خواجویی، کارشناس بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد
محمد خواجویی، کارشناس مسائل بین‌الملل معتقد است که انتشار سند آمریکایی می‌تواند بخشی از جنگ روانی آمریکایی‌ها علیه ایران باشد تا محاسبات ایران را به هم بریزد.
  • ۱۴۰۳-۰۷-۳۰ - ۱۲:۰۶
  • 00
خواجویی، کارشناس بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد
انتشار اسناد آمریکایی، اطلاعاتی گمراه‌کننده برای سردرگمی ایران
انتشار اسناد آمریکایی، اطلاعاتی گمراه‌کننده برای سردرگمی ایران

محمد خواجویی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: «اساسا دو سناریوی عمده را می‌توان در نظر گرفت. سناریوی اول این است که چنین اقدامی با هدف ایجاد جنگ روانی و در چهارچوب انتشار اطلاعات گمراه‌کننده انجام می‌شود. این نوع اطلاعات اغلب از طریق رسانه‌ها منعکس می‌شود تا طرف مقابل را گیج کند که دقیقا با چه وضعیتی مواجه است. به این ترتیب این سناریوی اول است. هدف اصلی این سناریو این است که طرف مقابل نتواند تشخیص دهد آیا با یک حمله تمام‌عیار علیه تاسیسات نظامی و غیرنظامی خود مواجه است، یا یک حمله محدود. همچنین ممکن است این اطلاعات زمان وقوع حمله را نامشخص نگه دارد که آیا به‌زودی رخ می‌دهد یا در آینده‌ای دور. چنین اقداماتی می‌تواند سیستم‌های امنیتی کشور هدف را در حالت تشویش قرار داده و دستگاه محاسباتی آن را مختل کند، به‌طوری‌ که نتواند تصمیمات مناسب را در بعدهای سیاسی، نظامی و پدافندی اتخاذ کند. این سناریوی اول است و اگر تحلیل را در این چهارچوب انجام دهیم نباید لزوما به دنبال تایید صحت هر یک از این اطلاعات باشیم؛ چراکه گاهی اوقات این اطلاعات به هم ربطی ندارند و فقط با هدف ایجاد گمراهی منتشر می‌شوند. به‌علاوه، این موضوع تنها محدود به این خبر نیست. در دو یا سه هفته اخیر نیز نقل‌قول‌های مختلفی از مقامات اسرائیلی و آمریکایی منتشر شده بود که در برخی از آنها گفته شده بود اسرائیل قصد دارد به تاسیسات حتی غیرنظامی ایران حمله کند. در برخی اخبار دیگر صحبت از یک حمله محدود و کنترل‌شده بود. در چهارچوب این سناریوی اول می‌توان گفت که این اقدامات در راستای انتشار اطلاعات گمراه‌کننده و ایجاد تشویش در دستگاه تصمیم‌گیری جبهه مقابل است.»

ممکن است، بخشی از بدنه حزب دموکرات آمریکا اطلاعات را درز داده باشد
خواجویی معتقد است سناریوی دیگری که درمورد انتشار این سند مطرح است درز خبر از جانب افرادی است که خواهان کنترل تنش‌ها در منطقه‌اند، وی گفت: «سناریوی دوم این است که این اطلاعات توسط جریانی منتشر شده که قصد دارد تنش‌ها را در خاورمیانه کنترل کند و مانع از اقدامات پیش‌رونده اسرائیل شود. در این سناریو انتشار این اطلاعات ممکن است با هدف اخلال در برنامه‌ریزی اسرائیل انجام شده باشد تا نتواند برنامه‌های خود علیه ایران را به‌طور کامل اجرا کند. این موضوع می‌تواند بخشی از سیاست‌هایی باشد که با هدف جلوگیری از اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی طراحی شده است. همچنین این احتمال وجود دارد این اطلاعات که پس از گفت‌وگوی اخیر نتانیاهو و بایدن منتشر شده با هدف ایجاد مانع در اجرای عملیات اسرائیل باشد که گفته می‌شود تصویب هم شده بود. اگر این سناریو صحیح باشد احتمالا این اقدام از سوی بخشی از بدنه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در آمریکا و به‌طور مشخص بخشی از بدنه دولت و حزب دموکرات آمریکا که زاویه‌های فکری متفاوتی نسبت به تحولات خاورمیانه دارند، صورت گرفته است. این گروه معتقد است که نباید بیش از حد دست اسرائیل را باز گذاشت. البته باید به این نکته توجه داشت که آمریکا به لحاظ راهبردی هم‌پیمان اسرائیل است و برای آمریکا این یک اصل است که اسرائیل در معادلات امنیتی، سیاسی و نظامی خاورمیانه دست برتر داشته باشد. نهاد دولت در آمریکا فارغ از اینکه چه دولتی در آن باشد برد اسرائیل را برد خود و باخت آن را باخت خود می‌داند. 
اما زمانی که جزئیات و تاکتیک‌ها را بررسی می‌کنیم اختلافاتی بروز پیدا می‌کند؛ این اختلافات مشخصا بیشتر در دولت‌های دموکرات دیده می‌شود. ما این وضعیت را در دولت اوباما در قبال اسرائیل شاهد بودیم و اکنون در دوره بایدن نیز مشاهده می‌کنیم. البته باید تاکید کرد این اختلافات راهبردی نیستند، بلکه تاکتیکی‌اند. یکی از این اختلافات تاکتیکی مربوط به حد و مرز عملیات‌ها و اقدامات اسرائیل در منطقه است.»

درز اطلاعات با هدف کُند کردن حمله صهیونیست‌ها
خواجویی به این موضوع اشاره کرد که اگرچه آمریکایی‌ها خواهان بازسازی قدرت صهیونیست‌هایند اما لزوما موافق همه برنامه‌های اجراشده از جانب آنها نیستند، وی گفت: «آمریکایی‌ها می‌خواهند که اسرائیل بتواند قدرت بازدارندگی خود را احیا و ناکامی‌هایش را جبران کند اما لزوما در همه جزئیات برنامه‌هایی که اسرائیل، به‌ویژه جریان راست‌گرای آن دنبال می‌کند با اسرائیل هم‌خوانی ندارند. یکی از نگرانی‌های اصلی که ایالات متحده دارد و نمی‌شود آن را نادیده گرفت گسترش بحران و جنگ در خاورمیانه به نحوی است که مصالح آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد. آمریکایی‌ها به‌شدت نگران شعله‌ور شدن یک جنگ بزرگ میان اسرائیل و ایران هستند؛ چراکه چنین جنگی می‌تواند کل منطقه را درگیر کند و احتمالا آمریکا را نیز وارد این ماجرا کند. در اینجاست که اختلاف نظر میان راست‌گرایان اسرائیل و بخشی از بدنه دولت کنونی آمریکا بروز پیدا می‌کند. براساس سناریوی دومی که مطرح شد ممکن است هدف برخی از این اقدامات این باشد که پروژه اسرائیل علیه ایران را به تعویق بیندازند. ترجیح‌شان ممکن است این باشد که این مسئله به بعد از انتخابات آمریکا موکول شود و تاثیری بر انتخابات نداشته باشد. از طرفی اگر هم اقدامی صورت گیرد ترجیح بر این است که محدود باشد. در عین حال که اسرائیل خواسته بازدارندگی مقابل ایران نشان دهد اما حمله‌ای انجام نشود که منجر به اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی شود. همان‌طور که در روزهای اخیر شاهد بودیم طبق اطلاعات منتشرشده از منابع مختلف، آمریکایی‌ها به اسرائیل گوشزد کردند که تلاش کنند حملات‌شان محدود باشد و دست‌کم به تاسیسات غیرنظامی، انرژی یا هسته‌ای ایران حمله نکنند. 
در این راستا می‌توان گفت که شاید این اقدام (انتشار اطلاعات) نیز با هدف ایجاد اخلال و کُند کردن پروژه اسرائیل در قبال ایران انجام شده باشد تا منجر به یک رویداد بزرگ و غیرقابل پیش‌بینی نشود. البته ممکن است این تصمیم در سطح دولت ایالات متحده گرفته نشده باشد اما می‌تواند بخشی از بدنه دولت یا نهادهای امنیتی که موافق ورود اسرائیل به محدوده‌های خطرناک نیستند، چنین اطلاعاتی را درز داده‌ باشند. در مجموع، می‌توانیم دو سناریو را برای این مسئله متصور باشیم که این دو سناریو کاملا متضاد یکدیگرند. به دلیل اینکه نمی‌دانیم دقیقا منبع این اطلاعات کجاست و چه منافعی پشت آن بوده، نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم کارکرد این اقدام چیست.»

درز اطلاعات توسط ایران سناریوی دور از ذهنی است
خواجویی در پاسخ به این سوال که چقدر احتمال درز اطلاعات توسط ایرانی‌ها صحت دارد، گفت: «من فرض را بر این قرار ندادم و دو سناریو برای این موضوع درنظر گرفتم و شاید سناریو دوری باشد اما به هرحال نمی‌شود آن را در فضای کنونی رد کرد. به هرحال جنگ اطلاعاتی هم بین طرف‌های مختلف وجود دارد. اگر این سناریوی سوم مطرح باشد و ایران پشت این اقدام باشد، هدف ایران ایجاد اخلال در برنامه‌ریزی اسرائیل خواهد بود. وقتی بخشی از این برنامه افشا شود، اسرائیل مجبور خواهد شد برنامه‌هایش را تغییر دهد و این ممکن است منجر به تعویق افتادن عملیات شود. به این ترتیب، اسرائیل نیازمند زمان بیشتری خواهد شد تا برنامه‌ریزی جدیدی انجام دهد. اگر ایران پشت این افشای اطلاعات باشد، هدف آن کُند کردن پروژه اسرائیل خواهد بود. ایران به دنبال این است که با استفاده از این زمان بتواند جنگ را به سمت جنگ فرسایشی بکشاند، به‌خصوص در میدان لبنان. هم‌زمان، حزب‌الله نیز در این پروژه با ایران همراهی می‌کند. ما در 10 روز اخیر شاهد عملیات‌های متفاوت و گزنده‌تری از حزب‌الله بوده‌ایم. پروژه جنگ فرسایشی به‌وضوح در حال پیشرفت است. اسرائیل تا به حال دستاوردهای بزرگی به دست آورده که نمی‌توان آن را انکار کرد، از جمله آسیب‌هایی که به محور مقاومت، به‌ اضلاع مختلف آن که مهم‌ترینش حماس و حزب‌الله است، وارد کرده است اما نکته‌ای که اکنون چالش اسرائیل محسوب می‌شود این است که اسرائیل هنوز نتوانسته معمای امنیتی خود را حل کند، یعنی از طریق این نبردها امنیت و قدرت بازدارندگی خود را احیا نکرده است که این مسئله همچنان به‌عنوان یک نقطه‌ضعف باقی مانده است. 
نگاه ایران و متحدانش این است که با وجود ضربات وارده به محور مقاومت بتوانند این نقطه‌ضعف اسرائیل را پایدار نگه دارند و حتی آن را با فرسایشی کردن جنگ تقویت کنند. بنابراین اگر عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران به تعویق بیفتد این زمان به گروه‌های مقاومت فرصت خواهد داد تا جنگ را در جبهه لبنان به جنگ فرسایشی تبدیل کنند. به باور من، هم ایران و هم اسرائیل نبرد در لبنان را نبردی سرنوشت‌ساز می‌دانند. 
اسرائیل از این جهت این جنگ را مهم می‌داند که حزب‌الله قوی‌ترین و منسجم‌ترین ضلع محور مقاومت است. اگر حزب‌الله تضعیف شود، تهدید عینی در کنار اسرائیل کاهش می‌یابد و به‌تبع آن مهم‌ترین ضلع عملیاتی محور مقاومت نیز تضعیف می‌شود. این مسئله به اسرائیل کمک می‌کند تا هدف اصلی خود، یعنی تغییر نظم منطقه‌ای را محقق سازد.»

اولویت اول صهیونیست‌ها حمله به لبنان است
خواجویی البته به این موضوع اشاره کرد که در حال حاضر به‌راه‌انداختن یک جنگ فراگیر علیه ایران اولویت صهیونیست‌ها نیست، وی افزود: «پیش‌بینی می‌شود که حتی پس از این اقدام اسرائیل بخواهد اقدامات خود را تکمیل و احتمالا به اهدافی در سوریه، یمن و حتی عراق حمله کند تا درنهایت به اهداف راهبردی خود برسد. بنابراین برای اسرائیل این جنگ نیازمند عبور از این مرحله است. برای ایران نیز این مسئله بسیار مهم است. پس از ترور سردار شهید سلیمانی و نگرانی‌های بیشتر درباره تحولات منطقه، ایران به‌خوبی متوجه خطرات پیش رو شده است. ایران می‌داند که اگر در این جبهه ناکام بماند ممکن است نظم منطقه‌ای را از دست بدهد اما اگر بتواند اسرائیل را در این نقطه مهار کند ممکن است از دستیابی اسرائیل به اهداف راهبردی‌اش جلوگیری کند و اسرائیل را ناکام بگذارد. در شرایط کنونی فرسایشی کردن جنگ به نفع ایران است و این راهبردی است که ایران دنبال می‌کند. 
اما به هر حال باید دید وضعیت چگونه پیش می‌رود و هنوز به‌طور قطعی نمی‌توان گفت که برنده این جنگ چه کسی خواهد بود یا نتیجه نهایی آن چه خواهد شد. به باور من در شرایط کنونی اولویت اسرائیل مسئله لبنان است و پیروزی در این جبهه برای آن بسیار اهمیت دارد.
بنابراین درمورد ایران، اسرائیل فعلا اولویت خود را بر ورود به یک نبرد بزرگ نمی‌گذارد. اگر هم اقدامی انجام دهد ترجیح می‌دهد این اقدام منجر به یک جنگ بزرگ نشود ولی در عین حال ایران را از ادامه این وضعیت بازدارد و مانع ضربات بیشتر از سوی ایران شود. البته کنترل این وضعیت بسیار دشوار است؛ اینکه اسرائیل بخواهد ضربه‌ای بزند که جنگ را گسترش ندهد و در عین حال از پاسخ ایران جلوگیری کند کاری پیچیده است؛ چراکه این دو کاملا تناقض دارند اما چون اسرائیل درگیر مسئله لبنان است، پروژه جنگ با ایران را فعلا در اولویت قرار نداده است.
در یک وقت دیگری شاید اسرائیلی‌ها به این موضوع فکر بکنند اما در برهه کنونی تمرکز بر لبنان است. به نظر می‌رسد که اسرائیل هنوز در حال بررسی جوانب مختلف این وضعیت است تا اقدام مناسبی را انتخاب کند که هم امنیتش را در جبهه لبنان تحت تاثیر قرار ندهد و هم باعث افزایش ضربه‌پذیری اسرائیل نشود و هم بتواند نوعی «تنبیه» برای ایران در نظر بگیرد که ایران از ادامه این مسیر صرف‌نظر کند. به نظر من، این تأخیر در واکنش اسرائیل به ایران به دلیل بررسی این شرایط و هماهنگی با ایالات متحده است چون در چنین موضوعاتی آمریکا نقش بسیار مهمی دارد و باید هماهنگی‌های لازم بین دو طرف انجام شود. اختلافات احتمالی بین اسرائیل و آمریکا نیز باید حل شود. لازمه این امر گذاشتن زمان است و کارهایی هم شده است. بنابراین به نظر می‌رسد که همچنان اولویت اسرائیل جبهه لبنان باشد و مسئله ایران فعلا در اولویت دوم قرار داشته باشد.»

همچنین متن گفت‌وگوی زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را با حمیدرضا غلام‌زاده، کارشناس مسائل بین‌الملل در روزنامه فرهیختگان بخوانید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱