دبیر انجمن سنگ آهن کشور در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد:
دبیر انجمن سنگ آهن کشور معتقد است؛ برخی‌ها می‌گویند سهم معدن نهایتا زیر دو درصد است اما من می‌توانم با یک مدل محاسبه بگویم نقش معدن در اقتصاد کشور ۲۵ درصد است؛ چراکه اگر معدن نباشد تمامی کارخانه‌های صنایع معدنی و پایین‌دست به‌گونه‌ای به زنجیره معدن متصلند.
  • ۱۴۰۳-۰۷-۰۸ - ۱۳:۰۶
  • 00
دبیر انجمن سنگ آهن کشور در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد:
سهم معدن از اقتصاد کشور چقدر است؟
سهم معدن از اقتصاد کشور چقدر است؟
پانیذ رحیمیخبرنگار

اتفاقات اخیر در معدن زغال‌سنگ معدنجوی طبس حسابی برای مردم ایران تلخ بود. این اتفاق نشان داد معادن در ایران به‌رغم ظرفیت‌های گسترده‌ای که دارند تشنه سرمایه‌گذاری، نوسازی زیرساخت‌ها و تغییر نگاه به این بخش ارزشمند اقتصادند.

سعید عسکرزاده، دبیر انجمن سنگ‌آهن کشور در گفت‌وگو با «فرهیختگان» درخصوص سیاستگذاری بخش معدن کشور می‌گوید معادن جزء بخش‌های جدی مغفول‌مانده کشور به شمار می‌رود که ظرفیت‌های بسیار خوب و قابل تحققی در آن وجود دارد؛ این ظرفیت‌ها می‌توانند به ثروت تبدیل شوند. وقتی می‌توانیم درباره ظرفیت‌ها اظهارنظر کنیم که آنها را شناخته باشیم. به نظر می‌رسد در زمینه اکتشاف وضعیت خوبی نداریم و شناخت ما از بخش معدن، کانی‌ها و ذخایر ارزشمند خدادادی بسیار کم است.

وی می‌گوید ایران به لحاظ زمین‌شناسی ساختاری، در کمربند آلپ-هیمالیا قرار دارد که ظرفیت‌های ما را به قدر قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. آنچه در ادامه می‌آید، بخش‌هایی از گفت‌وگوی «فرهیختگان» با سعید عسکرزاده است. 

اشتغالزایی در مناطق محروم از میانبر معدن 
قبل از آنکه به موضوع چالش‌های بخش معدن بپردازیم ضروری است به برخی از ویژگی‌ها و استعدادهای بخش معادن که اغلب آنها بالقوه بوده و کشف نکردیم اشاره کنم. یکی از این موضوعات، مساله اشتغال است. متاسفانه اشتغال پایدار در مناطق محروم زیاد ایجاد نمی‌شود، عموما با معضلی در زمینه زیرساخت‌ها مواجهیم. وقتی یک نفر قصد دارد یک واحد صنعتی ایجاد کند، با ۱۴ مولفه و شاخص مواجه است که آنها را ابتدا ارزیابی و سپس اقدام می‌کند. قرارگیری یک ماده معدنی در یک نقطه خاص تصمیم خداوند بوده و کسی نمی‌تواند آن را جابه‌جا کند. این اتفاق عجیب فقط در معدن رخ می‌دهد، معادن در محروم‌ترین نقاط کشور واقع شده است، در جاهایی که امکان فعالیت‌هایی مثل کشاورزی، کار صنعتی و... وجود ندارد. وقتی یک معدن‌دار می‌خواهد برای معدن خود جاده احداث کند، این جاده برای مردم آنجا نیز استفاده خواهد شد، تامین زیرساخت‌هایی از جمله برق، آب، گاز و دیگر نیازها به مردم نیز نفع می‌رساند؛ به بیان بهتر این موارد مزیت‌های خوبی برای آن منطقه خواهد شد که می‌تواند سبب شود صنایع پایین‌دست هم شکل بگیرد. باید نقاط مثبت را هم دید؛ اگر این نقاط مثبت برای مردم تشریح شود این اختلاف دیدگاه و رویکرد حل می‌شود و زبان مشترک شکل می‌گیرد. اکنون بزرگ‌ترین مشکل ما در حوزه استخراج معادن، مشکل فرهنگی است. 

7 درصد ذخایر معدنی جهان در ایران است
مورد دوم از استعدادها و پتانسیل‌های معدنی در ایران، سهم ذخایر نسبت به جمعیت کشور است. حدود هفت درصد ذخایر دنیا را به‌عنوان ذخایر کشف‌شده در ایران می‌شناسیم، این در حالی است که تقریبا یک درصد جمعیت و یک درصد مساحت دنیا را داریم؛ زندگی ما باید هفت‌برابر بهتر از زندگی متوسط دنیا باشد. بسیاری از مشکلات ما داخلی است. نیازمند جهش در اکتشافیم در سطحی که عموما وظیفه دولت است. کاری که در حال حاضر در حال انجام است و بودجه تخصیص‌یافته در مقابل کاری که باید انجام شود بیشتر شبیه به شوخی است. ما اعداد جزئی به بودجه سازمان زمین‌شناسی اضافه می‌کنیم و انتظار داریم به برزیل، استرالیا و شیلی تبدیل شویم، به کانادایی تبدیل شویم که دو بار سرزمین خود را اسکن کرده است. ما سرزمین خود را نشناختیم. 

سهم معدن از اقتصاد کشور 25 درصد است 
موضوع سوم از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های بخش معدن، سهم آن از اقتصاد ایران است. برخی‌ها می‌گویند سهم معدن نهایتا زیر دو درصد است اما من می‌توانم با یک مدل محاسبه بگویم نقش معدن در اقتصاد کشور ۲۵ درصد است؛ چراکه اگر معدن نباشد تمامی کارخانه‌های صنایع معدنی و پایین‌دست به‌گونه‌ای به زنجیره معدن متصلند. میزان رشد سالیانه حوزه معدن در برنامه هفتم توسعه ۱۳ درصد پیش‌بینی شده است؛ شوخی است مگر؟ اصلا مهم نیست چه سهمی از اقتصاد کشور دارد، زمانی که ما بخشی به‌عنوان معدن داریم می‌تواند در محروم‌ترین نقاط کشور که هیچ صنعتی نمی‌رود یک فعالیت را کلید بزند که در آنجا اشتغال پایدار ایجاد کند، این امر نیازمند سیاستگذاری و نگاه جدی‌تر است. 
الزاما اینکه معدن را جایگزین نفت کنیم ضرورتی ندارد. من فکر می‌کنم این حرف با نیت حساس کردن افراد و مدیران نسبت به ظرفیت‌های حوزه معدن مطرح می‌شود. ما به نفت به چشم ابزاری که پول‌توجیبی ما باشد نگاه کردیم، در هیچ کجای دنیا به معدن و نفت این‌گونه نگاه نمی‌شود؛ چراکه ذخایر ملی کشورند و باید از آنها برای ایجاد سرمایه مولد در کشور استفاده شود. اگر به معدن به‌درستی پرداخته شود می‌تواند جایگاهی هم‌رده نفت داشته باشد. تا زمانی که بنا باشد از آن برای بودجه‌های جاری استفاده شود، بهتر است اصلا این جایگاه را نداشته باشد. هر زمان تصمیم سرمایه‌گذاری مولد از محل درآمد معدن انجام شود این اتفاق می‌تواند رقم بخورد. 

دولتمردان معدن را نقشه گنج می‌بینند 
اما در کنار ظرفیت‌های بسیار بالای بخش معدن در ایران باید به چالش‌ها نیز اشاره کنیم. اولین چالش حوزه معدن، نوع نگاه به سیاستگذاری بخش معدن است. ما یکسری منابع داریم که اگر به شکل واقعی متعلق به مردم باشند و اتفاقا مردم در منافع حاصل از منابع خدادادی سهیم و شریک باشند، قدر آن را خواهند دانست، از آن به بهترین شکل صیانت خواهند کرد و در آن سرمایه‌گذاری خواهند کرد. باید با یک رویکرد مشارکتی به فضاهایی که تحت عنوان اقتصاد زودبازده در بازارهای طلا و... شناخته می‌شود نگاه کرد و این سرمایه‌ها را به بخش‌های دیگر به‌ویژه حوزه معدن انتقال داد. خیلی اوقات وقتی با برخی از دولتمردان صحبت می‌کنید نگاه آنها به بخش معدن گویی نگاه به گنج است. معدن یک صنعت است و برای خود مباحث علمی و دقیقی دارد. بسیار پرریسک است اما از سوی دیگر ارزش ریسک‌ کردن دارد. من ۴۷ محدوده را در چند وقت اخیر بررسی کردم، اما به این معنی نیست که به ۴۷ محدوده قابل برای معدنکاری رسیدم. اگر این ریسک را پذیرفتیم بعد از آن امکان دارد در جایی به ذخایر خوب و ارزشمندی دست پیدا کنیم و آن را در قالب یک کار جدی، پرجنب‌وجوش و پرحواشی جذاب دنبال کنیم. منافع آن در شرایط فعلی به منافع کارهای موقت نمی‌رسد، شما باید برای یک فعالیت اقتصادی سودی را تصور کنید که از مجموع تورم و سود بانکی بالاتر باشد، این موضوع به جز در دلالی تقریبا غیرممکن است. 

اشتباه‌های دولت در سیاستگذاری معدن 
موضوعی در دنیا وجود دارد که تحت عنوان سیاست ملی معدن شناخته می‌شود و وابسته به هیچ دولتی نیست؛ بر این اساس مشخص می‌شود کدام یک از کانی‌ها و عناصر برای یک کشور استراتژیک، کدام یک بحرانی و کدام یک عادی‌اند و باید چه روالی برای آنها در پیش گرفت. حدود ۹۰ کشور دنیا اکنون NMP دارند، اما ایران ندارد. برای مثال امروز تصمیم می‌گیریم ناگهانی روی لیتیوم متمرکز شویم. رئیس سازمان زمین‌شناسی اخیرا گفت در ذیل طرح تحول، با همین بودجه کم در حال تلاشند تا همه عناصر موجود در محل مورد بررسی را شناسایی کنند. مگر ما تحریم نیستیم؟ پس صادرات را چه کسی انجام می‌دهد؟ درست است که دولت نمی‌تواند به این حوزه ورود کند، اما بخش خصوصی راه خود را پیدا می‌کند. گلایه مردم و بازرگانان در شبکه تجارت این است که دولت دست از سر من بردار! ما نیازمند سرمایه خارجی‌ایم به‌عنوان اینکه کار اکتشافی کلان بکنیم، اما الزاما با همین مدل‌ها پیش نمی‌رود. این موضوع درباره معدن نیست و درباره همه موضوعات صنعتی صدق می‌کند. نیاز است اکتشاف را افزایش دهیم و در این‌باره تغییر رویکرد دهیم و به سمت حل مساله پیش برویم. 

متن کامل گزارش پانیذ رحیمی، خبرنگار گروه اقتصاد را در روزنامه فرهیختگان بخوانید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰