از کرخه تا مدیترانه با اسلحه‌ای در دست
مقاومت فرم دارد چون در همپوشانی کامل با حقیقت ازلی-ابدی انسان قرار گرفته و امری فطری‌ است، حال آنکه اگر به بسیاری از مسائل پیرامون‌ خود با دقت و تاکید بیشتری نگاه کنیم برایمان به‌روشنی مشخص می‌شود که بود و نبود آنها هیچ توفیری ندارد و طبیعتا باید در مواجهه با امور انضمامی و عینی طرد و حذف شوند.
  • ۱۴۰۳-۰۷-۰۹ - ۱۱:۱۸
  • 00
از کرخه تا مدیترانه با اسلحه‌ای در دست
فریم ‌به ‌فریم با سینمای مقاومت
فریم ‌به ‌فریم با سینمای مقاومت
ایمان عظیمیخبرنگار

«سینمای مقاومت» وظیفه دارد با پس زدن فضایی که آثار شبه‌اجتماعی و شبه‌کمدی در کشور ایجاد کرده‌اند، مردم را نسبت به وضعیت حساسی که کشور در آن قرار گرفته است مطلع کنند و جنبه رسانه‌ای سینما را بارزتر از هر زمان دیگری به یاد اذهان بیاورند اما مشاهده می‌کنیم که جز مواردی معدود در این سال‌ها کمتر سینماگر یا فیلمسازی رسالت خود را در همه حال مقاومت و هسته سخت و نرم آن مشخص کرده باشد!

مقاومت فرم دارد چون در همپوشانی کامل با حقیقت ازلی-ابدی انسان قرار گرفته و امری فطری‌ است، حال آنکه اگر به بسیاری از مسائل پیرامون‌ خود با دقت و تاکید بیشتری نگاه کنیم برایمان به‌روشنی مشخص می‌شود که بود و نبود آنها هیچ توفیری ندارد و طبیعتا باید در مواجهه با امور انضمامی و عینی طرد و حذف شوند اما گوش هنر مدرن و پست‌مدرن به این حرف‌ها بدهکار نیست و ترجیحش رسیدگی به امور انتزاعی، بی‌فایده و سرکاری است.

نام ابراهیم حاتمی‌کیا با دفاع مقدس، اسارت، مقاومت و ایثار و بچه‌های جنگ عجین شده است؛ به‌طوری‌که تم مشترک بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی‌ این فیلمساز مهم و تاثیرگذار را شکل می‌دهند. وقتی انقلاب اسلامی به ثمر نشست حاتمی‌کیا یک نوجوان ۱۷ ساله بیشتر نبود ولی در پیوند با با این واقعه عظیم تاریخی قد کشید و سیل حوادث هم نتوانست روند طبیعی او در مسیر تبدیل شدن به یک اسم خاص در سینمای ایران را به تاخیر بیندازد.

اگر می‌خواهیم ابراهیم داستان را به‌خوبی مورد شناسایی قرار دهیم باید دست روی نقاط روشن کارنامه‌اش که کم هم نیستند بگذاریم. وقتی ظلمت و سیاهی چشم  وطن را از خاک پرد کرد این حاتمی‌کیا بود که نخستین گام‌های جدی سینمای ایران در تصویر کردن واژه مقاومت را محکم و استوار برداشت و در میان هیاهوی سینمای مجعول و نه‌چندان خودبسنده جشنواره‌ای جایی امن برای خود و هم‌مسلکان انقلابی‌اش ایجاد کرد. اشتباه نکنید، حاتمی‌کیا اولین فیلمساز مقاومت نبود ولی قطعا یکی از اولین نفرات و قطعا مهم‌ترین فرد آن جمع بود که برای فرم همچون مضمون اهمیت قائل می‌شد و بنیانگذار سینمای جدی دفاع مقدس لقب گرفت. 

او کماکان هم یکی از معدود سرمایه‌های جبهه انقلاب است و با هر اثرش بحث‌‌های زیادی را پیرامون خود و مفاهیمی که همیشه با آنها سروکار دارد به وجود می‌آورد. فردی که آرمان ندارد طبعا نمی‌تواند مقاومت را هم معنا کرده و آن را به نیروی محرک آثارش بدل کند، حاتمی‌کیا هم در مقام مدعی‌العموم فرهنگی که ثمره‌اش در انقلاب و دفاع مقدس مشخص شد با قرار گرفتن در پشت دوربین فیلم «از کرخه تا راین» و «بوی پیراهم یوسف» بحث مقاومت، جنگ و صلح را به‌خوبی باز می‌کند و در عین اینکه از غربت و مظلومیت رزمندگان داد سخن سر می‌دهد، بر موجودیت ایران به‌عنوان یگانه آغوش امن مظلومان جهان تاکید می‌کند و از دلایل متقن حضور بهترین فرزندان این سرزمین در جبهه‌های جنگ، آن هم در شرایطی که دشمن پشت دروازه شهرهای مهم و استراتژیک ماست به شکلی دراماتیزه‌شده و هنرمندانه پرده برمی‌دارد. 

متن کامل گزارش ایمان‌ عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰