هیچ شخصیت سیاسیای باقی نمانده که اقدام اخیر را محکوم نکند اما سؤال اصلی این است که ایران به اقدام رژیم پاسخ خواهد داد؟ دراین راستا اما رئیسجمهور موضع صریحی نشان داد و به این موضوع اشاره کرد که هرچه در مقابل دشمن کوتاه بیایید، جریتر خواهد شد؛ اظهارنظری که نشان میداد موضع دولت همراستا با نظام حکمرانی است و در وهله دوم این سؤال را به وجود آورد که آیا قرار است ایران پاسخ قاطعی به اقدام رژیم بدهد یا خیر؟
عموما در بحرانهای امنیتیای که در کشور رخ میدهد، لابهلای نقدهایی که درمورد چرایی و چگونگی برخورد با یک بحران یا ترور مطرح میشود، یک سمت انتقادها همواره متوجه دولت است. عموم انتقادها نیز حول این موضوع است که دولت قاطعیت لازم در برخورد با اقداماتی را که از جانب رژیم علیه ایران انجام میشود، نداشته است و با ترساندن افکار عمومی از احتمال وقوع جنگ، موضعگیری صریح را عقب میاندازد. در این راستا میبایست توجه داشت در موضوعاتی که پای امنیت ملی در میان است، نه موضع دولت که اصل بر موضع نظام حکمرانی است. رئیسجمهور نیز بهعنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی اگرچه در تصمیمگیری در مورد نوع مواجهه با بحرانها نقش مؤثری دارد اما تصمیمگیری نهایی همراستا با موضع نظام حکمرانی است. البته نگاه دولت به مسائل و بحرانها میتواند در شدت و ضعف برخی تصمیمات اثرگذار باشد اما همه بار تصمیم کشور در این موضوع بردوش دولت نیست.
هنوز اما مشخص نیست که ایران به ترور سیدحسن نصرالله پاسخ میدهد یا خیر. رئیسجمهور اما در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که پاسخ به ترور شهید هنیه را به نفع آتشبس به تعویق انداخته است و در واقع به خاطر حمایت از مردم فلسطین، حاضر شد تا به خاطر آتشبس پاسخ را به تأخیر بیندازد.
سؤالی که بهنظر میرسد در ذهن افکار عمومی هنوز حلنشده باقی مانده، این است که با توجه به اینکه موضع اعلامی و اعمالی آمریکا در مواجهه با رژیمصهیونیستی و اقدامات تروریستی آن تناقض دارد، ایران نیز به همین منظور دادن پاسخ به ترورهای رژیمصهیونیستی را عقب انداخته است؟ و اساسا چرا به ادعای آمریکا اعتماد شده است؟ آیا اصلا قرار نیست ایران، پاسخی به اقدامات رژیمصهیونیستی بدهد؟ نکته مهم دیگر اینکه رئیسجمهور در ادامه صحبت خود به این موضوع اشاره کرد که فرصت دادن به دشمن منجر به جریتر شدن آن میشود. صحبتی که این سؤال را ایجاد کرد که آیا قرار است پاسخی به جنایات و ترورهای رژیمصهیونیستی برنامهریزی شود؟
در میانه بحران جای عقدهگشایی نیست نمیتوان انکار کرد که ترور اخیر معادلات منطقهای را وارد مرحله تازهای خواهد کرد. درباره اینکه در شرایط فعلی بهترین پاسخ محور مقاومت میبایست چه باشد، میتوان تحلیل ارائه داد.
در سمت دیگر هم درباره اینکه ایران بهعنوان یکی از حامیان محور مقاومت، میبایست چه پاسخی به اقدام رژیم دهد که منجر به گستردهتر کردن جنگ نشود، بازدارندگی ایران را حفظ کند و اینکه آیا اصلا پاسخ بدهد یا خیر نیز تحلیلهایی وجود دارد. در چنین فضایی، اشتباهترین رفتار، مقصرنمایی و باز کردن باب اختلافها در داخل کشور است.
در شرایطی که منطقه در بحرانیترین شرایط خود قرار دارد، بلند شدن صداهایی که تلاش دارند تا دولت را مقصر عدم پاسخ به اقدامات رژیم معرفی کنند و آن را مقصر انفعال بدانند، تنها باب اختلاف و تسویهحسابهای سیاسی را در دولت باز میکند و منجر میشود تا به جای اینکه تمرکز بر چگونگی پاسخ استوار باشد، بر پاسخ دادن به انتقادات و اتهامزنیها متمرکز شود. باید توجه داشت زمانی که در میانه یک بحران قرار داریم، فرصت خوبی برای تسویهحسابهای سیاسی و عقدهگشایی رقابتهای انتخاباتی نیست و میتواند حتی در مواردی دستاویزی را در اختیار رژیم قرار دهد که از این آب گلآلود نیز ماهی خود را بگیرد.
در این شرایط بهتر است رسانهها و در خط مقدم آنها رسانه ملی نیز توجه داشته باشد که آنچه از تریبون صداوسیما منتشر میشود، میتواند تأثیر زیادی در باور افکار عمومی داشته باشد و مطرح کردن صحبتهایی که به اختلافها دامن میزند، در شرایط فعلی نادرستترین موضعگیری ممکن است.
متن کامل گزارش زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.