استقلال برابر النصر توپ را داد و فضا را گرفت. با شلوغ کردن عقب زمین و ایجاد تراکم سعی کرد موقعیت مهمی به حریف ندهد. تا حدودی در انجام این کار با چاشنی درخشش سید حسین و شانس و اقبال موفق بود اما کیفیت خارجیهای النصر تفاوتها را رقم زد و دومین شکست آسیایی تیم با غافلگیری در دقایق پایانی ثبت شد.
۱. بخشی از شکست شب گذشته، نتیجه رفتار مدیران باشگاه استقلال با تیم بود. استقلال در ناامیدکنندهترین شکل ممکن برابر النصر قرار گرفت و غرق در سوء مدیریت پیش از شروع بازی هم بازنده بود. این شکست ماحصل همه آن نبایدهایی است که انجام و بایدهایی که در فرصت درست مغفول واقع شد. نتیجه هم همینقدر قابل پیشبینی بود. مدیریت در استقلال کار سادهای نیست اما سادهانگاری مدیران باشگاه نسبت به مسائل مختلف فرصتهای مهمی را استقلال گرفته و حالا هزینههای آن را تیم پرداخت میکند.
۲. استقلال در ۱۰ بازی اخیر، ۵ شکست خورده. این بازنده بودن در ذهنیت تیم تاثیر گذاشته و میتواند کار موسیمانه را هم در آینده سختتر کند. اما همچنان برای رهایی، راهی هست. استقلال در آسیا الغرافه را برده، شکست الشرطه، پاختاکور و الریان یا امتیاز گرفتن از الاهلی هم دور از دسترس نیست. اما گذر از پیچ سخت الهلال کلید این مسیر است. پیتسو، هدایت تیمی را برعهده گرفته که علاوه بر ارتقای فاکتورهای فنی در تمام سطوح، نیاز به بازسازی روحی هم دارد تا در عملکردها پیشرفت ایجاد شود. البته با نسخه مولف او و با هدفگذاری و برنامههای مشخص.
۳. نقش سهراب بختیاریزاده در کادرفنی پیتسو چه خواهد بود؟ سوال مهمی است که باید هرچه سریعتر به آن پاسخ داد. اما روشن است که در ۳ بازی که هدایت استقلال را بر عهده داشته نتواسته مزیتی به فوتبال استقلال اضافه کند. حتی تصمیماتش را هم میتوان نقد کرد. اصرار بازی با ذوبآهن استقلال را در نیمه دوم برابر النصر فرسوده کرد تا ۶ امتیاز مهم در لیگ و آسیا از دست برود. دادههای فنی او هم کارکردی نداشته؛ استقلال همچنان در دفاع مشکل دارد و در فاز تهاجمی ایدهمند نیست. تعویضها هم گره باز نمیکنند و حالا تردیدهای بسیاری در تاثیر او در کادرفنی ماسیمونه وجود خواهد داشت.