدف کنند.
طرحی که آییننامه جذب و بهکارگیری محققان پسادکتری در مردادماه 1401 با هدف تأمین مالی و پرداخت حقوق ماهیانه به محققان پسادکتری و ایجاد بستر مناسب نرمافزاری با هدف توسعه دوره پسادکتری، کمک به جذب و نگهداشت نخبگان، ایجاد بستر مناسب برای توانمندسازی دانشآموختگان دوره دکتری و کمک به گسترش مرزهای دانش و حل مشکلات کشور ابلاغ شد تا از این طریق جذب دانشجو در این مقطع بر اساس نیازهای بخشهای مختلف صنعتی و غیرصنعتی دنبال شده و همچنین زمینه برای پرداخت حقوق که به عنوان یکی از انگیزههای لازم برای ترغیب به تحصیل در این مقطع شناخته میشود، فراهم شود.
البته اجراییسازی این آییننامه عملاً از سال گذشته شروع شد اما به نظر میرسد هنوز نتوانسته نگاهها را نسبت به آینده تحصیل در مقطع دکتری تغییر دهد. اما آنطور که پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزارت علوم در مردادماه امسال عنوان کرده بود، ظرفیت جذب پسادکتری سربازی 500 نفر تعیین شده است؛ ظرفیتی که البته به گفته این مقام مسئول باید به چندین هزار نفر برسد؛ اما واقعیت آن است که هنوز راه زیادی برای رسیدن به این آمار پیشروی کشور قرار دارد.
ظرفیت پسادکتری میتواند تا حدودی تصویری روشن از مقطع دکتری در اختیار دانشجو قرار دهد و بستر مهمی برای تغییر موازنه جمعیتی در حوزه دانشجویی مقطع دکتری به حساب میآید. در حقیقت پسادکتری به عنوان یک میانبر برای رفع نیازهای کشور به نیروی انسانی مورد نیاز در عرصه پژوهشی محسوب میشود، اما از آنجایی که در طول سالهای اخیر بعضاً سیاستهای انقباضی در حوزه جذب دانشجوی دکتری از سوی متولیان امر اتخاذ شده و همچنین انطباق درستی هم بین نیازهای بازار کار و فارغالتحصیلان این حوزه وجود نداشته، عملاً دانشجویان رغبتی برای رفتن به مقطع دکتری از خود نشان نمیدهند. در این بین باید به این نکته هم توجه کرد که عدم پرداخت حقوق ماهانه قابل قبول به دانشجوی دکتری، عدم جذب دانشجو متناسب با نیازهای پژوهشی کشور، شرایط را بهگونهای تغییر داده که صندلیهای مقطع دکتری چندان خواهانی در میان جامعه نداشته باشد.
با این حال مسئله مهمی که شاید بتواند تأثیری در تغییر شرایط فعلی در سالهای نزدیک داشته باشد را باید قید شدن جذب دانشجوی پسادکتری در برنامه هفتم توسعه دانست. به طوری که بر اساس بند «ب» ماده 94 این برنامه؛ از لحاظ قانونی مؤسسات آموزشی و پژوهشی و فناوری مکلف شدهاند تا حداقل 20 درصد از پژوهشگران دوره پسادکتری خود را به دورههای پسادکتری کاربردی، صنعتی و فناورانه تقاضامحور اختصاص داده و این جذب را هم بر اساس آییننامه جذب و بهکارگیری محققان پسادکتری مصوب شورای عالی (عتف) جذب کنند؛ هرچند یکی از موضوعات اساسی در این میان الزام دستگاهها برای اجرای این بند قانونی است؛ اما موضوع مهم دیگری که نمیتوان از کنار آن بهراحتی گذشت، آن است که متولیان امر باید در کنار عمل به این بند قانونی، سازوکارهای اصلی برای پرداخت ماهانه حقوق و همچنین فراهمسازی بسترهای پژوهشی را هم جدی بگیرند. موضوعاتی که خلأهای موجود در آنها طی سالهای گذشته پالسهای منفی از آینده تحصیلی در این مقطع را به جامعه مخابره کرده است. اتفاقی که ماحصل آن نیز شرایط امروز کشور در حوزه جذب دانشجوی دکتری است که تداوم آن در سالهای آینده حتماً کشور را از لحاظ پژوهشی و پیشبرد برنامههای مرتبط با این حوزه با چالشهای جدیتری همراه خواهد کرد.
دیگر گزارش «فرهیختگان» از ثبتنامیهای کارشناسیارشد 1404 را در روزنامه فرهیختگان بخوانید