پس از گذشت چند روز از ناکامی فوتسال ایران در جام جهانی میتوان بهتر درباره آن بحث کرد؛ تیمملی پس ۱۲ سال پیش از رسیدن به جمع ۸ تیم پایانی از دور رقابتها کنار رفت و این نتیجه در شرایطی حاصل شده که برای اشتباهاتفنی وحید شمسایی و سوء مدیریت احسان اصولی باید سهم برابری قائل شد. اما چرا؟
کادرفنی تیم ملی در طول برگزاری جامجهانی عملکرد پرایرادی داشت. مهمترین آن ضعف ساختار دفاعی تیم ملی، فقدان ایده در فاز تهاجمی و وابستگی بیش از حد به خلاقیتفردی بازیکنان بود که در تمام نمایشهای تیم شمسایی بهوضوح به چشم میآمد و در نهایت هم موجبات حذف فوتسال ایران را فراهم ساخت. هر چند در طرف مقابل از افتفنی برخی از ستارهها و اشتباهاتفردی آنها هم نمیتوان گذشت.
اما این به این معناست که میتوان اقدامات غیراصولی کمیته فوتسال را نادیده گرفت؟ حتما نه. امروز سهم احسان اصولی و کیفیت تصمیمهایش در حذف تیم ملی بیش از همه پررنگتر است. تیم ملی فوتسال در راه جام جهانی نیازمند یک فرآیند آمادهسازی حرفهای بود؛ با بازیهای دوستانه و اردوهای تدارکاتی. اما کمیته فوتسال نهتنها در راه برطرف ساختن این حداقلها ناکام ماند، بلکه برخلاف خواسته کادرفنی در جذب یک دستیار خارجی ناتوان نشان داد تا ضعف کادرفنی تیم بیش از قبل در جام جهانی تاثیرات منفی خود را بگذارد. آنهم در شرایطی که اینها بخشی از این رویکرد غیرحرفهای بوده و دایره سوء مدیریتهای کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال بیش از این است.
ما در بخارا شکست بزرگی خوردیم چون به اندازه ترسهایمان تلاش نکردیم. حالا برای فرار از تکرار آن باید هرچه سریعتر تغییرات را در تمام سطوح فوتسال آغاز کنیم. احسان اصولی در تمام پستهایی که در سالهای اخیر در اختیار داشته، کارآمد نبوده! تفکرات وحید شمسایی هم دیگر برای تیمملی راهگشا نیست. ما باید کار کنیم و یک مدیر فوتسالی و یک مربی خارجی اولین گام در راه اصلاح این ایرادات است. هر چند فدراسیون فوتبال با مدیریت مهدی تاج مدتهاست علاوهبر سوء مدیریت با محدودیتهای مالی هم روبهروست و این میتواند برای فوتسال ایران نگرانکننده باشد.