«ابراز نگرانی آمریکا از حملات اسرائیل در لبنان» این جمله پر تکراری است که در تمام این یک سال از زبان مقامات آمریکایی شنیده میشود. آمریکاییها اگرچه در ادبیات دیپلماتیک خود حمله اسرائیل به لبنان را حق مشروع صهیونیستها میخوانند و البته بر مدار محافظهکاری حرکت میکنند، اما اسناد مالی نشان میدهد آمریکاییها در یک سال گذشته بیشتر از 17 میلیارد و 900 میلیون دلار به اسرائیل کمک کردهاند.
این اما همه کمک آمریکا به اسرائیل نیست، بر مبنای اطلاعات منتشرشده، آمریکا از آغاز حمله نظامی اسرائیل علیه لبنان، کمکهای اطلاعاتی و امنیتی هم به صهیونیستها ارائه کرده است. امری که نشان میدهد برخلاف سیاست چماق و هویج دموکراتها و جمهوریخواهان در کارزار انتخاباتی، آنها تمامقد در حمله نظامی اسرائیل به لبنان حضور دارند.
بر مبنای گزارشی که دانشگاه براون آمریکا منتشر کرده است. آمریکاییها در یک سال گذشته بیشتر از 17 میلیارد دلار به اسرائیل کمک نظامی کردهاند. در ادامه این گزارش به این موضوع هم اشارهشده که آمریکا از شروع عملیات 7 اکتبر 2023، نزدیک به چهارمیلیارد و 860 میلیون دلار نیز برای «افزایش عملیات نظامی خود» در منطقه هزینه کرده که بخشی از آن حملات نظامی آمریکا به یمن را شامل میشود.
نکته جالبتوجه ماجرا این است که این میزان کمک نظامی آمریکا به اسرائیل در طول یک سال از زمان امضای پیمان صلح 1979 بیسابقه بوده است. بر مبنای این گزارش حداقل 4. 4 میلیارد دلار از این کمک نظامی، از انبارهای آمریکا برداشت شده است از این میزان تقریباً چهارمیلیارد دلار هم برای تکمیل سامانههای دفاعی موشکی گنبد آهنین هزینه شده است. این آمار بهوضوح اثبات میکند دموکراتها برخلاف ادعاهایی که در مورد ضرورت برقراری آتشبس و پایان درگیریها مطرح کردند، اما در این مدت حتی کمک نظامی خود به اسرائیل را کم نکردند.
روز گذشته، وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که «صد تفنگدار آمریکایی برای استقرار سامانههای پاد، وارد فلسطین اشغالی خواهند شد.» پیشازاین خبرهای ضدونقیضی از احتمال استقرار این سامانههای آمریکایی در سرزمینهای اشغالی، منتشر میشد. روز گذشته اما این خبر در حالی تأیید شد که گفته میشود قرار است صد تفنگدار با سامانه تاد وارد سرزمینهای اشغالی شوند. پیام این حضور واضح بود. آمریکاییها مستقیماً وارد جنگ شدند و حالا علاوهبر کمک مالی نظامی، نیروهای نظامی هم وارد این منطقه شدند.
نکته مهمتر اما چرایی استقرار سامانههای پاد در سرزمینهای اشغالی است. رادارهای این سامانه این قابلیت را دارند که اهداف را از فاصله هزار کیلومتری رهگیری کنند. سامانه تاد برای مقابله با موشکهای بالستیک کوتاهبرد، میانبرد مقابله میکند و تنها قابلیت رهگیری موشکهای بالستیک قارهپیما را ندارد. این سامانه قابلیت رهگیری موشکها از برد هزار تا 5500 کیلومتر را دارد. سامانه پاد شباهت زیادی به سامانه پدافند هوایی آروا ساخت رژیم صهیونیستی دارد که البته با توان مالی و دفاعی آمریکاییها ساخته شده است.
نکته جالبتوجه این است که ایران در عملیات وعده صادق2 رادارهای سامانه ضدموشکی آروا را هدف قرار داد. استقرار این سامانههای موشکی در سرزمینهای اشغالی را میتوان از چند جنبه مورد تحلیل قرار داد؛ نکته اول اینکه این اولین حضور نظامی مستقیم آمریکا در سرزمینهای اشغالی بعد از شروع حمله نظامی اسرائیل به لبنان است. اتفاقی که نشان میدهد آمریکاییها حمایت خود از صهیونیستها در بعد نظامی را علنی کردهاند.
نکته دیگر اینکه استقرار این سامانهها بعد از عملیات وعده صادق2 و عدم توانایی گنبد آهنین در هدف قراردادن، موشکهای ایران و البته هدف قرارگرفتن سامانههای ضدموشکی آروا صورتگرفته است. امری که نشان میدهد آمریکاییها برای پاسخ احتمالی ایران خود را آماده و در این میان چنین حساب کردهاند که اگر ایران این سامانهها را هدف قرار دهد، سربازان آمریکایی را هدف قرار داده و حالا آمریکاییها وارد این نزاع میشوند.
در سمت دیگر به نظر میرسد آنها درپی به راهانداختن جنگ روانیاند تا اینطور القا کنند اسرائیل قرار است پاسخی به ایران بدهد. نزدیکی به انتخابات آمریکا و تلاش دموکراتها برای پیروزی مقابل ترامپ را نیز میتوان عامل دیگر استقرار سامانههای دفاعی در سرزمینهای اشغالی دانست. ترامپ در اظهارات و تبلیغات انتخاباتیاش صریحاً اعلام کرد در حمله مستقیم نظامی به اسرائیل ورود میکند و به نظر میرسد دموکراتها نگران از پیروزی ترامپ حمایتهای خود را از رژیم افزایش دادند. پیشازاین رسانهها تلاش کردند تا القا کنند که استقرار این سامانه در سرزمینهای اشغالی اتفاق جدیدی نبوده و پیشازاین نیز اتفاق افتاده، اما این سامانههای موشکی تنها در رزمایشهایی که برگزار میشده به کار برده شده و مستقر نشدهاند.
در نگاه کلی به این ماجرا، استقرار سامانههای تاد نشان میدهد حمایت آمریکا از صهیونیستها بعد از شروع حمله نظامی به لبنان وارد مرحله تازهای شده است و حالا صهیونیستها، مستقیماً در جنگ نظامی اسرائیل علیه لبنان حضور دارند.
آمریکاییها علاوهبر کمک نظامی و مالی به صهیونیستها تقریباً در مهمترین و کلیدیترین بخش جنگ حضور مستقیم دارند. بهتازگی روزنامه الاخبار به نقل از سه مقام ارشد امنیتی در لبنان جزئیاتی از همکاری اطلاعاتی سازمان سیا با موساد منتشر کرده؛ همکاریای که به گفته این رسانههای امنیتی بعد از شروع حمله نظامی اسرائیل به لبنان بیشتر شده است. این روزنامه به این موضوع اشاره کرده که محتوای این ارتباط و همکاری، «بر جمعآوری اطلاعات» متمرکز است. درواقع سازمان سیا به دنبال دریافت اطلاعات از سازمانهای رسمی لبنان است.
این موضوع نشان میدهد آمریکاییها بهعنوان بازوی اطلاعاتی قوی در کنار اسرائیل قرار دارند، بخش زیادی از اطلاعات در مورد فرماندهان لبنانی و تصمیمات احتمالی جنگ را به آنها ارائه میدهند. بر مبنای آنچه روزنامه الاخبار به نقل از مقامات امنیتی فاش کرده آمریکاییها در پروژه ترور وفیق صفا نقش داشتهاند؛ موضوعی که چند گزاره را اثبات میکند:
1. آمریکاییها پشت پرده اصلی ضربه و حذف فرماندهان اصلی حزباللهاند و در این مسیر صهیونیستها تنها اجراکننده نقشهها و پروژههای آمریکاییهایند.
2. کمک اصلی و کلیدی آمریکا به صهیونیستها را نه میتوان کمک مالی دانست و نه استقرار سامانه تاد. ارائه اطلاعات به صهیونیستها اصلیترین عاملی است که میتواند صهیونیستها را برای مدتزمانی نجات دهد.
3. آمریکاییها رسماً جاسوسی برای صهیونیستها را به عهده دارند و برخلاف آنچه ادعا میکنند آمریکاییها درست وسط میدان جنگ با مقاومت قرار دارند و تقریباً تمام آنچه در میدان نبرد با حزبالله و مقاومت اتفاق میافتد با هدایت آمریکاییها جلو میرود.
کمک مالی 17میلیارد دلاری آنها به صهیونیستها، استقرار سامانههای ضدموشکی در سرزمینهای اشغالی و در آخر جمعآوری اطلاعات و جاسوسی علیه حزبالله نشان میدهد آمریکاییها درست در وسط جنگی قرار دارند که اسرائیل در حال گستردهکردن آن است و برخلاف ادعا، حملات و ترورها با هماهنگی آنها صورت میگیرد. اگرچه نمیتوان نقش برگزاری انتخابات در آمریکا را در افزایش حمایتها بیتأثیر دانست؛ اما تنها تفاوت دموکراتها و جمهوریخواهان در قبال جنگ غزه را میتوان در سیاست اعلامی آنها دانست. آنها تقریباً در سیاستهای اعمالی یکسان عمل میکنند.
اسناد و شواهد روشنی از حمایت و نقشآفرینی مستقیم آمریکا در افزایش تنشها در منطقه وجود دارد. موضوعی که ایران از همان روزهای شروع عملیات 7 اکتبر به آن اشاره کرد و بعد از ترور شهید سیدحسن نصرالله و ترور شهدای مقاومت با شفافیت بیشتری این موضوع را مطرح کردند.
مشخص است یک طرف کلیدی افزایش تنشها در منطقه، آمریکاییهایند. در داخل اما گزارههایی مبنیبر این موضوع مطرح شد که مذاکره با آمریکا میتواند منجر شود تنشها در منطقه کنترل شود. روز گذشته اما عباس عراقچی، وزیر خارجه در سفرش به عمان اعلام کرد در حال حاضر هیچ گفتوگویی میان ایران و آمریکا در جریان نیست و به دلیل «شرایط خاص منطقه روند ارسال پیام به آمریکا متوقف است.» امری که بازهم اثبات میکند آمریکاییها قصد دارند کنار صهیونیستها در میدان جنگ باقی بمانند و برخلاف ادعاهایی که مطرح میکنند، قصد ندارند برای کنترل تنشها در منطقه، از روش دیپلماتیک استفاده کنند، به نظر میرسد آمریکاییها حالا تشدید تنشها در منطقه را در دستور کار دارند.
متن کامل گزارش زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید