برخلاف تصورات پیشین، انتخابات ریاستجمهوری 2024 ایالاتمتحده تبدیل به یکی از نزدیکترین و غیرقابلپیشبینیترین عرصههای تاریخ این کشور شده است؛ جایی که حتی دقیقترین نظرسنجیها نیز تفاوت میان دو نامزد نهایی انتخابات را در محدوده ضریب خطا نمایش میدهند تا اساسا امکان پیشبینی و تحلیل فرایندهای مرتبط با نتیجه نهایی، امکانپذیر نباشد.
درباره علل شکل گرفتن چنین صحنهای میتوان به عوامل مختلفی اشاره کرد اما شاید مهمترین آنها، عملکرد چهارساله دولت «جو بایدن» باشد؛ موضوعی که مورد تأیید سران حزب دموکرات هم قرار گرفت و نهایتاً زمینه را برای کنار گذاشتن او و جایگزینی «کامالا هریس» فراهم کرد. روندی که دولت بایدن در دوران حضور خود در کاخ سفید اتخاذ کرد در حوزههای مختلف «نامناسب» بود؛ از سیاست داخلی و اقتصاد تا سیاست خارجی و امنیت. همین مسئله سبب شده تا «دونالد ترامپ» که در انتخابات سال 2020 با اختلافی معنادار از رقیب دموکراتش شکست خورده بود حالا رؤیای حضور مجدد در کاخ سفید داشته باشد.
از نیمه دوم دولت بایدن نگرانی دموکراتها نسبت به عملکرد ضعیف احتمالی او در جریان انتخابات مشخص شد و نهایتاً با نمایش بسیار ناامیدکنندهای که در مناظره نخست با ترامپ داشت، مرکزیت جوانتر حزب به تکاپو افتاد تا بتواند او را از ادامه رقابت منصرف و به حمایت از حضور هریس وادار کند. نقش باراک اوباما و الیزابت وارن در این رویکرد بسیار پررنگ بود. با کنار رفتن بایدن و حضور هریس نمودار توجه و برتری در انتخابات با شیب زیادی به سمت نامزد دموکراتها تغییر پیدا کرد؛ تا جایی که بسیاری از جمهوریخواهان نگران نتیجه شدند و زمزمههایی برای کنار گذاشتن ترامپ در اردوگاه محافظهکاران شنیده میشد.
اما این روند ادامه پیدا نکرد. شخصیت ضعیف و غیرجنجالی کامالا هریس نتوانست آوردهای را که کنار کشیدن بایدن برای او ایجاد کرده بود، حفظ و تثبیت کند و در عرض چند هفته نمودار محبوبیت او بهشدت سیر نزولی پیدا کرد. شعارها و رفتارهای هریس جذابیتی برای نسل جوان آمریکایی نداشت و همین مسئله سبب شد تا ترامپ به برتریهای قابلتوجهی در این زمینه دست پیدا کند. یکی از ایرادهای بنیادینی که در کارزار تبلیغاتی دموکراتها وجود داشت تأکید روی مسائلی بود که دغدغه صنفی آبیها محسوب میشد و ارتباطی با مسائل بنیادین شهروندان آمریکایی نداشت. «سقطجنین»، «حفظ دموکراسی» و «ارزشهای طبقه متوسط» مسائلی بودند که هریس در آنها پیش بود اما «وضعیت اقتصادی»، «تورم» و «امنیت» مسائلی بودند که موردتوجه حامیان ترامپ قرار داشت.
یکی از نکاتی که باعث شد تا حتی سبد رأی سنتی دموکراتها هم در این انتخابات مورد تهدید قرار بگیرد، مسئله فلسطین و جنگ غزه بود. حمایت تام و تمام دولت بایدن از اسرائیل و عدم مرزبندی صریح هریس با این مسئله، 15 رای الکترال در ایالت مسلماننشین میشیگان را هم در خطر قرار داد. در این میان اشتباههایی که دموکراتها در جریان کارزار تبلیغاتی هریس انجام دادند در حکم برچسبهایی بود که روی گافهای بزرگ ترامپ میزدند؛ زمانی که جو بایدن طرفداران ترامپ را آشغال نامید و ترامپ با لباس رفتگرها یک میتینگ انتخاباتی برگزار کرد و زمانی که بیل کلینتون در میان مسلمانان خشمگین میشیگان نسلکشی در غزه را حق واقعی اسرائیل توصیف کرد تا ترامپ با وعده اتمام جنگ در فلسطین و لبنان به استقبال آنها برود.
در حال حاضر رقابت بسیار نزدیکی بین دو نامزد در جریان است؛ تا جایی که اکثر قریب بهاتفاق مراکز پژوهشی و نظرسنجی حاضر به اعلام نظر قطعی درباره نتیجه انتخابات نیستند. یکی از مطرحترین گزارهها برای انتخابات برابری دو نامزد در آرای الکترال است که در صورت وقوع، اتفاقی بیسابقه خواهد بود. به دلیل همین نزدیکی دو نامزد است که تغییر در حتی یکی از ایالات میتواند منجر به تغییر کامل نتیجه انتخابات شود. در حال حاضر دو سناریوی حداکثری برای هر دو نامزد وجود دارد؛ در یکی بالاترین و خوشبینانهترین حالت برای پیروزی ترامپ و دیگری در بالاترین و خوشبینانهترین حالت برای هریس. باتوجهبه روندی که نظرسنجیها در برخی ایالات پیشازاین مبهم، نظیر آریزونا و کارولینای شمالی دارند مسئلهای که میتواند فرایند انتخابات را دستخوش تغییرات جدی کند و وزن هر طرف را بالا یا پایین ببرد نتیجه انتخابات در سه ایالت است؛ پنسیلوانیا، ویسکانسین و میشیگان. میشیگان به دلیل بافت عربی و اسلامی خود همیشه یکی از پایگاههای دموکراتها محسوب میشده و در انتخابات 2020 هم بایدن با اختلاف رای بسیار بالایی توانست ترامپ را در این ایالت شکست دهد اما در حال حاضر و با وضعیتی که در جنگ غزه وجود دارد این ایالت تبدیل به بحران برای آبیها شده است. با این حال به نظر نمیرسد که احتمال قرمز شدن میشیگان چندان بالا باشد و همچنان میتوان آرای الکترال آن را در سبد آبیها دانست. با این حال این گزاره قطعی است؛ اگر میشیگان قرمز شود شکست هریس در انتخابات حتمی است.
بدون درنظرگرفتن میشیگان کلید نهایی انتخابات را باید در «پنسیلوانیا» و «ویسکانسین» جستوجو کرد. تحلیل عملیاتی از وضعیت انتخابات نشان میدهد که هریس برای پیروزی در انتخابات نیاز به آرای الکترال در هر دو ایالت دارد؛ اما ترامپ با پیروزی در یکی از آنها نیز میتواند به کاخ سفید راه یابد. در واقع میتوان اینگونه جمعبندی کرد که اگر هر دو ایالت به رنگ آبی در بیایند، پیروزی کامالا هریس در انتخابات را مشخص خواهند کرد؛ اما اگر دموکراتها حتی در یکی از این دو ایالت رقابت را ببازند باید با ادامه حضور در کاخ سفید خداحافظی کنند.
باید توجه داشت که هر ایالت زمان مخصوص خود را برای اعلام نتایج رأیگیری داراست و به دلیل همین نزدیکی در آرا – بهطور خاص در دو ایالت ویسکانسین و پنسیلوانیا - احتمالاً اعلام نتیجه نهایی انتخابات و معرفی رئیسجمهور منتخب، چندین روز به طول خواهد انجامید.
با درنظرگرفتن فرایند تحلیلی پیشین، سه سناریوی محتمل برای نتیجه انتخابات ریاستجمهوری پیش رو، قابلتصور است.
مثلث سرخ: پیروزی دونالد ترامپ و حضورش در کاخ سفید میتواند تکمیلکننده خالصسازی جمهوریخواهان در عرصه سیاسی ایالات متحده آمریکا باشد؛ چرا که ترکیب سنا و مجلس نمایندگان این کشور قرمز است و با حضور یک رئیسجمهور قرمز در کاخ سفید این حلقه کامل میشود. بر همین اساس میتوان گفت دولت دوم ترامپ از دولت اول او قدرتمندتر خواهد بود و امکان عملیاتی کردن ایدههای او و تیمش در این دوره بیشتر فراهم است.
گرفتار در حلقه آتش: پیروزی کامالا هریس و حضورش در کاخ سفید اگرچه میتواند دستاورد بزرگی برای دموکراتها باشد؛ اما به دلیل گرفتار شدن دستگاه اجرایی (دولت) در حلقه قانونگذاری (کنگره) و قضایی (دیوان عالی) که در اختیار جمهوریخواهان است، احتمالاً منجر به یک دولت ضعیف در واشنگتن خواهد شد که با مسائل متعددی نظیر تعطیلی دولت برای حل اختلاف بودجهای روبهرو است. بر همین اساس میتوان گفت دولت هریس از دولت بایدن هم ضعیفتر خواهد بود و امکان پیگیری سیاستهای داخلی و خارجی را بهطورجدی نخواهد داشت.
عقاب کلافه: باتوجهبه نزدیکی آرای دو نامزد پیروزی کامالا هریس با رأی الکترال پایین - در حدود دو یا سه رأی - میتواند زمینهساز اعتراض جدی دونالد ترامپ باشد و زمینه را برای شکل گرفتن شورش و آشوبی فراتر از آن چیزی که در ششم ژانویه چهار سال قبل رخ داد، فراهم کند. در این شرایط، واشنگتن بهشدت مشغول رویدادهای داخلی و درگیریهای سیاسیاجتماعی خواهد شد که میتواند تا ماهها، از تأثیرگذاری بینالمللی آن بکاهد و نوعی از نابسامانی را در تصمیمگیریهای جهانی بلوک غرب ایجاد کند. باتوجهبه نارضایتی عمومی از عملکرد دولت بایدن وقوع چنین رویدادی میتواند تأثیرات عمیقی بر ساختار سیاسی آمریکا داشته باشد.