موقرمز چطور به کاخ سفید برگشت؟
صبح دیروز، نتایج انتخابات آمریکا مشخص شد. دونالد ترامپ با کسب 7 رأی الکترال کالج بیش از حدنصاب لازم (270 رأی) در انتخابات پیروز شد. در ایالت به ایالت، ترامپ از آنچه در انتخابات 2020 انجام داد بهتر عمل کرد، در حالی که هریس نتوانست مانند جو بایدن برای پیروزی در ریاست‌جمهوری چهار سال پیش عمل کند.
  • ۱۴۰۳-۰۸-۱۷ - ۱۰:۵۸
  • 00
موقرمز چطور به کاخ سفید برگشت؟
فرصت‌های ترامپ برای ایران
فرصت‌های ترامپ برای ایران
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

صبح دیروز، نتایج انتخابات آمریکا مشخص شد. دونالد ترامپ با کسب 7 رأی الکترال کالج بیش از حدنصاب لازم (270 رأی) در انتخابات پیروز شد. در ایالت به ایالت، ترامپ از آنچه در انتخابات 2020 انجام داد بهتر عمل کرد، در حالی که هریس نتوانست مانند جو بایدن برای پیروزی در ریاست‌جمهوری چهار سال پیش عمل کند. این دومین باری است که ترامپ در انتخابات توانسته، نامزد رقیب که یک زن است را شکست دهد. بر خلاف انتخابات 2016، در این انتخابات رقیب ترامپ، بسیار دیر وارد عرصه شد.

او با وجود موج اولیه قابل توجه در اطراف مبارزات انتخاباتی‌اش، در طول یک جدول زمانی فشرده تلاش کرد تا رأی‌دهندگان سرخورده را متقاعد کند که او ادامه دهنده یک دولت نامحبوب نیست. هریس بیشتر پیام اولیه خود را حول موضوعات شاد متمرکز کرد اما برخلاف او ترامپ یک حس قوی از خشم و عصبانیت را در میان رأی‌دهندگان ایجاد کرد. او از ناامیدی ناشی از قیمت‌های بالا و ترس از جرم و جنایت و مهاجرانی که به طور غیرقانونی در دولت بایدن وارد کشور شده‌اند، استفاده کرد.

او همچنین بر جنگ‌های خاورمیانه و حمله روسیه به اوکراین برای نشان دادن نقش دموکرات‌ها در هرج و مرج جهانی تاکید کرد. اما لحظه تعیین‌کننده انتخابات ریاست‌جمهوری متعلق به‌ روزی بود که یک مرد مسلح در گردهمایی ترامپ در باتلر، پنسیلوانیا به‌سمت او تیراندازی کرد. گلوله‌ای به گوش ترامپ خورد و یکی از حامیانش را کشت. ترامپ در حالی که صورتش پر از خون بود، ایستاد و مشتش را به هوا بلند کرد و فریاد زد: «بجنگ! مبارزه کن بجنگ!» هفته‌ها بعد، دومین سوءقصد به ترامپ نیز خنثی شد. 

در این بخش با توجه به وضعیت داخلی آمریکا و نیروهای موثر در ساختار قدرت این کشور، به عوامل رأی‌آوری ترامپ در جامعه و نقش نهادهای این کشور در این اتفاق پرداخته شده و نحوه رفتار دولت منتخب مورد بررسی قرار گرفته است. 

1- رأی به ترامپ نشان‌دهنده بروز مشکلات اقتصادی و امنیتی در آمریکاست. مرجع و آدرس این مشکلات نیز اغلب مهاجران تلقی می‌شوند زیرا با حضور آنان مشاغل اشغال شده، سطح دستمزدها به دلیل وفور نیروی کار کاهش یافته و اقداماتشان مانند دزدی به امنیت عمومی ضربه زده است. مردم آمریکا با رأی به ترامپ که ضد مهاجران است، درصدند مشکلات اقتصادی و امنیتی خود را رفع کنند. 

2- خروج از افغانستان، حمله روسیه به اوکراین و جنگ در غرب آسیا که طولانی شده‌اند، به‌زعم برخی در آمریکا حکایت از ضعف این کشور دارد. ترامپ و شعارهایش به نوعی مرهمی بر آلام ملی‌گرایان آمریکایی به لحاظ ذهنی است تا فکر کنند کشورشان در مسیر بازیابی قدرت خود قرار گرفته است. 

3- قاعده رأی‌دهنده به ترامپ وابستگی کمی به رأی‌دهندگان یهودی دارد و از سوی دیگر ملی‌گرایان حاضر در تیم وی، به دلیل نژادپرستی، یهودی‌ستیز نیز تلقی می‌شوند. اگر دموکرات‌ها به دلیل آرای بالای یهودیان و حضورشان در دولت‌های دموکرات به‌طور مستقیم و سنگین تحت تأثیر این قشرند، جمهوری‌خواهان کمتر به شکل مستقیم از یهودیان اثر می‌پذیرند و نوع رفتارشان با آن‌ها و رژیم، متأثر از نگاه دستگاه‌های حرفه‌ای آمریکا و منفعت‌های حزبی است. 

هر دو عروس بایدن یهودی بوده، او خود را صهیونیست می‌دانست، همسر معاونش کامالا هریس به همراه دوجین از دولتمردانش شامل آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه، الخاندرو مایورکاس، وزیر امنیت داخلی، جنت یلن، وزیر خزانه داری، مریک گارلند، وزیر دادگستری، ایوریل هینز، اداره‌کننده اطلاعات ملی و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی یهودی بودند. 

در خانواده و دولت ترامپ نیز افرادی مانند جرد کوشنر، داماد و مشاور او و یا استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری‌اش یهودی بودند، اما این حضور نسبت به آنچه در دولت بایدن رخ داد، کمتر بود.  این مسئله نتایجی درپی خواهد داشت. احتمالا اثرگذاری یهودیان آمریکا بر سیاست داخلی این کشور کاهش می‌یابد، اما قدرت مانور نتانیاهو و همپیمانانش در واشنگتن افزایش خواهد یافت. 

رأی یهودیان آمریکا به جو بایدن در انتخابات 2020، 77 درصد و به هریس در انتخابات 2024، 79 درصد بود درحالی‌که نتانیاهو در هر دو نوبت از ترامپ حمایت کرد اما این اقدام اثری بر رأی یهودیان آمریکا نداشت. 

به نظر می‌رسد شکافی میان بدنه اصلی یهودیان آمریکا با دولت رژیم بروز کرده است، به‌گونه‌ای که در زمان روی کارآمدن دموکرات‌ها، نفوذ یهودیان آمریکا از طریق دولت کشورشان بر رژیم افزایش می‌یابد و در زمان حضور جمهوری‌خواهان و به‌ویژه ترامپ، از تأثیر یهودیان این کشور بر تل‌آویو کاسته می‌شود. 

نمونه این اتفاق را در نحوه برخورد با یوآف گالانت، وزیر دفاع سابق رژیم می‌توان دید. هنگامی که نتانیاهو سال گذشته گالانت را از سمتش برکنار کرد، این اقدام با مخالفت دولت آمریکا روبه‌رو شد و با ورود مستقیم بایدن، گالانت در سمتش ابقا شد. از این به بعد بود که حضور گالانت در سمت وزیر دفاع نه به دلیل عضویتش در حزب لیکود بلکه به دلیل حمایت دموکرات‌ها بود. 

با مشخص شدن پیروزی ترامپ و تنها چند ساعت مانده به اتمام فرآیند رأی‌گیری، نتانیاهو با برکناری گالانت نشان داد حضور دموکرات‌ها در کاخ‌سفید چه فشاری به وی وارد می‌کرده است؛ فشاری که عمدتاً در آن یهودیان آمریکایی نقش داشته‌اند. 

در مقابل، اتحاد نتانیاهو با ترامپ که کمتر تحت تأثیر لابی یهودیان آمریکاست، این واقعیت را آشکار می‌سازد که نهادهای حرفه‌ای این کشور درصدد تعریف نوع ویژه‌ای از روابط میان دو پایتخت‌اند و در فقدان اثرگذاری یهودیان آمریکایی، آن‌ها آزادی عمل خاصی به نتانیاهو می‌دهند. 

اثرگذاری یهودیان آمریکایی بر رژیم بیشتر مبتنی بر خنثی‌سازی اثرات راست‌گرایان افراطی است که می‌تواند حیات تل‌آویو را به خطر بیندازد اما هنگامی که نهادهای حرفه‌ای آمریکا مانند ساختارهای نظامی و اطلاعاتی عرصه را خالی ببینند، رژیم را در معرض ضربه دیگران قرار می‌دهند تا منافع آمریکا تأمین شود؛ بدون آنکه نگران ضرباتی باشند که بر پیکره تل‌آویو وارد می‌شود. 

با این وجود نتانیاهو و متحدانش نیز دست بسته نیستند. آن‌ها نیز سعی کرده‌اند برای مدیریت اوضاع، شرایط را به گونه‌ای رقم بزنند که به‌جای رژیم، خود آمریکا در معرض ضربه مستقیم قرار گیرد. نمونه برجسته این پدیده در جریان ترور سردار سلیمانی در 13 دی‌ماه 1398 رخ داد. ترامپ سال گذشته این واقعه را چنین شرح داده بود: «ما ماه‌ها روی آن برنامه‌ریزی کرده بودیم و اسرائیل قرار بود این کار را با ما انجام دهد. ما همه چیز را آماده کرده بودیم و شب قبل از وقوع، نتانیاهو با من تماس گرفت و گفت اسرائیل در این حمله شرکت نخواهد داشت.» بنابر اقرار رئیس‌جمهور منتخب آمریکا این عملیات قرار بود به صورت مشترک انجام شود اما ناگهان به او خبر دادند که تل‌آویو مشارکت نخواهد کرد. ترامپ گفته است که این کار نتانیاهو را هرگز فراموش نمی‌کند. 

با درس گرفتن دولت ترامپ از نحوه رفتار نتانیاهو که در برخوردهای تند اخیر وی با نخست‌وزیر رژیم هویدا شده است، تل‌آویو امکان کمتری برای فریب واشنگتن خواهد داشت. از سوی دیگر در وضعیت کنونی رژیم به طور مستقیم درگیر جنگ است و در این فضا، واشنگتن راحت‌تر خواهد توانست نقشه خود برای هزینه رژیم در مسیر منافعش را عملی کند. 

به طور خلاصه در زمان حضور دموکرات‌ها در کاخ‌سفید، این یهودیان آمریکایی‌اند که درصدد مدیریت تل‌آویو برمی‌آیند اما در زمان حضور ترامپ، این نهادهای حرفه‌ای آمریکا خواهند بود که دست به مدیریت رژیم خواهند زد. 

4- از نقش سفیدپوستان پروتستان یا آنگلوپروتستان‌ها در آمریکا کاسته شده اما نبض قدرت کماکان در دستان این گروه قرار دارد. با این وجود آن‌ها طی دهه‌های اخیر به شدت تحت تأثیر فشار دیگر نیروهای حاضر در آمریکا قرار گرفته‌اند. 
حزب دموکرات موفق شده با جلب نظر این گروه‌ها، آن‌ها را در فضای سیاسی آمریکا دارای نقش سازد. در سه نامزد اخیر دموکرات‌ها، این مسئله مشهود بوده است. باراک اوباما، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا هرچند پروتستان به حساب می‌آمد اما از طرف پدری با مسلمانان و از طرف مادری با یهودیان مرتبط بود. از سوی دیگر وی ریشه‌ای کنیایی‌تبار داشت و در اندونزی بزرگ شده بود. 

کامالا هریس، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات کنونی نیز با وجود پروتستان بودن، تباری هندی داشت و همسرش یهودی بود. جو بایدن، سفید پوست اما نه از نظر رنگ پوست بلکه به لحاظ قومی و مذهبی با دیگر رؤسای‌جمهور آمریکا تفاوت داشت. او پس از جان اف کندی که در میانه ریاست‌جمهوری‌اش ترور شد، دومین رئیس‌جمهور کاتولیک آمریکا بود. اگر وی با موفقیت دوره‌اش را به اتمام برساند، نخستین رئیس‌جمهور کاتولیکی خواهد بود که دوره‌اش را کامل کرده است. بایدن به لحاظ قومی نیز یک ایرلندی‌تبار بود. این درحالی است که ترامپ با ریشه‌های آلمانی و اسکاتلندی یک آنگلوساکسون تمام‌عیار است.

به نظر می‌رسد پس از عقب‌نشینی آنگلوپروتستان‌ها در برابر اقلیت‌های حاضر در آمریکا، آن‌ها بار دیگر درصدد پیشروی و بازیابی سهم بیشتری از قدرت‌اند. اگر تا پیش از این تصور می‌شد عدم سهم‌دهی به اقلیت‌ها باعث اختلال در عملکرد کشور می‌شود، حالا این ذهنیت ایجاد شده که با عدم بازیابی بخشی از سهم آنگلوپروتستان‌ها در قدرت، آن‌ها نیز احتمال دارد از کنترل خارج شوند. 

5- در انتخابات ریاست‌جمهوری 2024، ترامپ 5 میلیون رأی بیشتر نسبت به رقیب دموکرات خود آورد. از زمان انتخابات ریاست‌جمهوری 1992، این دومین‌بار است که نامزد جمهوری‌خواهان در سطح ملی آرای بیشتری نسبت به رقیب خود می‌آورد. جمهوری‌خواهان در سال 2000 با جورج بوش پسر و سال 2016 با ترامپ، علی‌رغم رأی کمتر با معجزه آرای الکترال به کاخ‌سفید راه یافته بودند. 

آرای سفیدپوستان به نسبتی میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها تقسیم شده است، اما دموکرات‌ها با جمع‌آوری اقلیت‌ها از اسپانیایی‌تباران و سیاه‌پوستان گرفته تا یهودیان و مسلمانان موفق شده بودند به لحاظ پایگاه رأی، از جمهوری‌خواهان پیشی بگیرند. جمهوری‌خواهان اما با رو کردن ترامپ، موفق شدند با تهاجم به پایگاه‌های رأی دموکرات‌ها، موازنه آرا را تغییر دهند. در انتخابات سال 2016، ترامپ با شعارهای خود موفق شد سفیدپوستان اقشار پایین دست را که معمولا کارگران طرفدار حزب دموکرات بودند، به خود جلب کند. او سپس کوشید تا با روابط با تل‌آویو، آرای یهودیان را نیز برباید. یهودیان با جمعیت 6 میلیونی خود، تقریبا 1.5 تا 2 درصد جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند اما به دلیل میزان مشارکت بالا، اثرگذاری بیشتری در انتخابات‌ها دارند؛ گفته می‌شود میزان مشارکت عمومی 75 درصد اما در میان یهودیان 90 درصد است. ترامپ در سرمایه‌گذاری روی یهودیان شکست خورد اما در میان اسپانیایی‌تباران، موفق شده است. نظرسنجی‌های خروجی ان‌بی‌سی نیوز نشان داده که موفقیت ترامپ در میان اسپانیایی‌تباران باعث پیش افتادن کارزار انتخاباتی وی از هریس شده است.

درحالی‌که در انتخابات 2020 تنها 25 درصد یا یک‌چهارم اسپانیایی‌تباران به ترامپ رأی داده بودند، در انتخابات اخیر 45 درصد یا تقریبا نیمی از آن‌ها به وی رأی داده‌اند. میزان آرای ترامپ در میان مردان اسپانیایی‌تبار بیشتر بوده و وی در میان آنان با 10 درصد اختلاف از هریس پیشی گرفته است. اینجا به نظر می‌رسد ضدیت جامعه آمریکا با ریاست زنان نیز به کمک ترامپ آمده است. این تغییرات با بازیگری اسپانیایی‌تباران به‌ویژه در ایالت‌های پنسیلوانیا و آریزونا که جزء ایالت‌های نوسانی یا سرنوشت‌ساز هستند، پیروزی را در سبد جمهوری‌خواهان قرار داد. 

جمهوری‌خواهان با ترامپ سه طرح را برای حفظ حضور و اثرگذاری‌شان در قدرت به اجرا درآوردند. آن‌ها به موازات پیشبرد طرح خود برای تهاجم به پایگاه‌های رأی حزب دموکرات و جلوگیری از برهم خوردن موازنه آرا، که شامل جلب آرای سفیدپوستان اقشار پایین‌دست، یهودیان و اسپانیایی‌تباران می‌شد، در یک طرح احتیاطی دست‌یابی و حفظ قدرت در فرایندی خارج از صندوق رأی را نیز آزمایش کرده بودند. 
اشغال کنگره در 6 ژانویه 2021 و تمجیدهای ترامپ از حکومت‌هایی با ریاست‌جمهوری مادام ‌العمر در این راستا ارزیابی می‌شود. طرح سوم جمهوری‌خواهان برای حفظ اثرگذاری، تسلط بر نهادهای مادام العمر مانند دیوان عالی بود؛ به گونه‌ای که در دوره ترامپ موازنه این نهاد به نفع محافظه‌کاران تغییر کرده و هم اکنون 6 عضو از 9 عضو آن، به جمهوری‌خواهان نزدیکند. 

همگان بر زیان‌های حضور ترامپ برای ایران تمرکز کرده‌اند اما به نظر می‌رسد وی فرصت‌هایی نیز برای تهران دارد. او در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش ضرباتی درقالب تحریم‌ها و ترورها به ایران وارد کرد، اما هم‌زمان فضایی را نیز در اختیار تهران قرار داد تا با مشروعیت کافی دست به تعدیل تعهدات برجامی زده و میزان غنی‌سازی را افزایش دهد. او درحالی کاخ‌سفید را ترک کرد که ایران کشوری غیرهسته‌ای بود اما زمانی به آن باز می‌گردد که تلاش‌هایش نتیجه معکوس داشته و تهران امروز یک قدرت نهفته هسته‌ای است و هر زمان اراده کند در بازه‌ای کوتاه دست به تولید سلاح می‌زند. با توجه به شرایط موجود، در این بخش به فرصت‌های ترامپ برای ایران پرداخته شده است. 

متن کامل گزارش سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بین‌الملل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰