درباره شیوه مواجهه با تیم ملی
مهم‌ترین مساله فوتبالی ما در حال حاضر ماندن یا رفتن کی‌روش است. کی‌روش نزدیک به هشت سال سرمربی تیم ملی بوده است، بیشتر از هر مربی دیگری در دهه‌های اخیر. دو جام‌جهانی و یک جام‌ ملت‌های آسیا، او باید بماند.
  • ۱۳۹۷-۰۴-۰۶ - ۱۷:۳۱
  • 00
درباره شیوه مواجهه با تیم ملی
این تیم هنوز باید بزرگی کند
این تیم هنوز باید بزرگی کند
 به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جام‌جهانی برای ایران تمام شد، با عملکردی آنقدر خوب در گروه موسوم به مرگ. اگر طارمی توپ آخر را گل می‌کرد، به‌عنوان سرگروه صعود می‌کردیم.

 باختیم اما ملت به خیابان‌ها ریختند و فریاد شادی سردادند. احتمال استقبال از تیم ملی قهرمانانه خواهد بود. استقبال خوب حق این تیم است اما بیایید کمی از این فضا فاصله بگیریم و به چیزهایی که این مدت انجام دادیم و به چیزهایی که گفتیم، متفاوت بیندیشیم. آنچه در پی‌می‌آید نافی کیفیت تیم و زحمات آن نیست بلکه تلاشی است برای مواجهه‌ای متفاوت با تیم ملی و عملکرد آن.

 بازی با تاریخ: این سال‌ها و در تلاش برای حساس‌تر جلوه دادن بازی‌ها یا اتفاقات خیلی راحت پای تاریخ را وسط می‌کشیم. در شب بازی با پرتغال از مجریان برنامه 2018 گرفته تا گزارشگران و خیلی از عوامل دیگر بارها از حساس‌ترین بازی تاریخ، مهم‌ترین بازی تاریخ و نظایر این استفاده شد. بعد از حذف ما، عده‌ای آگاهانه یا ناآگاهانه، این تیم را بهترین تیم تاریخ ایران یا دوست‌داشتنی‌ترین تیم لقب دادند. مساله این است که باید در کاربرد این صفات احتیاط به خرج داد. هرکدام از این گزاره‌ها را می‌شود زیر سوال برد. خب از نظر امتیازی جام 2018 بهترین عملکرد ما بوده است. اما آیا این به معنای بهترین بودن این تیم است؟ تیمی که در آسیا هنوز کار خاصی نکرده و اساسا بسیار جوان‌تر از این است که عنوان بهترین تیم یا بهترین نسل را بیابد. یا اینکه داوری درباره اینکه حساس‌ترین بازی تاریخ بسیار دشوار است. مساله این است که ما عموما اسیر «حال» می‌شویم و توانایی فراتر رفتن از آن را نداریم. تیم 2018 بدون تردید تیم درخشانی بود اما برای بهترین شدن در «تاریخ» هنوز باید بزرگی کند.

با جام‌جهانی 2006 بود که مساله حمایت همگانی از تیم ملی به‌ویژه در رسانه‌ها به دغدغه‌ای جدی بدل شد. تا پیش از آن رسانه‌ها حضور چندانی در زندگی روزمره نداشتند و فاصله بین تیم و مردم از نظر ارتباطی، بسیار بود. از آن جام، صداوسیما عموما تلاش مبالغه‌آمیزی برای حمایت از تیم ملی کرده است. هرچند جام 2006 فرجام بدی داشت اما به‌ویژه با ورود کی‌روش قرار شد رسانه‌ها فضایی ایجاد کنند که اولا انتظارها از تیم بالا نرود و ثانیا دستاوردهای آنها بسیار شکوهمند جلوه داده شود. نتیجه این می‌شود که ما دائما باید بگوییم «چقدر خوبیم ما.» نتیجه این شد که فرصت صحبت کردن معنی‌دار از تیم ملی، روند فنی، یا انتقاد از آن فراموش شد. حتی کارشناس‌ها هم ناچارا در برنامه‌ها به هوادار تقلیل داده شدند. در تمام این جام حتی یک انتقاد ساده از تیم ملی مطرح نشد. کار ما شده تعریف و تمجید از تیم. درباره اینکه آیا می‌توانستیم فرم فوتبالی دیگری اتخاذ کنیم و پیامدهای آن چه می‌بود، نمی‌شود حرف زد. همه چیز شده عشق، هیجان، علاقه و زیبایی‌شناسانه کردن فوتبال، عادل فردوسی‌پور و تیمش شاید واسطه اصلی این کار هستند.

 جام 2018 نشان داد که لیگ ما با وجود همه کمبودها مسیری کمابیش درست را طی می‌کند. نشان داد که استانداردهای این لیگ حداقل از نظر نفرات فاصله خیلی زیادی با سطح روز دنیا ندارد. نشان داد که به لحاظ شرایط بدنی و آمادگی‌های جسمانی پیشرفت‌های چشمگیری داشته‌ایم. حضور درخشان وحید امیری، امید ابراهیمی و بقیه بازیکنان لیگی اثبات‌کننده این موضوع بود و این همه خلاف ایده کی‌روش در این سال‌ها برای کم‌اعتنایی به لیگ بوده است. با برنامه‌ریزی بهتر و ورود مربیان با کیفیت، لیگ ما به راحتی قادر به تغذیه تیم ملی است تا  لازم نباشد برخی بازیکنان برای ارتقای کیفیت‌شان به لیگ درجه چندم اروپایی بروند.

مهم‌ترین مساله فوتبالی ما در حال حاضر ماندن یا رفتن کی‌روش است. کی‌روش نزدیک به هشت سال سرمربی تیم ملی بوده است، بیشتر از هر مربی دیگری در دهه‌های اخیر. دو جام‌جهانی و یک جام‌ ملت‌های آسیا،  او باید بماند. به قول مهدی مهدوی‌کیا مهم‌ترین هدف در حال حاضر باید قهرمانی آسیا باشد، فقط قهرمانی. آن هم پس از بیش از چهار دهه. آن وقت است که این تیم تاریخی‌تر می‌شود و کی‌روش ماندگارتر.

 

* نویسنده : محمد هدایتی روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران