چند روز گذشته فیلم کوتاهی از سخنان رضا باقریاصل، سرپرست مرکز تحول دیجیتال و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه منتشر شد که وی مدعی بود سامانه نان ۲۵ همت برای دولت هزینه داشته و به هیچ دردی نمیخورد! گرچه وی بعدا در صفحه توییتری خود توضیح داد که این رقم کمک دولت به نانوایان بوده نه هزینه طرح هوشمندسازی، اما موضوع نان و طرح هوشمندسازی همچنان در صدر اخبار قرار دارد.
بررسیها نشان میدهد موضوع آنطور که برخی رسانهها و افراد نقل کردند، صحت ندارد. واقعیت این است که دولت حسن روحانی از سال 1393 تا 1400 قیمت آرد یارانهای را ثابت نگه میدارد. در دولت سیزدهم نیز کابینه جلوی تعدیل قیمت را در سال 1401 و همزمان با حذف ارز 4200 تومانی میگیرد. درنهایت وزارت اقتصاد بنا به دلایلی که در ادامه گفته میشود، با مشارکت دیگر دستگاهها، طرح هوشمندسازی آرد و نان را کلید میزند. آمارها نشان میدهد این طرح جایگزین اصلاحات قیمتی نیست، همچنین گرچه برخی از نانواییها (عمدتا در تهران) درحال حاضر تخلفاتی همچون گرانفروشی، کمفروشی، کاهش وزن چانه و فروش اجباری نان (نان کنجدی)، نایلکس اضافی و... دارند، اما طرح هوشمندسازی دستاوردهای چشمگیری در جلوگیری از خروج آرد از چرخه توزیع رسمی دولتی داشته و حذف آن در شرایط فعلی که دولت قصد آزادسازی قیمت آرد را ندارد، اقدامی در حمایت از رانتخواران آرد یارانهای است.
توجه داشته باشیم براساس صورت مالی شرکت بازرگانی دولت ایران، دولت در سال گذشته گندم را 156 همت خریداری کرده و به قیمت 32 همت به صنف و صنعت فروخته و 125 همت یارانه داده است. با این ارقام یارانه، حذف طرح هوشمندسازی بدون اصلاحات قیمتی، تصمیم خطرناکی است.
پس از انتشار گسترده ادعای رضا باقریاصل، سرپرست مرکز تحول دیجیتال و فناوری اطلاعات سازمان برنامهوبودجه درخصوص هزینه 25 همتی سامانه هوشمندسازی آرد و نان، رسانهها حمله گستردهای به این طرح داشتند. اقتصاددانان نیز به طور خیلی خلاصه گفتند «هیچ طرح جایگزینی برای اصلاحات قیمتی وجود نداشت و همه طرحهای غیرقیمتی محکوم به شکستند.» استدلال اقتصاددانان کاملا درست است اما درخصوص موضوع آرد و نان، ملاحظات سیاسی و امنیتی وجود دارد که کار را به طراحی سامانه هوشمندسازی آرد و نان کشانده است.
پس از انتشار گسترده سخنان رضا باقریاصل در رسانهها، مسئولان طرح هوشمندسازی این ادعا را کذب دانستند. رضا باقریاصل نیز در رشتهتوییتهایی به برداشت اشتباه خود از هزینههای طرح اشاره داشت و نوشت: «پیرو انتشار بخشی از جلسه مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص احکام هوشمندسازی و سامانه، نقد من به اینکه باید رویکرد یکپارچه داشته باشیم و حل اساسی مسائل جاری کشور سامانهدرمانی نشود، دو مثال از مثالهای ذکرشده موجب ابهام، سوءتفاهم و بعضاً سوءاستفاده شد که توضیح میدهم. درخصوص سامانه نان، ۲۵ همت درواقع جبران افزایش هزینه تولید نانوا بوده و دولت تأمین منابع را پذیرفته تا افزایش هزینه نان به مردم منتقل نشود. سامانه بدون استفاده از بودجه دولت توسعه داده شده اما در پیشخوان نانواییها با کمفروشی و گرانفروشی این هدف نقض شده است. درکل این اختلاف نظر در شیوه پرداخت یارانه و پرداخت به ذینفع نهایی یا پرداخت در زنجیره وجود دارد. اما مشکل این است گاهی سامانهها مشکلات را به آینده وا میگذارند ولی اساسی حل نمیکنند.»
مسئولان طرح هوشمندسازی نیز در توضیحات خود مدعی شدند این طرح هزینه جدیدی برای دولت ایجاد نکرده، همچنین جلوی مصرف کاغذ در کارتخوانها (رول) را گرفته، طرح توسط وزارت اقتصاد و بانک سپه طراحی و اجرا شده و هزینه مازادی برای دولت ایجاد نکرده است. درواقع، 25 همتی که ادعا میشود کمکهزینه دولت به نانواییها برای عدم افزایش قیمت نان یا افزایش ناچیز آن بوده، ربطی به پروژه هوشمندسازی نداشته و صرفاً کمک پرداختی دولت براساس دادههای طرح هوشمندسازی محاسبه و پرداخت میشود.
همانطور که آمارها نشان میدهد، قیمت آرد یارانهای از سال 1393 تاکنون بدون تغییر مانده اما در همین مدت قیمت خرید تضمینی گندم از سوی دولت تا سال 1403 حدود 15 برابر شده است. طبیعی است وقتی قیمت خرید تضمینی با رشد فزایندهای روبهرو میشود و همزمان با آن قیمت گندم یارانهای ثابت میماند، شکاف قیمتی و بار مالی دولت برای پرداخت یارانه به شکل فزایندهای اضافه میشود. اما مسئله فقط این نیست. زمانی که یک شکاف بسیار بزرگ بین قیمت آرد یارانهای نانوایان و آرد سایر مصارف وجود دارد، خروج بخشی از آرد یارانهای از چرخه عرضه رسمی بهسمت مصارف خوراک دام و طیور، مصارف صنعت (تولید ماکارونی و رشته و غیره) و حتی قاچاق نیز بسیار محتمل است.
پرواضح است از دیدگاه علم اقتصاد، هیچ جایگزین بلندمدتی برای اصلاح قیمت نسبی کالاها وجود نداشته و همه طرحهای غیرقیمتی بدون در نظر گرفتن قیمتهای نسبی محکوم به شکستند. اما واقعیت این است که در 10 سال اخیر بسیاری از موضوعات و ازجمله موضوعاتی همچون بنزین و نان در ایران از موضوعات صرفاً اقتصادی، به موضوعات سیاسی، امنیتی و اجتماعی تبدیل شدهاند. از یک طرف دولت به اشتباه، برای حمایت از طبقات کمدرآمد، قیمتهای نسبی این کالاها را دچار اختلال کرده و به دلیل عدم اصلاح بهموقع، حالا نهتنها حجم یارانههای این کالاها سربه فلک کشیده، بلکه دولت نیز به دلیل رعایت ملاحظات امنیتی، جرئت اصلاح این قیمت را نیز ندارد. براین اساس اگر منصفانه نگاه کنیم، جنس ایده هوشمندسازی طرح آرد و نان گرچه برای تولید دادههای مورد نیاز گردش این کالا در کشور طراحی شد اما در نبود اراده اصلاح قیمت از سوی دولت، یک ایده قابل تقدیر برای کاهش بحران آرد و نان در کشور است.
بر این اساس، این ایده را نباید جایگزین اصلاح قیمت دانست، بلکه زمانی که وزارت اقتصاد مشاهده کرد دولت نمیخواهد قیمت آرد و نان را همچون دولت روحانی که از سال 1393 تا 1400 اصلاح نکرد، تغییراتی بدهد، مجبور به طراحی این سامانه شد. برخی مدعیاند اجرای این طرح باعث شده سیاستگذار اصلاحات را به تأخیر بیندازد. این موضوع صحت ندارد. نمودارهای گزارش حاضر نشان میدهد موضوع عدم اصلاح قیمت آرد یارانهای متأسفانه از سال 1393 وجود داشته است. حتی با امضای برجام و کاهش تورم در کشور و کاهش مخاطرات امنیتی و سیاسی نیز دولت حسن روحانی اقدامی برای اصلاح نرخ آرد یارانهای انجام نداده است. در این شرایط اگر وزارت اقتصاد دست روی دست میگذاشت و منتظر اصلاح قیمت آرد میماند، با شکاف بیش از 90 درصدی که در قیمت آرد یارانهای و گندم خرید تضمینی وجود داشت، قطعاً خروج آرد یارانهای از سیستم توزیع دولتی به بیش از 1 تا 2 میلیون تن در سال میرسید که خود این اتفاق، منجر به بحران میشد. به احتمال زیاد دولت مجبور میشد این مقدار آرد را وارد کند که قیمت تمامشده آن برای دولت 600 تا 700 میلیون دلار میشد.
بررسیهای «فرهیختگان» نشان میدهد اینکه گفته میشود سامانه هوشمندسازی آرد و نان 25 همت هزینه روی دست دولت گذاشته، ادعای کذبی است. آمارها نشان میدهد پس از اجرای این طرح، مصرف آرد یارانهای نانواییهای کشور (گندم 665 تومانی و 900 تومانی) از 10 میلیون و 351 هزار تن در سال 1400 به 9 میلیون و 831 هزار تن در سال 1402 رسیده است. این درحالی است که در این مدت 5 اتفاق بسیار مهم در کشور رخ داده است.
1- در این مدت شکاف قیمتی آرد یارانهای و آرد آزاد به 90 تا 96 درصد رسیده است که میتواند انگیزه فروش آزاد آرد را دهها برابر کند. 2- از شهریور سال 1400 به بعد با سقوط دولت قانونی افغانستان، بین 6 تا 10 میلیون اتباع افغانستانی وارد کشور شدهاند که خود منجر به افزایش مصرف آرد به اندازه 700 تا 800 هزار تن در سال میشود. 3- در اردیبهشت سال 1401 ارز 4200 تومانی نهادههای دامی با ارز نیمایی جایگزین شده که خود در تمایل به مصرف نان برای دام مؤثر است. 4- در اردیبهشت سال 1401 قیمت آرد صنعتی (ماکارونی و شیرینی و رشته و غیره) از 2700 تومان در هر کیلو به 12 هزار تومان رسید که این موضوع نیز میتواند منجر به انحراف آرد یارانهای به سمت مصارف صنعتی و همچنین افزایش مصرف نان (جایگزین) شود. 5- با افزایش جمعیت کشور، سالانه 3 درصد به مصارف آرد کشور اضافه میشود. طبق آمارهای شرکت بازرگانی دولتی ایران، به رغم این 5 اتفاق، مصرف آرد یارانهای کشور طی سال 1402 به رقم مصرف سالهای 1396 تا 1398 برگشته است.
آنطور که مسئولان دولت سیزدهم میگویند، طرح هوشمندسازی باعث شده 75 هزار میلیارد تومان صرفهجویی در بخش آرد یارانهای صورت گیرد. این 75 همت از کجا میآید. باید گفت اگر طرح هوشمندسازی طراحی و اجرا نمیشد، مصرف ظاهری آرد یارانهای کشور با 5 موردی که گفته شد، میتوانست حتی به ارقام بالای 11 میلیون تن نیز برسد. گرچه این رقم مصرف واقعی کشور نیست، اما این اتفاق به واسطه خروج آرد از چرخه رسمی میتوانست رخ دهد. درواقع آردی که مصرف نشده، دستاورد این طرح است.
متن کامل گزارش مهدی عبداللهی، دبیر گروه اقتصاد را در روزنامه فرهیختگان بخوانید