حکمرانی در میانه جنگ و تحریم
از حیث وضعیت جنگی- که کشور روسیه در آن شرکت دارد- آثار چشمگیری در این کشور مشاهده نمی‌شد. ادبیات جنگ محدود به برنامه‌های اخبار و تحلیل‌ها و در سطح شهر نیز محدود به چند پوستری بود که در فضاهای تبلیغاتی جا خوش کرده بود و ظاهراً برای دعوت به حضور در میدان جنگ بود. دیدگاه مردم روسیه درباره جنگ نیز جالب بود.
  • ۶ ساعت قبل
  • 00
حکمرانی در میانه جنگ و تحریم
روایت «فرهیختگان» از یک سفر رسانه‌ای به روسیه
روایت «فرهیختگان» از یک سفر رسانه‌ای به روسیه

تینا سیدجمالی، خبرنگار: صبح هفتم مرداد، با تماس تلفنی به من اطلاع دادند که برای تکمیل مراحل دریافت ویزای سفر رسانه‌ای امنیت غذایی که برای روز بعد برنامه‌ریزی شده بود، باید هرچه سریع‌تر خود را به کنسولگری روسیه برسانم. باتوجه‌به شدآمد سنگین ناشی از مراسم تنفیذ دکتر پزشکیان، تنها یک ساعت فرصت داشتم تا خود را به کنسولگری خیابان نوفل‌لوشاتو برسانم. 
به‌محض رسیدن به کنسولگری متوجه شدم به دلیل یک ناهماهنگی اداری، باید قبل از پایان وقت اداری به ویزا سنتر روسیه در الهیه مراجعه کنیم. همراه با دو تن از همکاران که در کنسولگری ملاقاتشان کردم، به سمت ویزا سنتر حرکت کردیم. پس از طی مراحل اداری و ثبت درخواست ویزا، به ما اطلاع داده شد نتیجه تا ساعت ۵ عصر همان روز مشخص خواهد شد. این سفر که توسط سازمان روسسوترودنیچستوو برای گروهی از روزنامه‌نگاران برای بازدید از برنامه‌های امنیت غذایی در فدراسیون روسیه تدارک‌دیده‌شده بود، قرار بود از ۲۲ ژوئیه آغاز شود؛ اما به دلیل این مشکلات اداری، تاریخ دقیق پرواز نامشخص مانده بود. تنها ۱۴ ساعت فرصت داشتیم تا برای پروازی آماده شویم که هنوز نمی‌دانستیم قرار است صورت بگیرد یا نه. درنهایت ساعت ۶ عصر ویزاهای صادر شده به دستمان رسید و مشخص شد که روز بعد ساعت 10:30 صبح عازم دبی و سپس مسکوی زیبا خواهیم شد. 
شخصاً در حالی عازم روسیه بودم که پیش‌داوری‌هایی درباره این کشور و مردمش داشتم. به‌ویژه با تجربیات قبلی‌ام از سفر به کشورهایی که قبلاً عضو بلوک شوروی بودند، این پیش‌داوری‌ها تشدید می‌شد. شاید گزاف نباشد اگر بگویم کیفیت گذار از بیانیه کمونیسم و فروپاشی آن امپراتوری نیمه‌جهانی هنوز در ادبیات موجود برای ما به‌خوبی روشن نشده است. به همین دلیل، احساس کنجکاوی عمیقی درباره چهره واقعی روسیه، به‌ویژه در سطح سبک زندگی مردم، آثار جنگ با اوکراین و تحریم‌های کمرشکن غرب داشتم. بعد از تقریباً ۱۲ ساعت پرواز و حضور در گیت‌های پروازی، با دو همکار ایرانی دیگرمان به مسکو رسیدیم. در برخورد اول با مسئول پاسپورت کنترل که به‌طور خاص برای مسافران خارجی غیر روس و بلاروسی در باجه حضور داشت، متوجه شدم که زبان انگلیسی قرار نیست خیلی به کار بیاید. برای دو تن از همکاران دیگر هم در فرایند کنترل پاسپورت مشکلی پیش‌آمده بود که علتش را نه می‌دانستیم و نه متوجه شدیم پلیس فرودگاه درباره آن چه می‌گوید. فقط آنها را همراه چند مسافر دیگر، اغلب از کشورهای عرب خاورمیانه، به بخشی برای انتظار هدایت کردند و پاسپورت‌هایشان را برای کنترل به اتاق دیگری بردند. به‌هرحال، خیلی طول نکشید که مشکل به وجود آمده - اگر واقعاً مشکلی بوده باشد- حل شد و به آنها نیز اجازه عبور از گیت داده شد. ازآنجایی‌که نفهمیدیم مشکل چه بود، آن را بر حسب حسن‌ظن بر این حساب زدیم که پلیس به زمان صدور ویزا که کمتر از ۲۴ ساعت قبل از پرواز بوده، مشکوک شده است. هرچند که این توضیح برای اینکه چرا من با شرایط مشابه موفق شدم بدون کنترل بیشتر از گیت عبور کنم و دو همکار دیگر نه کافی نبود. 
حدوداً ساعت 21:30 بود که با ترانسفرهایی که به میزبانی ما به فرودگاه آمده بودند، راهی هتلی در مرکز مسکو شدیم. اولین مواجهه با مسکو، دو ویژگی شاخص را به ما تحمیل کرد. آسمانی که گویی تا بی‌نهایت گسترده شده بود، اولین چیزی بود که نظرمان را جلب کرد. این آسمان کش آمده نتیجه ترکیبی از عوامل جغرافیایی و معماری بود. عرض جغرافیایی مسکو، تغییرات جوی ناشی از زاویه تابش خورشید، انحنای زمین و البته ساختمان‌های کوتاه و پهن واقع شده در خیابان‌های عریض ۸بانده که بیشتر به سمت عرض گسترش یافته بودند تا ارتفاع، همه عواملی بودند که دست به دست هم تصویری متفاوت از آسمان روسیه را برای ما رقم می‌زدند. ویژگی دوم، معماری منحصربه‌فرد ساختمان‌ها بود. برخلاف انتظار من از ساختمان‌های کانستراکتیو یا استالینیست گوتیک، مسکو به ما بنایی از معماری سنتی روسی و تلفیق زیبای آن با عناصر مدرن را نشان داد. ساختمان‌هایی که با عظمت و شکوهی خاص، نمادهای تاریخی و طرح‌های نوآورانه را در بستر معماری کهن روسی یا ارتودوکسی خود جای داده بودند. نکته جالب‌توجه، رعایت دقیق اصول معماری سنتی حتی در ساختمان‌های در حال ساخت بود.

گویی این اصول، ریشه در هویت تاریخی شهر داشته و در تمامی جنبه‌های معماری آن جاری بود.  هنوز فرصت چندانی نیافته بودیم که اتمسفر دلنشین مسکو خستگی سفر را از تنمان بزداید که با چالش تازه‌ای مواجه شدیم. هماهنگی‌های لازم برای رزرو اتاق‌های هتل توسط شرکت واسطه به درستی انجام نشده بود و ما خود را درگیر یک سردرگمی ناخواسته دیدیم. باتوجه‌به نبود اینترنت و تلفن همراه، ناچار شدیم برای رزرو اتاق‌های جدید، هزینه آن را به روبل پرداخت کنیم. در همین حین، با رویه‌ای عجیب در صرافی‌های مسکو مواجه شدیم. اسکناس‌های دلاری که حتی کوچک‌ترین لکه یا خطی روی آنها دیده می‌شد، حتی به قیمت نرخ تبدیل بالاتر، پذیرفته نمی‌شد. این رویه سختگیرانه، احتمالا یکی از شوک‌های تحریم‌های بین‌المللی بود که بانک‌های روسی ترجیح می‌دادند ناب‌ترین اسکناس‌های دلار آمریکایی را روانه خزانه‌داری کنند. دلارهایی که از صرافی بانک ملی تهیه کرده بودیم و هر یک از آنها یادگاری مختصری داشت، حالا به مانعی بزرگ برای ما تبدیل شده بودند و به ناچار، بخش قابل‌توجهی از ارز خود را به کشور بازگرداندیم و گامی ناخواسته در راستای جلوگیری از خروج ارز برداشتیم. همزمان با انتظار در صف صرافی، با استفاده از رومینگ یکی از تلفن‌های همراه، با شرکت میزبان تماس گرفتیم تا هماهنگی‌های لازم برای اسکان‌مان انجام شود. 
صبح روز بعد، گشت تخصصی امنیت غذایی به‌طور رسمی آغاز به کار کرد. جمعی از روزنامه‌نگاران از کشورهای ایران، لبنان، مصر و تونس، به همراه یک راهنمای مسلط به زبان انگلیسی از روسیه، در این گشت شرکت داشتند. ساعت ۱۱ صبح، سازمان همکاری‌های بین‌المللی روسیه، میزگردی را در اتاق بازرگانی و صنعت این کشور برگزار کرد. این رویداد که هسته اصلی معرفی برنامه‌های روسیه در زمینه امنیت غذایی محسوب می‌شد، به ریاست آناستازیا سیچوا، رئیس بخش ترویج توسعه بین‌المللی در روسسوترودنیچستوو، برگزار شد. در این نشست، کارشناسان برجسته‌ای از دانشگاه‌ها، صنایع و دستگاه‌های دولتی روسیه، به ارائه آخرین دستاوردها و ایده‌های نوآورانه در حوزه امنیت غذایی پرداختند.

متن کامل گزارش تینا سیدجمالی، خبرنگار را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰