شبکه تلویزیونی الجزیره در اول نوامبر 1996 در شهر دوحه، پایتخت کشور قطر راهاندازی شد. قطریها تلاش کردند با بهرهگیری از یک شبکه خبری حرفهای فرا ملی ضعفهای ژئوپلیتیکی خودشان را پوشش دهند. کشوری بسیار کوچک با راهاندازی این شبکه یک برند بینالمللی را برای خود شکل داد تا بتواند از حاشیه بینالملل به متن ورود پیدا کند. این رسانه که خود را اولین شبکه خبری مستقل در جهان عرب معرفی کرده نهتنها برای دنبالکنندگان جدی مسائل بینالمللی و منطقهای، بلکه برای خیلی از مردم عادی ما هم آشناست.
مواضع و اصولی که الجزیره برای خودش تعریف کرده از یکسو و فعالیت حرفهای و باکیفیت آنها از سوی دیگر، عواملی بودند که توانستند این رسانه را به جایگاه کنونیاش برسانند. به عبارتی اینکه الجزیره طرف کدام سمت دعواها را میگیرد یکی از عوامل نفوذ و محبوبیت آن است و اینکه این طرفگیری را با چه کیفیتی انجام میدهد عامل دیگر. پس از طوفان الاقصی در سرزمینهای اشغالی، کانال الجزیره با اینکه تا همان روز هم اعتبار بالایی داشت یک صعود خیرهکننده را تجربه کرد.
در ادامه مهمترین گزارشهای «فرهیختگان» در رابطه با رسانه الجزیره را بخوانید.
پخش ماهوارهای شبکه الجزیره بهعنوان اولین شبکه خبری تخصصی عربزبان در اول نوامبر ۱۹۹۶ برای مدت شش ساعت در روز انجام گرفت. در آغاز سال ۱۹۹۷ زمان پخش این شبکه به ۹ ساعت و سپس ۱۲ ساعت در همان سال افزایش پیدا کرد تا اینکه سرانجام در اول فوریه ۱۹۹۹ پخش الجزیره شبانهروزی شد. الجزیره هدفش این بود از طریق پخش آگهی تا سال ۲۰۰۶ به خودکفایی مالی برسد، اما زمانی که رفتهرفته مشخص شد در رسیدن به این هدف ناکام خواهد ماند، در سال ۲۰۰۱ امیر قطر با ادامه اعطای یارانه بر مبنای سالانه ۳۰ میلیون دلار به این شبکه موافقت کرد. در آغاز الجزیره کوشید بهوسیله عرضه دیدگاههای متضاد در ارتباط با برخی کشورهای حوزه خلیج فارس ازجمله عربستانسعودی، بحرین و خود قطر و همچنین رابطه سوریه با لبنان و قوهقضائیه مصر، موجب جذب بیشتر بینندگان خود شود. برنامه مستندی که نمایش لحظهبهلحظه از جنگ داخلی لبنان در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ بود، باعث جهش نرخ بینندگان این شبکه شد، اما این هم نتوانست الجزیره را به هدفگذاریهایش برساند تا اینکه در اواخر سال ۲۰۰۶ سخنرانی ویدئویی رهبران القاعده را پخش کرد و به شهرت جهانی دست یافت. در این مقطع زمانی، همای بخت و اقبال با الجزیره همراه و سبب شد نام و آرم الجزیره روی گیرندههای اروپا و آمریکا و دیگر نقاط جهان نقش ببندد.
ما، الجزیره و لالبودگی رسانهای
محمد زعیم زاده، سردبیر روزنامه فرهیختگان: برای فهم لال بودگی رسانهای ما همین مثال خبر الجزیره در مورد بیمارستان کفایت میکند ما تماشاچی منفعل حذف و اضافه و سانسور این خبر بودیم و کامل پشت دست قطریها بازی کردیم. چرا آن موج حمایتی سنگین و آن تجمعهای سنگین که بلای جان صهیونیستها شده بود یک باره کم رمق و نزدیک به هیچ شد؟ احتمالا چون دیگر الجزیره خطی جدی نمیسازد. در ماجرای اخیر تا حدی با روسیه و چین هم موضع بودیم اما حتى توان ائتلاف رسانه ای هم نداریم، روسها در ماجرای سالن کنسرت نشان دادند اگر بخواهند رسانه داری هم بلدند اما ما فعلا هیچ.
الجزیره چگونه تصویر و روایت را مدیریت میکند؟
مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: شبکه تلویزیونی الجزیره در اول نوامبر 1996 در شهر دوحه، پایتخت کشور قطر راهاندازی شد. الجزیره خود را اولین شبکه خبری مستقل در جهان عرب معرفی کرد. شبکه رسانهای الجزیره با داشتن بیش از 70 دفتر در سراسر جهان و چهار هزار کارمند در بیش از 95 کشور، در سطح جهانی فعالیت میکند. این شبکه رسانهای بیش از 150 کشور را پوشش میدهد و در بیش از 430 میلیون خانه در دسترس است.
مخاطبان الجزیره بیش از ۵ برابر العربیه
ایمان عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ: بررسی خبرنگار فرهیختگان نشان میدهد میزان مخاطبان الجزیره در شبکههای اجتماعی حداقل بیش از ۵ برابر العربیه است. توییتر در بخش انگلیسیزبان الجزیره ۸ میلیون و ۹۰۰ هزار عضو دارد، درحالیکه این رقم در بخش عربی ۲۳ میلیون و ۱۰۰ هزار عضو است. در دیگر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، تلگرام و... هم اعداد و ارقام چشمگیری وجود دارد و تعداد لایکها و بازخوردهای موجود هم از واقعی بودن مخاطبان این رسانه در فضای مجازی حکایت میکند.
تحریم رسانههای وابسته به ایران در ماهوارهها از یکسو و بستن کانالهای ارتباطی در سرویسهای استریم از سوی دیگر باعث میشود ما در نقد برنامههای ایران با احتیاط بیشتری وارد عمل شویم ولی نمیتوانیم کمکاری شبکههای برونمرزیمان نظیر العالم، هیسپان و... را تنها به این موارد خلاصه کنیم. بدون پردهپوشی و محافظهکاری باید گفت شبکههای خارجی ما بهخودیخود سهم ناچیزی از قدرت نرم ایران را به دوش میکشند و برنامههای آنها در مقایسه با عملکرد روبهجلوی شبکههایی نظیر الجزیره و المیادین دیده و شنیده نمیشود.
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: نام رسانه الجزیره نهتنها برای دنبالکنندگان جدی مسائل بینالمللی و منطقهای، بلکه برای خیلی از مردم عادی ما هم آشناست. تا پیش از جنگ اکتبر ۲۰۲۳ غزه، شاید خیلیها نمیدانستند این نام را کجا شنیدهاند اما به هر حال شنیده بودند. حتی خیلیها فکر میکردند این شبکه برای کشور الجزایر است و از ارتباط آن با قطر بیاطلاع بودند اما بعد از طوفانالاقصی، تقریبا همه ایرانیهایی که کموبیش سری در حساب اخبار دارند نسبت به این عنوان آگاهیهایی پیدا کردهاند.
الجزیره؛ برندی بینالمللی برای کشوری کوچک
داود نعمتیانارکی، مدیرکل اسبق روابط عمومی صداوسیما: شبکه الجزیره قطر در سال 1996 میلادی راهاندازی شد و درحالحاضر به زبان انگلیسی و عربی به پخش اخبار و رویدادهای مختلف میپردازد. هدف اصلی راهاندازی الجزیره این بود که به دیپلماسی عمومی کشور قطر کمک شود؛ یا به عبارتی استفاده از دیپلماسی رسانهای که به اعتقاد من در این زمینه موفق بود. قطریها تلاش کردند با بهرهگیری از یک شبکه خبری حرفهای فرا ملی ضعفهای ژئوپلیتیکی خودشان را پوشش دهند. کشوری بسیار کوچک با راهاندازی این شبکه یک برند بینالمللی را برای خود شکل داد تا بتواند از حاشیه بینالملل به متن ورود پیدا کند و بهنظر من موفق هم بوده است.
اینکه شبکه الجزیره قطر، شبکه خبری موفقی بود به دلایل مختلفی برمیگردد، اما من یک دلیل اصلی را از نظر خودم بیان میکنم و اینکه این شبکه از ابتدای تاسیس تا کنون ساختار حرفهای را برای خود شکل داد و بر همان مبنای ساختار حرفهای عمل میکند. در واقع این رسانه است که تصمیم میگیرد نقشی فعال و حرفهای در پوشش خبری رویدادها ایفا کند و نه سیاست. عوامل تاثیرگذار خارج از رسانه بر عملکرد شبکه خیلی زیاد و همیشگی نبوده است، رویکرد حرفهای باعث شده که بهنحوی موثر در رویدادها وارد شود، پوشش دهد، مخاطب جذب کند و برای دیگر رسانهها نیز بهعنوان یک منبع خبری حرفهای بهرسمیت شناخته شود. البته عوامل دیگری نیز مانند پرداخت حرفهای رویداد، سرعت در انتشار و... وجود دارد که شاید در این فرصت کوتاه نشود آنها را مطرح کرد.
احسان زیورعالم، خبرنگار: در پلتفرم توییتر که مساله ترند برآمده از موقعیت جغرافیایی است، میتوان دید چگونه اخبار الجزیره در این ترندها بیشتر از دیگر شبکهها در تایملاین تونسیها دیده میشود که نشان از دنبال شدن صفحه توییتری الجزیره از سوی تونسیهاست. در سوی دیگر قابلیت Reel اینستاگرام که میان تونسیها محبوبیت بسیاری دارد، از جانب شبکه الجزیره به خوبی دنبال شده است.
در روایت باز هم از الجزیره باختیم
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: شامگاه روز شنبه ۲۵ فروردینماه ۱۴۰۳ اعلام شد حمله موشکی و پهپادی ایران به سمت اراضی فلسطین اشغالی آغاز شده است. پس از دو هفته التهاب، بالاخره انتظارها به پایان رسید و پاسخ نظامی ایران به سمت اسرائیل گسیل شد. خیلیها حدس میزدند که ایران پاسخ ندهد یا به طعنه و تمسخر و تخفیف و تحقیر میگفتند که چند بیابان خالی را میزنند و تعدادی سوسمار و مارمولک بینوا را تلف میکنند. این اما بزرگترین حمله پهپادی در تاریخ جهان بود و یکی از بزرگترین حملات موشکی در تاریخ نبردهای مدرن. ایران از متعارفترین سلاحهایش استفاده کرد نه از بالاترین و ناشناختهترین سطوح آن و سطح بالاتر و کوبندهتر حمله را موکول کرد به وقتی که اسرائیل بخواهد مجددا همین حرکت تنبیهی را پاسخ بدهد. بلافاصله پوشش خبری این رویداد به مهمترین دستور کار رسانهای در سراسر جهان تبدیل شد و آنچه اهمیت اصلی را داشت، فراتر از روایت چیزی که به واقع در میدان رخ میداد، نوع دروازهبانی خبر و سوگیریها در پوشش آن بود.
اول باید تکلیفمان را با خودمان معلوم کنیم
محسن یزدی، فعال رسانهای: یک فرقی بین ما و رسانههایی مثل الجزیره وجود دارد، آنها در حوزههای خارجی مرزهای خودشان فعالیت میکنند. الجزیره در جهان عرب فعالیت میکند و کارکرد داخلی آنچنان ندارد اما رسانههای ما کارکرد اولشان بیشتر به داخل کشور برمیگردد.
حرفهایهای رسانه چگونه اخبار غزه را پوشش دادند؟
مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: شبکههای المیادین و الجزیره، جزء رسانههای مهم و اثرگذاری بودند که در پوشش بحران غزه، نقشآفرینی کردند و مرجع انتشار اخبار و وقایع مهم این منطقه بودند. یکی از ویژگیهای تحلیلهایی که در رسانه الجزیره انجام میشود، به کارگیری کارشناسان بینالمللی برای ارائه تحلیلهایی فراتر از یک نبرد نظامی بود. برای مثال بعد از روز 19 اکتبر (28 آبان)، با گرفتن اولین کشتی صهیونیستها توسط یمن، این کشور بیانیهای داد و اعلام کرد: کشتیهایی که پرچم رژیمصهیونیستی دارند یا مورد استفاده شرکتهای اسرائیلی هستند یا مالکیت آنها متعلق به شرکتهای اسرائیلی است، توقیف یا مورد هدف قرار میگیرند. از آن زمان الجزیره ضمن پوشش اخبار توقیف این کشتیها به ابعاد دیگر این موضوع هم پرداخت. برای مثال در مقالهای به پیامدهای اقتصادی تصرف کشتیها توسط حوثیها (جریانی سیاسی و مسلحانه از شیعیان زیدی یمن) اشاره شد و ابعاد این حادثه را در فضایی فراتر از اتفاقات غزه مورد بررسی قرار داد. جدا از تحلیلیهایی که در این دو رسانه ارائه شد، ارسال تصاویری از تظاهرات گسترده مردم یمن در صنعا، آینه تمامنمایی از یک نبرد منطقهای را به نمایش گذاشت. المیادین هم علاوهبر گزارشهایی که از اتفاقات یمن داشت، گزارش جالبی منتشر کرد که مورد توجه قرار گرفت. در این گزارش سراغ جوانهای فلسطینی رفت که از مردم یمن برای حمایت از آنها تشکر کردند.
الجزیره چطور اسرائیل را در رسانه شکست داد؟
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: یکی از جنبههای غافلگیرکننده طوفان الاقصی که شاید حتی در محاسبات خود فرماندهان نظامی حماس هم نبود، موج بزرگی است که از آن به بعد در افکار عمومی جهان علیه رژیم اشغالگر قدس به راه افتاد. از یک سو ملتهای عرب که از انفعال حاکمانشان در برابر اسرائیل یا حتی همدستی با آن رژیم شاکی بودند، علم غوغا بلند کردند. از سوی دیگر نسل دوم و سوم مهاجران مسلمان که ساکن کشورهای غربی بودند چندین و چند تجمع بزرگ برگزار کردند و نشان دادند نهتنها استحاله مهاجران در نظام سرمایهداری چنانکه تصور میشد رخ نداده، بلکه باعث آگاهی مضاعفی در این جماعت هم شده است. الجزیره در این رویداد مهم تاریخی توانست بدرخشد و همان صدای بدیل باشد. مواضع این شبکه که جزء اصول آن بودند، از ابتدا حمایت از فلسطین در چهارچوب ملیگرایی عربی و امتگرایی اسلامی بود اما در این لحظه حساس که چنین مضامینی با احساسات انسانی و ضدیت علیه نژادپرستی پیوند خورده و میلیونها نفر در جهان را به خشم آورده و در وضعیتی که بهرغم لبریز شدن صبر تودهها از یکجانبهگرایی زورگویانه بلوک سرمایه، همچنان رسانههایشان همان حرفهای همیشگی را این بار با لحنی لجوجانهتر میزنند، الجزیره بهمثابه روزنهای درآمد که باز شد تا از آن سیل به راه بیفتد.