فرهیختگان: الان دیگر وقت بایدهاست و مهمترین باید در فوتبال ایران چیزی نیست جز «تغییر» در ساختار مدیریتی؛ اما آیا این تغییر اتفاق خواهد افتاد؟ آیا یک تیم خبره مدیریتی هماهنگ و قدرتمند و از همهمهمتر دنیادیده و فوتبالشناس 11کرسی هیئترئیسه را تصاحب خواهد کرد؟ اصلا در فوتبال ایران 11 مدیر کاربلد، آشنا با قواعد اقتصادی و بینالمللی که بدون واسطه و مترجم قدرت گفتمان و برقراری ارتباط با فوتبال جهان را داشته باشد داریم؟ شما چند مدیر را میشناسید که از نظر سواد فوتبالی و کاریزما در فوتبال آسیا و حتی جهان بتوانند نقشآفرینی برای فوتبال ایران داشته باشند و نه خوشخدمتی برای جایگاه خودشان؟ ما امروز با فوتبالی روبهروییم که رئیسش با صداقت تمام در مقابل خبرنگاران میایستد و میگوید: «از وضع فدراسیون و فوتبال راضی نیستم.»
دقیقتر اگر بخواهیم تحلیل کنیم باید بگوییم که از سالها قبل و با ورود تفکر مدیریتی جدید، این فوتبال همیشه فاقد یک برنامهریزی اصولی، ساختار و حتی نیروی انسانی منسجم و اقتصادی پویا و تکنیک و تاکتیک نزدیک به فوتبال روز دنیا بوده است. به مرور زمان اکثر صندلیها و جایگاهها و هدفگذاریها کوچک شد و متاسفانه امروز به جایی رسیدم که باید بنویسیم دیگر حتی از داشتن استادیوم، زمین چمن و امکانات اولیه میزبانی مسابقات و حتی اجرای سادهترین قوانین فوتبال در پروندههای انضباطی و قراردادی هم محروم شدهایم. این فوتبال مدتها روی یک سیکل معیوب میچرخد و ادامه میدهد.
تقریبا از سال 1385 که فوتبال ایران توسط فیفا تعلیق شد و کمیته انتقالی بر راس کار آمد، علی کفاشیان، مهدی تاج، مهدی محمدنبی، محمدرضا ساکت، محمود اسلامیان و رفقایی از این طیف مدیریت وارد عرصه فوتبال شدند و قدرت را به دست گرفتند. هرچند به مرور زمان اسمهای مدیریتی زیادی به فوتبال آمدند و رفتند اما تفکر و روش و هسته اصلی این مدیریت تغییر چندانی نداشته و تقریبا همان اسمهای تکراری و خودشان را به طرق مختلف آماده انتخابات فدراسیون فوتبال در پایان سال میکنند. دوره چهارساله مدیریتی فدراسیون فوتبال در تاریخ دهم اسفند امسال به پایان میرسد.
اگر همه چیز سرجای خودش باشد در همان تاریخ ده اسفند امسال باید انتخابات برگزار شود. به همین دلیل از مدتها قبل کارزارهای انتخاباتی حقیقی و حقوقی مختلف آغاز شده و افراد و جریانها به فکر به دست گرفتن قدرت و رسیدن به کرسیهای هیئترئیسهاند. ما امروز به دنبال جزئیات خوب یا بد عملکرد ریاست فدراسیون فوتبال و اعضای هیئترئیسه نیستیم! فقط میخواهیم بررسی کنیم مکانیسم برگزاری انتخابات فدراسیون به چه شکل بوده و چه افرادی میخواهند رای بدهند تا رئیس و هیئترئیسه جدید را انتخاب کنند.
در نهایت تمام اخبار و شایعات اطراف نامهای مختلف را هم مرور کردهایم. اما نگران جواب این سوال هم هستیم؛ مجمع و سیستمی که سالیان سال است به تغییر «نه» میگوید و تحت تاثیر همین تفکر مدیریتی حاکم است این بار با توجه به شرایط اضطراری که فوتبال ایران با آن روبهرو شده تصمیم به تغییر میگیرد؟ آیا تصمیم گرفته میشود که استراتژی اشتباه در قبال فوتبال و مدیریتش تغییر کند؟
همان دهم اسفندماه در پایان دوره چهارساله، اعضای کمیته انتخابات فدراسیون به مدت چهار سال توسط مجمع عمومی انتخاب میشوند. آنها توسط هیئترئیسه به مجمع عمومی معرفی میشوند. رئیس کمیتهها هم باید حقوقدان باشند. کمیتههای انتخاباتی بدوی و استیناف، شامل یک رئیس، یک معاون و تا سه عضو عادی و دو عضو علیالبدل خواهند بود و یک نفر از اعضا هم به عنوان دبیر کمیتهها انتخاب میشود تا کارها را انجام بدهد.
کمیته بدوی مسئول کلیه امور مربوط به ساماندهی، اجرا و نظارت بر انتخابات خواهد بود. بررسی مدارک نامزدها و حصول اطمینان از صحت آنها و انطباق آن با شرایط تبیین شده در مقررات و اساسنامه و خود فرایند انتخابات توسط همین کمیته انجام خواهد شد. به این ترتیب در آیندهای نزدیک مجمع عمومی فدراسیون فوتبال برای تعیین اعضای کمیته انتخابات و استیناف برگزار میشود و نفرات جدید بلافاصله با تعیین زمان برگزاری انتخابات کار خود را آغاز خواهند کرد. کمیته انتخابات در یک فراخوان رسمی باید تاریخ ثبت نام، تاریخ انتخابات، مدارک مورد نیاز برای ثبتنام و نحوه ارسال و دریافت را در این فراخوان به اطلاع مجمع عمومی برساند.
بررسی کاندیداها
درخواست نامزدی برای هر یک از پستهای هیئترئیسه باید تا 50 روز قبل از تاریخ مجمع عمومی انتخاباتی مربوطه، توسط هر نامزد شخصاً در قبال اخذ رسید، به دبیرخانه مجمع فدراسیون ارائه شود. حداکثر 7 روز بعد از پایان مهلت ثبتنام، کمیته بدوی انتخابات باید به نامزدهایی که موفق به ارائه مدارک مورد نیاز عمومی و تخصصی نشدهاند به صورت مکتوب نواقص را اطلاعرسانی کند و سه روز اداری برای تکمیل نقص به آنها فرصت بدهد. هر نامزدی هم که در مهلت نهایی مدارک را تکمیل نکند رسماً از چرخه انتخابات حذف خواهد شد.
گفتنی است هر نامزدی که به هر دلیلی اعتراضی به اتفاقات مربوط به ثبتنام داشته باشد میتواند دو روز بعد از پایان مهلت قانونی درخواست استیناف داشته باشد و کمیته استیناف انتخابات به اعتراض او طبق قوانین تا 5 روز کاری رسیدگی خواهد کرد تا حقی از کسی ضایع نشده باشد. اعضای کمیتههای بدوی و استیناف انتخابات نباید در هیچکدام از کمیتههای دیگر فدراسیون عضویت و بههیچعنوان هم نباید در نهادهای دولتی مدیریت داشته باشند.
چه کسانی رأی میدهند؟
برای اینکه بدانید در فوتبال ایران قرار است چه مدیرانی رأس کار بیایند و سرنوشت انتخابات به چه شکل رقم خواهد خورد اول باید بدانید نفراتی که در مجمع عمومی انتخاباتی حق رأی دارند چه کسانی هستند. از همین امروز اگر اتفاقات فوتبالی و اظهارنظرها و جناحبندیها را تا پایان سال دنبال کنید، در روزهای پایانی منتهی به برگزاری مجمع انتخاباتی متوجه خواهید شد که چه افرادی از بیشترین شانس برای وارد شدن به هیئترئیسه فدراسیون و نشستن روی صندلی ریاست برخوردارند.
حالا ما برای شما به سادهترین شکل ممکن مینویسیم. ریش و قیچی در فوتبال ایران دست این 86 نفر است.
فوتبال آقایان: نماینده 16 باشگاه لیگ برتر، هشت باشگاه اول لیگ یک، چهار باشگاه اول لیگ دو، سه باشگاه اول لیگ برتر فوتسال، دو باشگاه اول لیگ فوتبال ساحلی.
فوتبال زنان: دو باشگاه اول لیگ برتر، دو باشگاه اول لیگ برتر فوتسال و قهرمان لیگ فوتبال ساحلی(چنین لیگی در فوتبال ایران نداریم).
به این ترتیب 37 نماینده از فوتبال باشگاهی ایران در مجمع حق رای دارند.
کاپیتانها(در صورت عدم امکان دعوت از کاپیتان اصلی، کاپیتان دوم) و سرمربیان(اگر سرمربی هریک از تیمهای ملی، ایرانی نبود دستیار ایرانی وی جایگزین او در مجمع میشود) کلیه تیمهای ملی فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی (آقایان و بانوان) در رده بزرگسالان به عنوان نماینده بازیکنان و مربیان فوتبال ایران، ۱۲ نفری هستند که در اساسنامه حق رأی دارند. البته چون تیم ملی فوتبال ساحلی زنان نداریم، این تعداد به ۱۰ میرسد.
یک داور بینالمللی آقا و یک داور بینالمللی خانم هم که بالاترین رتبه رنکینگ بینالمللی ایران را داشته باشند، دو نماینده جامعه داوری خواهند بود. اتحادیه باشگاههای فوتبال هم یک رأی خواهد داشت.
32 کرسی مجمع فدراسیون فوتبال هم در اختیار هیئتهای فوتبال استانهای کشور و هیئت فوتبال جزیره کیش است.
همچنین ۴ هیئت تابع فدراسیون شامل فدراسیون دانشآموزی، دانشگاهی، نیروهای مسلح و کارگری هم در مجمع انتخاباتی حق رأی دارند.
طبق قانون، رئیس جدید فدراسیون فوتبال برای برنده شدن در انتخابات به 50 درصد به علاوه یک رأی در دور اول انتخابات نیاز دارد. یعنی اگر تمام 86 عضو مجمع عمومی در روز رأیگیری حضور داشته باشند، هر نامزدی که 44 رأی بیاورد برنده انتخابات خواهد شد. اگر هم در رأیگیری دور اول به حدنصاب لازم نرسند، دو نامزدی که بیشترین رأی را در دور اول کسب کردهاند، وارد رأیگیری دور دوم میشوند و هر فردی که بیشترین آرا را تصاحب کند، به عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال انتخاب خواهد شد.
معرفی نواب رئیس
نامزدهای ریاست انتخابات فدراسیون فوتبال، هنگام ثبت نام باید نام سه نفر را به دبیرخانه انتخابات برای تصدی پستهای نایبرئیسی اول، نایب رئیسی دوم و نایب رئیسی سوم(بانوان) معرفی کند و تمام این نفرات هم باید فرم تأییدیه از مجمع عمومی گرفته باشند. به این ترتیب انتخاب نواب رئیس فدراسیون دیگر رقابتی نخواهد بود و به محض اینکه رئیس جدید فدراسیون در روز مجمع معرفی و انتخاب شود، رأیگیری نواب رئیس او در مجمع عمومی برگزار خواهد شد. طبق قوانین انتخاباتی آنها هم باید حداقل رأی اعتماد 50 درصد به علاوه یک نفر مجمع عمومی را برای تصدی این پستها به دست بیاورند و اگر کسی در این راه شکست بخورد، رئیس فدراسیون برای آن کرسی سرپرست تعیین میکند و بعد از سه ماه انتخابات جدید برای تعیین تکلیف کرسی مورد نظر در هیئترئیسه فدراسیون برگزار میشود.
با انتخاب رئیس و سه نواب رئیس فدراسیون فوتبال، انتخابات وارد مرحله نهایی برای مشخص شدن هفت کرسی باقی مانده هیئترئیسه میشود. ترکیب هم به این شکل خواهد بود که دو کرسی به هیئتهای فوتبال استانها، دو کرسی به مدیران باشگاههای لیگ برتر و لیگ یک و سه کرسی بین افراد آزاد دارای سابقه مدیریت ورزشی تقسیم میشود. هرکدام از نامزدهای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال باید بتوانند از دو نفر از اعضای مجمع عمومی فرم تأییدیه انتخاباتی بگیرند.
بیش از 100 نفر در انتخابات
در انتخابات دوره قبلی فدراسیون چیزی حدود 90 نفر برای این پستها ثبتنام کرده بودند و پیشبینی میشود برای انتخابات امسال بیش از 100 نفر برای حضور در هیئترئیسه فدراسیون فوتبال وارد رقابت انتخابات شوند و ثبت نام کنند.
بر اساس شکل مجمع فعلی فدراسیون فوتبال، در عادلانهترین و درستترین حالت که نامزدها در مرحله آخر تأیید صلاحیت هم شده باشند، انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال میتواند با حضور 17 نامزد برگزار شود. تا قبل از سال 1399 و اصلاح اساسنامه محدودیتهای زیادی وجود داشت و هرکسی میخواست رئیس فدراسیون شود باید از 10 عضو مجمع فرم تأییدیه میگرفت. در اساسنامه جدید اما فیفا و ایافسی بسیاری از محدودیتها مثل مدرک تحصیلی، سن و تعداد زیاد تأییدیهها را اصلاح کردند و حالا نامزد ریاست فدراسیون باید 5 فرم تأییدیه از اعضای مجمع بگیرد و هر عضو مجمع فقط اجازه دارد که یک نفر را به عنوان رئیس برای ورود به چرخه انتخابات معرفی کند.
به این ترتیب لابی و قدرت مهندسی آرا در انتخابات فدراسیون فوتبال مثل تمام انتخاباتهای دیگر حرف اول را میزند. پس کرسی قدرت به فردی میرسد که فکر همهچیز را کرده باشد؛ حتی حذف کردن رقبای خود از راه قانونی! قطعاً برای آنهایی که از قوانین و اساسنامه اطلاعی ندارند به راحتی قابل باور نیست که بدانند مکانیسم برگزاری انتخابات فدراسیون این اجازه را به افراد میدهد که علاوه بر برنامهریزی برای رسیدن به موفقیت، مقدماتی را فراهم کنند که تا قبل از فرایند رأیگیری در مجمع انتخاباتی یک یا چند نفر از رقبای جدی خود را حذف کنند.
حذف رقبا!
طبق بند اساسنامه، هر یک از نامزدهای ثبتنامکننده برای بخش ریاست باید فرم معرفینامه از 5 نفر از اعضای مجمع عمومی را به دبیرخانه انتخابات ارائه بدهند. اگر حدنصاب فرمهای یک نامزد به عدد 5 نرسد در همان مرحله به صورت رسمی از گردونه رقابت حذف خواهد شد. به همین دلیل معمولاً رقابت اصلی برای پیروزی در انتخابات ریاست در همین مرحله گرفتن فرم از مجمع شکل میگیرد و تا حدود بسیار زیادی سرنوشت انتخابات و شانس پیروزی نامزدهای مختلف نیز مشخص میشود.
از آنجایی که قانون انتخابات فدراسیون هیچ محدودیتی برای گرفتن بیشتر از 5 فرم برای نامزدها در نظر نگرفته است، آنهایی که قدرت و نفوذ زیادی در مجمع داشته باشند، میتوانند با گرفتن فرمهای تأییدیه بیشتر، تعداد رقبای خود را برای حضور در انتخابات کم کنند. مثلا نامزد X اگر 20 فرم بگیرد، عملاً جلوی حضور چهار نامزد دیگر در انتخابات را خواهد گرفت! به این ترتیب هر نامزدی که با اعضای مجمع رابطه و همکاری بیشتری داشته باشد به راحتی میتواند با گرفتن فرمهای بیشتر، شانس رقبای دیگر را برای حضور در انتخابات کمتر کند.
دست بالای رئیس مستقر
و حالا قبل از ورود به پرونده اسامی افرادی که نامشان برای حضور در انتخابات فدراسیون از گوشه و کنار شنیده میشود، باید به یک نکته بسیار مهم اشاره کنیم. مدیریت فدراسیون فوتبال همیشه دست بالا را در انتخابات خواهد داشت. با در نظر گرفتن رأی داوران، کاپیتانهای تیم ملی و سرمربیان، نماینده فدراسیونهای چهارگانه، حداقل رأی نزدیک به 15 نفر از اعضای مجمع توسط آنها تعیین خواهد شد. حسابش را بکنید که از بین 32 هیئت استانی و 37 باشگاه، مدیران حاکم برای خود یا نامزد مورد اعتماد خودشان، 30 رأی دیگر جمع کنند.
به همین دلیل آنها معمولا کار راحتتری نسبت به رقبا برای پیروزی در انتخابات دارند. چون در بدترین شرایط حداقل 15 رأی در دست خودشان دارند و چهار سال هم فرصت دارند که از بین باشگاهها و هیئتهای فوتبال استانی به تعداد کافی حامی و رأی برای خودشان دستوپا کنند. پرداخت بودجه، در نظر گرفتن امتیازات خاص، کج کردن مسیر جرائم انضباطی فدراسیون به سوی حساب هیئتهای استانی و قول پست و مقام در ساختار اجرایی فدراسیون و حقوق ماهیانه، اعزامهای بینالمللی و... همه و همه بهترین راهها برای جمعآوری رأی از دل مجمع برای مدیریت حاکم بر فوتبال ایران خواهد بود.
در فاصله چهار ماه مانده به انتخابات فدراسیون، اجماع فوتبالی برای رئیس شدن هیچ نامی وجود ندارد. یعنی مدیری که قاطبه اهالی فوتبال، مردم و مسئولان روی به قدرت رسیدن او اتفاق نظر داشتند باشند، وجود ندارد. تا این لحظه هیچ چیز رسمی نیست و همه افرادی که نامشان به عنوان نامزد احتمالی ریاست مطرح میشود حتی یک مصاحبه هم برای حضور در انتخابات در رسانهها نداشتهاند. فوتبال ایران در حال حاضر از نظر آینده مدیریتی با مجهولترین نسخه خود روبهرو شده است و هیچ کسی نمیداند آینده چه خواهد شد.
مجموعهای از شرایط و اتفاقات مختلف و البته ارادههای بیرونی روی سرنوشت تک تک آرای مجمع انتخاباتی و انتخاب رئیس تاثیرگذار است. به طور مثال باید دید که احمد دنیامالی به عنوان وزیر ورزش چه سیاستی خواهد داشت. خود مدیران کنونی دولت چه تصمیمی برای آینده مدیریتی فدراسیون دارند؟ آیا رضا صالحیامیری که سیر تا پیاز اتفاقات فوتبال و ورزش را میداند، با اینکه الان وزیر میراث فرهنگی است، در پشت صحنه در اتفاقات مربوط به انتخابات فدراسیون نقشآفرینی خواهد کرد؟ سایر مسئولان و نهادهای تصمیمگیر در رابطه با انتخابات و وضعیت فوتبال ایران در آینده که احتمالا بسیار سختتر از این روزها خواهد بود، چه سیاستی خواهند داشت؟ تکلیف هیئترئیسه کنونی فدراسیون فوتبال با این حجم از عملکرد ضعیف و اشتباهات سریالی چه خواهد شد؟
شاید باور نکنید اما رای پرونده فساد فوتبال در باشگاه مس رفسنجان تاثیر مستقیم در انتخابات فدراسیون فوتبال دارد. حالا که پرونده ویلموتس هم بسته شده ممکن است رسیدگی به این پرونده در قوه قضاییه تبعاتی برای برخی نامزدها داشته باشد و به رای علیه آنها منجر شود. شاید هم فراموش شود و هیچ اتفاقی نیفتد. صلاحیت بسیاری از این افراد اصلا ممکن است تأیید نشود و در روزها و هفتههای آینده شاید اسمهای جدید بشنویم.
صرف نظر از اینکه با چه اتفاقات بزرگ و کوچک و عجیب و غریبی ممکن است در آینده روبهرو شویم، اسامی مطرح شده برای انتخابات پایان سال فوتبال ایران همه آشنایند. مهدی تاج، مصطفی آجورلو، میرشاد ماجدی، هدایت ممبینی، امیررضا واعظآشتیانی، علیرضا اسدی، مهدی محمدنبی، شهابالدین عزیزیخادم، مهدی علینژاد، شهرام دبیری، محمد آخوندی، منصور قنبرزاده، علی خطیر، محمود اسلامیان، حیدر بهاروند، حبیب کاشانی، جعفر سمیعی، رضا درویش، کیومرث هاشمی، بهرام رضاییان، علی رغبتی و...
از آنجایی که مردم ایران فوتبال را بیشتر از هرکدام از این اسمها دوست دارند، امیدوار برای به قدرت رسیدن مدیری در این فوتبالند که به این وضعیت پایان دهد. منتها فعلا و تا این لحظه انتخابات فدراسیون فوتبال حول و حوش این نامهاست. اگر دولت به خاطر اتفاقاتی که در کشور افتاد تغییر نمیکرد، امروز قطعا همه برای به قدرت رسیدن یکی از این نامزدها تلاشی بسیار ویژه میکردند. ولی الان جناحبندی قدرت تغییر کرده و به نتیجه رساندن آن پروژه خیلی خیلی سخت شده است. همه تنظیمات به قول معروف «ریست» و همهچیز از نو آغاز خواهد شد.
مهدی تاج
اراده شخصی مهدی تاج به ادامه حضور در ریاست فدراسیون فوتبال است منتها او برای رسیدن دوباره به این صندلی موانع زیادی بر سر راه دارد. همه موافقان و مخالفانش اما بر این باورند که اگر همهچیز منجر به حضور تاج در انتخابات ریاست شود، او باز هم برنده انتخابات خواهد شد. اگر تاج تا روز آخر ثبتنام باشد، بسیاری از رقبا و نامهایی که گفته میشود با جدیت برای رسیدن به صندلی ریاست تلاش میکنند دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. اما اگر تاج به هر دلیلی رئیس نتواند باشد، چه خواهد شد؟ اینکه فکر کنیم او هیچ برنامه دیگری جز رئیس شدن خودش در انتخابات نخواهد داشت کاملا اشتباه است. او نایب رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا است و قطعا میخواهد در فدراسیون بعدی باز هم قدرت داشته باشد. حالا یا به عنوان رئیس و یا نایب رئیس اول!
پس اگر دیدید بعضی از نامزدها وارد عرصه انتخابات شدند و نام مهدی تاج را به عنوان نایب رئیس خود معرفی کردند، بدانید که همه آنها تحت پوشش برنامه انتخاباتی رئیس فعلی فوتبال ایران خواهند بود. اگر هم به هر دلیلی اتفاقات به شکلی جلو برود که تاج در انتخابات نباشد، او قطعا تلاش میکند قدرت را به گزینه مورد نظر خود واگذار کند. تا این لحظه شایعات غیررسمی حکایت از این مسئله دارد که محمود اسلامیان و محمد آخوندی گزینههای اول و دوم تاج برای تصدی پست ریاست فدراسیون در صورت غیبت خودش در انتخاباتند.
میرشاد ماجدی
عضو هیئترئیسه فدراسیون فوتبال و اصلیترین رقیب تاج در انتخابات قبل، الان ریاست هیئت فوتبال استان تهران را بر عهده دارد. دوره مدیریتی این هیئت استانی هم چهارم اسفند تمام میشود و در آن مقطع باید انتخابات برگزار شود. پس ماجدی هم شرایط بسیار سخت و پیچیدهای دارد. اگر مهدی تاج در انتخابات شرکت کند، این مدیر اصلا برای ریاست قدم برنخواهد داشت اما اگر تاج نباشد او یکی از گزینههای جدی انتخابات ریاست خواهد بود. البته او امیدوار است که با توجه به توضیحات ارائه شده در دادگستری کرمان بعد از احضار برای ارائه مستندات و ادله، حکم نهایی پرونده فساد فوتبال برایش مشکلی درست نکند. در آن صورت میرشاد ماجدی یکی از چهرههای اصلی انتخابات فدراسیون خواهد بود.
مصطفی آجورلو
شاید نزدیک به 20-30 سال است که آرزو میکند رئیس فدراسیون فوتبال شود. مردی که چند بار هم وارد عرصه انتخاباتی شده و همه را باخته است. چهار سال قبل هم که در بین چهار نامزد سوم شد و در همان دور اول حذف شد. او بعد از جدایی از مدیریت باشگاه استقلال، حالا تمام توان و زور خود را به کار گرفته تا دوباره شانس رئیس فدراسیون فوتبال شدن را امتحان کند. مجمع فدراسیون بارها نشان داده اقبال زیادی به او ندارد. اما شاید احتمال عدم حضور بسیاری از نامها با رد صلاحیت یا... او را دوباره به یکی از گزینههای اصلی انتخابات تبدیل کند.
کیومرث هاشمی
وزیر سابق ورزش و جوانان در انتخابات چهار سال قبل فدراسیون که حامیان قدرتمندی داشت اما به عزیزیخادم باخت و نتوانست به آرزوی تکیه زدن به صندلی ریاست فدراسیون برسد. او سپس با جدایی حمید سجادی وزیر ورزش شد و حالا با تغییر دولت و جدایی از وزارتخانه ممکن است که باز هم بخواهد در انتخابات ریاست فدراسیون ثبتنام کند. البته رئیس فدراسیون فوتبال شدن کیومرث هاشمی در این دولت کار چندان راحتی نیست.
شهابالدین عزیزیخادم
برنده انتخابات چهار سال قبل فدراسیون فوتبال که بعد از یازده ماه فعالیت، توسط هیئترئیسه فعلی فدراسیون فوتبال از سمت خود عزل شد و به خانه رفت. او را با حکم کمیته اخلاق دو سال محروم کرده بودند و الان مدتهاست که محرومیت اولش تمام شده اما اخبار غیررسمی از داخل فدراسیون میگوید که یکی از اعضای هیئترئیسه با بردن پرونده به کمیته اخلاق یک حکم محرومیت دو ساله دیگر برای او به خاطر شکایت از هیئترئیسه فعلی به قوه قضاییه گرفته است. با این حال برخی اعتقاد دارند با عملکرد بسیار ضعیفی که هیئترئیسه کنونی بعد از حذف عزیزیخادم از خود نشان داد او در صورت حضور دوباره در انتخابات یکی از شانسهای اصلی خواهد بود. درباره او برخی میگویند ثبتنام میکند و برخی میگویند نه! در کل، موضوع عزیزیخادم با توجه به رای جدید کمیته اخلاق که به او ابلاغ نشده، عزل شدن از ریاست فدراسیون در سال 1400 و... پروژه پیچیده حقوقی است.
مهدی علینژاد
معاون سابق ورزش قهرمانی وزارت ورزش از چهرههای شناختهشده مدیریت ورزش ایران است. او در انتخابات ریاست کمیته المپیک تا یک قدمی رسیدن به پیروزی هم پیش رفت و حامیان فوتبالی و ورزش و سیاسی زیادی هم دارد. اما مخالف هم کم ندارد. علینژاد در دوره گذشته هم شایعه شد که در انتخابات شرکت میکند اما این اتفاق رخ نداد. الان هم دوباره نامش بر سر زبانها افتاده اما هیچ واکنشی به این شایعات نداشته است.
حیدر بهاروند
او را به عنوان مرد در سایه مجمع فدراسیون فوتبال میشناسند. معمولا نزدیک به مجامع انتخاباتی که میشود همه نامزدها برای لابی کردن به سراغ او میروند و تا انتخابات چهار سال قبل هر کسی که با او لابی میکرد برنده انتخابات بود. الان هم او که رئیس سازمان لیگ است، مرد تأثیرگذاری در انتخابات فدراسیون است، اما برخی میگویند نه به آن قدرتی که در گذشته داشت. در هر حال بهاروند با مهدی تاج همسو است و با او بازی میکند. او هم باید خطر پرونده کرمان را از سر بگذراند و بعید نیست فضا به سمتی برود که برای ریاست ثبتنام کند. بهاروند چهار سال قبل و بعد از استعفای مهدی تاج سرپرست فدراسیون فوتبال بود و انتخابات را برگزار کرد.
شهرام دبیری
با روی کار آمدن دولت جدید برخی شایعات عجیبی مطرح شد که شهرام دبیری که سالها سابقه فعالیت در هیئترئیسه فدراسیون، فوتبال و فوتسال ایران را در کارنامه داشته، امکان دارد برای انتخابات ریاست فدراسیون ثبتنام کند. دبیری الان معاون پارلمانی رئیسجمهور است و خیلی عجیب است که این سمت را رها کرده و بخواهد به فوتبال بیاید. شخص دبیری تا به این لحظه حرفی درباره فوتبال نزده اما باید دید برای انتخابات فدراسیون چه ایدهای خواهد داشت. رضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی و احمد دنیامالی، وزیر ورزش هم دیگر افراد کابینهاند که قطعا میتوانند در انتخابات پایان سال نقشآفرین باشند.
هدایت ممبینی
دبیرکل کنونی فدراسیون فوتبال مدتهاست که ارتباط صمیمی خیلی زیادی با مهدی تاج ندارد و ممکن است بخواهد وارد کارزار انتخابات ریاست فدراسیون شود. اگر چنین تصمیمی داشته باشد باید از سمت دبیرکلی استعفا بدهد. به همین ترتیب همه منتظرند ببیند او چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت. تحرکات یک سال اخیر او بیربط با انتخابات نبوده است. تا بعد ببینیم چه میکند.
مهدی محمدنبی
سالهاست در رأس قدرت فوتبال ایران حضور دارد. سالیان دراز دبیرکل فدراسیون فوتبال بوده و برای انتخابات قبلی برای ریاست میخواست ثبت نام کند اما وقتی تاج وارد عرصه شد با او ائتلاف کرد و نایبرئیس اول فدراسیون تاج شد و مدیریت تیم ملی و چند بخش مهم اجرایی فدراسیون را بر عهده گرفت. الان به خاطر عارضه شدید قلبی که برای نبی پیش آمده و با توجه به توصیه پزشکان معلوم نیست او چه سیاستی در انتخابات خواهد داشت اما ممکن است اگر مشکلی نداشته باشد برای ریاست بخواهد ثبتنام کند. البته نبی هم نگرانیهایی درباره پرونده مس رفسنجان دارد.
علی خطیر
از سالها قبل برای انتخابات فدراسیون برنامه داشته و در دور قبلی با عزیزی خادم بود و وقتی به صندلی دبیرکلی نرسید تلاش به حذف رئیس سابق فدراسیون فوتبال داشت و به خواستهاش هم رسید. او سپس وارد عرصه مدیریت باشگاهی شد و به مدیرعاملی استقلال هم رسید و الان مدیرعامل نساجی مازندران است. علی خطیر فردی است که تلاش میکند در انتخاب نفر به نفر اعضای هیئترئیسه نقش داشته باشد و خودش به هر طریقی که شده در فدراسیون مسئولیتی بزرگ بگیرد. او تیم رسانهای و مدیریتی و چند فرد تأثیرگذار در سایه هم کنار خود دارد. دبیرکلی فدراسیون کمترین خواسته خطیر است. ممکن است خودش برای ریاست ثبتنام کند اما او باز هم در کمترین حالت با تاج دست میدهد و با این حال گزینههای پوششی خودش را هم خواهد داشت و به دنبال ائتلاف برای به قدرت رسیدن خواهد بود. احمدرضا براتی و منصور قنبرزاده هم مثل او در انتخابات عمل خواهند کرد.
محمد آخوندی
بدش نمیآید رئیس فدراسیون شود اما کار سختی دارد. او الان به عنوان رئیس هیئتمدیره پرسپولیس از چندی قبل دوباره وارد عرصه مدیریتی فوتبال شد و باید دید برای فدراسیون فوتبال چه اقداماتی خواهد داشت.
سایر گزینهها
امیررضا واعظ آشتیانی و علیرضا اسدی هم دور قبل با تاج سعی کردند رقابت کنند اما از انتخابات حذف شدند و تمایل زیادی به نشستن بر رأس قدرت خواهند داشت. حبیب کاشانی هم با وجود مسئولیت در شورای شهر آرزو دارد که رئیس فدراسیون فوتبال باشد و مشکل سوابق مدیریتی ورزشیاش برخلاف دوره قبل حل شده است. علی رغبتی سالها در وزارت ورزش بوده و فرد مورد اعتماد وزیر ورزش است و در فدراسیون هم حامیانی دارد. بعید نیست این بار او برای انتخابات ثبتنام کند. جعفر سمیعی، مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس هم مثل چهار سال قبل نامش برای انتخابات ریاست شنیده میشود. او اگر در انتخابات شرکت کند با توجه به ارتباطاتش بعید نیست نقشی تأثیرگذار داشته باشد.
سمتهای دیگر
جدا از صندلی ریاست که کلی اسم برایش مطرح است مهمترین بخش انتخابات فدراسیون مربوط به تعیین اعضای هیئت رئیسه است. به وضعیت فعلی هیئت رئیسه فعلی فدراسیون نگاه کنید. دو نفر بازداشت شدند و یک نفر احراز صلاحیت برای شرکت دوباره در انتخابات هیئت فوتبال نشد و دو نفر دیگر اسمشان در پرونده فساد فوتبال در مس رفسنجان مطرح شد.
هیئت رئیسه ضعیف فوتبال ایران را به زمین میزند و مشکلات اساسی برای سیستم مدیریتی اجرایی فدراسیون ایجاد خواهد کرد. برای این کرسیها بیش از 100 نفر ثبتنام خواهند کرد. اما مجمع عمومی باید مقابل افرادی که کارنامه ضعیفی داشتهاند، بایستد و به یک هیئت رئیسه قدرتمند به خاطر فوتبال رأی بدهد و نه بر اساس لابیهای پشتپرده. در غیر این صورت فوتبال از این هم خرابتر خواهد شد.