سریال بساز و حکومت کن
هر اثری که در غرب ساخته می‌شود و شما را به‌منظور سرگرم شدن پای خودش فرامی‌خواند در زیر پوسته به‌ظاهر زیبایش یک محصول تماما ایدئولوژیک است که می‌خواهد به‌واسطه آن قوه ادراک تماشاچی را زیر ضرب مشت‌های خود از بین ببرد و بنایی جدید را بر خرابه‌های آن استوار کند.
  • ۱۴۰۳-۰۷-۱۱ - ۱۵:۳۸
  • 00
سریال بساز و حکومت کن
گسترش مراودات فرهنگی با سریال‌سازی
گسترش مراودات فرهنگی با سریال‌سازی
ایمان عظیمیخبرنگار

غرب پیش از آنکه به موجودیت مخالفان خودش حمله کند و ارزش‌های حقوق‌بشری را خوار بشمرد و واژه‌های موجه را از معنا تهی سازد دست به تولید سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی می‌زند و هر فعل مذموم و ناپسندی را پیش از وقوع، به‌وسیله آنها به‌عنوان امور عادی و یومیه به دیگری قالب می‌کند. حال ما در این میان چه کرده‌ایم؟ آیا توانسته‌ایم با ساخت فیلم جهان آینده‌مان را به‌دور از دروغ‌گویی‌های رایج به مردم این سرزمین و مخاطبان‌ منطقه انتقال دهیم؟ گذشته به ما گواهی می‌دهد که حداقل در بازنمایی تاریخ‌ اسلام و شیعه در برهه‌های خوب و به موقع عمل کرده‌ایم، اما این اتفاق با استفاده از یک راهبرد و روش‌شناسی مشخص باید استمرار پیدا کند و هیچ اتفاقی نباید استمرار این وضعیت را به خطر بیندازد. 

وقتی تاریخ مقاومت را مرور می‌کنیم با تعداد زیادی قهرمان شاخص و حتی گمنام روبه‌رو می‌شویم که روایت داستان‌های آنها در سینما یا حتی در مدیوم تلویزیون موجی از توجه را به سمت خود جلب می‌کند و ذهنیت مردم را از تسخیر بسیاری از چیزهایی که گرفتار آنند درمی‌آورد. این یک پرسش اساسی است که چرا با گذشت نزدیک به پنج سال از شهادت حاج قاسم سلیمانی و همراهانش هنوز یک اثر سینمایی -ولو بد و ضعیف- در رابطه با این قهرمان ملی و اسلامی ساخته نشده و اتاق فرماندهی سینمای ایران با آن همه تشکیلات و امکانات در مواجهه با اقدامات تروریستی دولت آمریکا تقریبا سکوت کرده است. البته در سالیان اخیر ارگان‌های مختلف تلاش کرده‌اند که بیش از پیش در راستای شناساندن قهرمانان دفاع مقدس گام بردارند ولی این قدم‌ها آنطور که باید در مسیر درستی پیش نرفته است. 

فیلم‌های مجنون، غریب، آسمان غرب، احمد، قلب رقه و... تلاش‌های به ثمر نرسیده‌ای هستند که صرفا برای خالی نبودن عریضه و اینکه بگویند ما هم به فکر قهرمانان خود هستیم تولید شده‌اند ولی با مرور آنها درمی‌یابیم که این آثار هیچ وجه تمایزی با فیلم‌های اکشن و جنگی هالیوودی ندارند و تنها سعی کردند ورسیون بی‌کیفیتی از آنها به مخاطب تحویل دهند. اگر قرار بر تماشای «رمبو» و «جان‌سخت» است تماشاگر ایرانی چرا باید به خودش زحمت خرید بلیت بدهد و در سالن سینما فیلمی را تماشا کند که شخصیت قهرمان داستانش در دورترین نقطه نسبت به رزمندگان ایرانی و سلوکش قرار دارد؟ بعضی از فیلمسازان ما می‌خواهند نابلدی خود در داستان‌گویی و بازنمایی موقعیت رزمندگان ایرانی در مقابله با دشمن بعثی را با تکنیک‌زدگی جبران کنند و از راه حذف اعتقادات شیعی -که می‌تواند پل ارتباطی بیان ما و شیعیان غیرایرانی باشد- اثر ابتر خودشان را به زیست روزمره طبقه متوسط نزدیک کنند و اعتبار آن را به حساب خودشان بریزند، درصورتی‌که با انجام این کارها خدا و خرما را با هم از دست می‌دهند.

متن کامل این گزارش  را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰