از آنجایی که مدیران شبهرسانهها یا همان مراکز عملیات روانی همچون صاحبان املاک نجومی در سامانه مؤدیان مالیاتی ثبتنام نکردهاند به همین دلیل نیز بدون پرداخت مالیات هر روز یک حرف رایگان میزنند. یک روز خبر از فوت همسر رهبر انقلاب میدهند، یک روز وزیرخارجه را در سوریه ترور میکنند و روز دیگر هم فرمانده سپاه قدس را. وقتی هم که همچون دیروزی حضور با طمأنینه سردار قاآنی در انظار عمومی دروغشان را رو میکند، جایش را با دروغ جدید پر میکنند.
فردایش یک دروغ دیگر میگویند و فردای فردایش نیز همینطور. در اتاق عملیات روانی اینترنشنال و امثالهم دروغ گفتن کنتر که نمیاندازد هیچ، شارژ مالی هم میآورد. بالاخره وقتی کارفرمای صهیونیستی از تریبونی اظهارات بزرگتر از دهنش را نشخوار میکند و تیرمشقی علیه ملتی به بزرگی ایران در میکند لابد پول خوبی هم به عوامل تریبون میدهد. آنقدری پول میدهد که سربازان عملیات روانی این بنگاههای خبری حاضر باشند همهچیزشان را به حراج بگذارند. وطن و شرف و آزادی و زندگی و بقیه نداشتههایشان را.
اگر رسانه بودند دلشان برای اعتبارشان میسوخت
در هفتهای که گذشت، رسانههای وابسته به رژیمصهیونیستی موجی از اخبار کذب و شایعات را در فضای رسانهای منتشر کردند. بیشترین حجم این دروغپردازیها به فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، سردار اسماعیل قاآنی اختصاص یافت. رسانههای وابسته به اسرائیل، بهویژه شبکههایی مانند ایران اینترنشنال، انواع و اقسام شایعات را درباره سردار قاآنی منتشر کردند. در ابتدا مدعی شدند او در لبنان کشته شده است. سپس ادعا کردند وی مجروح شده و پس از آنکه این ادعاها تکذیب شد، خبر از بازجویی او دادند تا شاید بتوانند تردید و بیاعتمادی را در جبهه مقاومت ایجاد کنند. نکته عجیبتر آن بود که با وجود تأیید رسمی سلامت سردار قاآنی، این رسانهها همچنان به پخش شایعات ادامه دادند.
حتی زمانی که سردار قاآنی در مراسم تشییع شهید نیلفروشان حضور یافت، بنگاه شایعهپراکنی اینترنشنال اینگونه به این موضوع مهم واکنش نشان داد: «سیمای جمهوری اسلامی همزمان با تشییع نیلفروشان تصویری از قاآنی را نشان داده است.» پس از آن هم دوباره سینهخیز حرکت خود را ادامه داد و بدون سند و ذکر منبعی مشخص ادعای بازجویی از سردار قاآنی را تکرار کرد. این رویکرد بههیچوجه با استانداردهای رسانهای مطابقت ندارد. زیرا رسانهای که برای اعتبار و آبروی خود ارزش قائل باشد، برنامه بلندمدت خود را فدای عقدهگشاییهای لحظهای نمیکند.
باورسنجی دروغها با هدف تنظیم دروغهای بعدی
زمانی که یک شبهرسانه دست به چنین اقداماتی میزند، نشان میدهد که نه برنامهای بلندمدت دارد و نه از دست دادن مخاطبان برایش مهم است. هدف این رسانهها صرفا ایجاد بحرانهای امنیتی و سیاسی در کوتاهمدت است. پس از انجام پروژه نیز فعالان عملیات روانی با تعویض برند برای پروژه دیگری فعال میشوند. درست مثل شبکه منوتو که همه اعتبارش را در سال 1401 قمار کرد و بعد از آن نیز برای احیای برند یک شوی نمایشی مبنیبر تعطیلی شبکه به راه انداخت. شبهرسانهها متناسب با سطح باور مخاطبان خود، دروغها و شایعات خود را تنظیم میکنند.
این رسانهها پس از انتشار یک دروغ، به سرعت واکنش مخاطبان خود را ارزیابی کرده و برای تولید دروغ بعدی آماده میشوند. بهعنوان نمونه، مجری برنامه ۶۰ ثانیه از ایران اینترنشنال، پس از پخش چندین شایعه در مورد سردار قاآنی، از مخاطبانش پرسید که «جاسوس بودن سردار قاآنی چقدر برای شما باورپذیر است؟» این پرسش بهمنظور آمادهسازی ذهن مخاطبان برای پذیرش دروغهای بعدی مطرح شده و پاسخ مخاطبان ایرانی به آن، شدت و ضعف دروغهای بعدی را تنظیم میکند.
اسم رسانههایشان را تریلی نمیکشد رسمشان را ابلیس
اولین بار کانال ۱۲ اسرائیل شایعهای در مورد شهادت سردار اسماعیل قاآنی منتشر کرد و ادعا کرد او در لبنان کشته یا مجروح شده است. این شایعه به سرعت در رسانههای اسرائیلی و غربی گسترش یافت و نیویورک تایمز و رویترز نیز بدون بررسی صحت این ادعا، آن را بازنشر کردند. نیویورک تایمز ادعا کرد چند مقام ناشناس ایرانی خبر کشته شدن سردار قاآنی را تأیید کردهاند و رویترز نیز از ناپدید شدن او پس از حملات اسرائیل به جنوب بیروت خبر داد. این رسانهها، بهجای تکیه بر منابع معتبر، به پخش شایعات پرداختند. در این میان، ایران اینترنشنال نیز با تکیه بر این شایعات، به پخش اخبار جعلی ادامه داد. این شبکه مدعی شد خانواده سردار قاآنی از سرنوشت او بیاطلاعند. حتی پس از انتشار تکذیبیههای رسمی، این رسانهها همچنان به پخش اخبار نادرست ادامه دادند و به ادعاهایی همچون بازجویی از سردار قاآنی پرداختند. این ادعاها خیلی زود زیر سوال رفتند.
سردار قاآنی با ارسال پیامی به اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان فلسطینی، از غیبت خود به دلیل حضور در جلسهای مهم عذرخواهی کرد. همچنین سردار ابراهیم جباری اعلام کرد سردار قاآنی در سلامت کامل است و در آینده نزدیک از رهبر انقلاب نشان فتح دریافت خواهد کرد. پس از تکذیب شایعه شهادت، رسانههای ضدایرانی رویکرد دیگری اتخاذ کردند و اینبار ادعای بازجویی سردار قاآنی را مطرح کردند. وبسایت «میدلایستآی» گزارش داد سردار قاآنی سالم است اما تحت نظارت قرار گرفته است. اسکاینیوز عربی پا را فراتر گذاشت و مدعی شد او در جریان بازجویی دچار سکته قلبی شده است.
ایران اینترنشنال نیز این ادعا را تکرار کرد و مدعی شد: «قاآنی در جریان بازجویی دچار حمله قلبی شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. همچنین رئیس دفتر او مظنون به ارتباط با اسرائیل است.» این داستانسازیها نشان از تلاش هماهنگ رسانههای ضدایرانی برای تخریب شخصیت فرمانده نیروی قدس سپاه دارد. باوجود تمام تکذیبها، این رسانهها همچنان به پمپاژ اطلاعات نادرست ادامه دادند تا شاید بتوانند از این فضا برای تحقق اهداف امنیتی و سیاسی خود استفاده کنند.
ابزارهای عملیات روانی و تاثیر آن بر مخاطبان
رسانههایی که در عملیات روانی مشارکت دارند، بهجای هدف قرار دادن مخاطبان عام، تمرکز خود را بر طیف خاص و محدود مخاطبانی گذاشتهاند که به راحتی تحت تأثیر اخبار جعلی قرار میگیرند. این رسانهها با تکرار اطلاعات نادرست و ایجاد حس فوریت و اضطراب در مخاطبان خود، آنها را به سمت پذیرش این دروغها سوق میدهند. مخاطبانی که بهدلیل بیاعتمادی به منابع رسمی یا محدودیت دسترسی به منابع معتبر مستقل، بهراحتی تحت تأثیر این اخبار قرار میگیرند و حتی پس از تکذیبهای رسمی، همچنان در برابر حقایق مقاومند.
در حقیقت، این مخاطبان اغلب به دنبال اطلاعاتیاند که با باورها و پیشداوریهای شخصیشان هماهنگ باشد و بهدنبال تأیید این باورها در اخبار منتشره از سوی رسانههای معاند میگردند. به همین دلیل، حقیقت و واقعیت در این شرایط اهمیتی ندارد و این افراد به بخشی از چرخهای مضر تبدیل شده و ابزار دست عملیات روانی رژیمهایی همچون اسرائیل میشوند. این روند باعث میشود تا مخاطبان نهتنها خود قربانی این اخبار جعلی شوند، بلکه به مروجین این اخبار نادرست در فضای مجازی و اجتماعی نیز تبدیل شوند.
اهداف عملیات روانی اسرائیل
رژیمصهیونیستی با شکستهای نظامی خود، اکنون به عملیات روانی برای تضعیف جبهه مقاومت روی آورده است. هدف از این عملیات روانی، ایجاد شکاف در صفوف مقاومت و کاهش انگیزه برای مقابله با اسرائیل است. رسانههای وابسته به اسرائیل تلاش میکنند تا با انتشار اخبار جعلی و شایعات بیاساس، اطمینان نیروهای مقاومت به حامیان خود را خدشهدار کنند. مشابه این رویکرد را پس از شهادت سیدحسن نصرالله نیز شاهد بودیم، جایی که برخی از رسانهها سعی کردند ایران را به انفعال متهم کنند و تردیدهایی در مورد حمایت ایران از جبهه مقاومت بهوجود آورند. اتهامزنیها در مورد خرید پیجرهای آلوده با واسطه ایران توسط حزبالله و لو دادن محل جلسه سیدحسن نصرالله به رژیمصهیونیستی، دیگر اتهامهای جعلی است که اینترنشنال و دیگر ابزارهای عملیات روانی اسرائیل با هدف ایجاد شکاف در جبهه مقاومت در فضای رسانهای بازتاب میدهند.
این رسانهها همچنین با تمرکز بر فضاهای اجتماعی ایران و انتشار اخبار جعلی درباره وضعیت داخلی کشور، سعی دارند فضای اجتماعی را ملتهب کنند. هدف نهایی آنها ایجاد بحرانهای امنیتی و سیاسی داخلی در ایران است تا از این طریق بتوانند اهداف خود را در منطقه پیش ببرند. درست مطابق برنامهای که نتانیاهو برای شوراندن مردم ایران علیه منافع ملیشان چیده است. به همین دلیل، رژیمصهیونیستی بهدنبال حمایت از رسانههایی مانند ایران اینترنشنال است تا با تقویت آنها، تأثیر بیشتری در فضای ایران گذاشته و در زمانهای بحرانی، از این ابزارها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.
سینهخیز تا تلآویو
درحالیکه ماجرای 7 اکتبر ناتوانی نهادهای امنیتی رژیمصهیونیستی را به گوش تمام مردم دنیا رساند اکنون این رژیم برای بازیابی وجهه تخریبشده خود و احیای تصویر دروغینی که از توان اطلاعاتی خود ساخته بود دست به دامن آمریکا و رسانههای دستنشانده خود شده است. این رژیم پس از آنکه با کمک آمریکا موفق به ردیابی شخصیتهای مقاومت شده و مناطق شناساییشده را با بمبهای چندتنی هدف قرار داده اکنون تلاش دارد از نفوذ اطلاعاتی خود حماسهسرایی کند.
اینترنشنال نیز در همین راستا به کار گرفته شده و با این تیترهای مشابه به مقامات ایرانی اتهام میزند تا بتواند توان اطلاعاتی اسرائیل را احیا کرده و فاجعه عملکردی آنها در 7 اکتبر را ماستمالی کند. این نوع پوشش خبری اهداف انتشار اخبار جعلی توسط رسانههای وابسته به رژیمصهیونیستی را کاملا علنی میکند؛ «تلاش برای احیای افسانه شکستناپذیری.» به همین دلیل نیز ویدئو حضور سردار قاآنی در مراسم شهید نیلفروشان در کنار رؤسای قوا برای این رسانه سنگین تمام شده و کارشناس این برنامه با عصبانیت دروغ بازجویی را تداوم میدهد و بعد هم بدون هیچ مدرکی اینگونه استدلال میکند که «جمهوری اسلامی در میانه یک کارزار بزرگ نظامی با اسرائیل، نمیتواند به راحتی بالاترین فرمانده نیروی قدس را از صحنه حذف کند یا او را متهم کند.» این رسانه که برای ادعای جدید خود مدرکی ارائه نداده پیش از این هم با تمسخر از شهادت سردار قاآنی در کنار شیخ صفیالدین سخن میگفت. ایران اینترنشنال بدون اینکه از رو شدن دروغ اولش سرخورده باشد با اعتماد دروغ دیگری را فریاد میزند، رد و اثباتش را هم میگذارد پای جمهوری اسلامی.