جهان در حال بیدارشدن از خواب گران غربی‌شدن است، اتفاقات غرب آسیا به این بیداری کمک شایان می‌کند و دور نیست که جهان شاهد دنیایی بدون اسرائیل و سلطه غرب و آمریکا باشد.
  • ۱۴۰۳-۰۷-۰۷ - ۰۹:۵۶
  • 00
ایران و جهان پس از اسرائیل چگونه است؟
ایران و جهان پس از اسرائیل چگونه است؟
سید سعید لواسانیاستاد دانشگاه

وقتی به صحنه غرب آسیا و جنایات عجیب و سفاکانه اسرائیل می‌نگریم، به این تصور می‌رسیم که جام سرریز شده و این نشان می‌دهد دوره اسرائیل به سرآمده است. اسرائیل بزرگ‌ترین تروریست معاصر در قالب یک دولت جعلی است که جنایت و خباثت را بدون لاپوشانی انجام می‌دهد. اما در دوره اخیر همه مرزهای خباثت را درنوردیده است، چقدر کودکان معصوم و زنان و مردان مظلوم در این مدت به خاک و خون کشیده شده‌اند که نام و نشانی از آنان نیست؟ دلیل این جنایات بی‌حدوحصر آن است که رژیم منحط صهیونیستی مرگ خود را محتوم می‌بیند که گریزی از آن ندارد و به چنین عملیات دیوانه‌واری دست می‌زند و مردم بی‌گناه و بی‌سلاح را سلاخی می‌کند و از آن بدتر جهان استکبار بیننده است، بیننده‌ای که به حمایت از جنایت خو کرده و مروج تروریست خشن صهیونیست‌هاست. 

از سوی دیگر حضور قدرتمند و البته مظلومانه مردم غزه و مقاومت فلسطین و همراهی جانانه حزب‌الله لبنان و یاران یمنی مقاومت در کنار مقاومت عراق در تقابل با موجودیت اسرائیل، امر پنهانی نیست‌. ایران نیز نقش سازنده خود را دارد. وضعیت و موقعیت نبرد حق و باطل به‌گونه‌ای پیش می‌رود که هم غرب و هم مسلمانان و هم فلسطینیان و ما باید به جهان پس از اسرائیل فکر کنیم و من تلاش دارم از چشم یک ایرانی انقلابی به این حقیقت آینده نه‌چندان دور نظر بیفکنم. مسلما جهان پس از اسرائیل جهان بهتری خواهد بود، نه‌تنها به این دلیل که حق به صاحبان حق رسیده و فلسطینیان به وطن خود بازگشته‌اند یا به این دلیل که غده سرطانی از منطقه غرب آسیا کنده شده و مسلمانان منطقه از شر آن خلاص شده‌اند، بلکه به دلیل آنکه صهیونیسم بین‌الملل و جریان استکبار جهانی به‌ویژه آمریکا تضعیف شده‌اند و رو به اضمحلال می‌روند و ابرقدرتی آمریکا به‌طورکامل ازبین می‌رود و این برای جهان فردا بسیار خوشایند است. همچنین به‌دلیل آنکه آزادی‌خواهان جهان و جهان غیرغربی توان و قدرت بروز و ظهور پیدا می‌کنند، به‌ویژه اسلام ناب و ایران که عزت آن چند برابر شده است و توان مضاعف برای خلق نورانیت می‌یابد، آن هم در جهانی که از تاریکی پر شده و‌ دنبال راه گریز است. 

اما سخن در آن است که ما در آن زمان در چه موقعیتی باید باشیم؟ و الان چه باید بکنیم تا به آن موقعیت دست پیدا کنیم؟ این نکته مهمی است. ما باید برای آینده ایده داشته باشیم تا بر پایه آن ایده، سیاستگذاری کرده و برنامه‌های راهبردی خود را تدوین کنیم و کشور را به آن سمت سوق دهیم. به همین دلیل باید ایده مرکزی خود را برای جهان پس از اسرائیل مشخص کنیم. واقعیت این است که انقلاب اسلامی داعیه جهانی دارد و بنا ندارد در مرزهای ایران محصور و محبوس بماند، بلکه اراده و خواست انقلاب اسلامی گسترش به جهان اسلام و بشریت است و به این دلیل مقابل همه حاکمیت غرب ایستاده و قیام علیه همه حاکمیت ستم و فساد جهان مدرن است و طرحی نو و راهی نوین مبتنی‌بر دین و شریعت اسلامی روی جهانیان گشوده و این داعیه جهانی آن است. به این دلیل پایه‌گذار تمدن نوین اسلامی در جهان معاصر است. اما این مهم تا مسائلی در کشور ایران و در درون نظام جمهوری اسلامی حل نشود، امکان تحقق ندارد و باید برای رفع و دفع این موانع و مسائل برنامه‌ریزی کرد. رسیدن به قله فناوری‌های نوین از جمله هوش مصنوعی و پیشرفت در آنها و گذر از مهندسی معکوس به ابتکار و طراحی‌های جدید، گام نخست است. رسیدن به اهداف علمی هم در حوزه‌های علوم تجربی و هم علوم انسانی و تحقق و بسط علم مبتنی‌بر اسلام و مقتضیات آن گام دیگری بوده که از اولی مهم‌تر است. حل معادله اقتصادی کشور و مشکل معیشت و معضلات تولید، سرمایه، ارز و مسائل اقتصادی‌ای که گریبان مردم را گرفته و چالش و مانع اصلی و جدی بوده، گام اساسی دیگر است و با حل آن، توان حل معضلات اجتماعی و فرهنگی نیز آسان می‌شود. اما این مهم بدون مبارزه جدی و همه‌جانبه با فساد و مظاهر آن امکان‌پذیر نیست. اگر سبد مالی کشور را چون انبانی فرض کنیم، فساد به‌منزله شکافی بزرگ در آن است که هرچه سرمایه در این سبد ریخته شود، توسط مفسدان از انبان بیرون ریخته شده و به هدر می‌رود. 

در کنار این موارد، تحقق عدالت به معنای واقعی و در مقام عمل است. عدالت در مقام عمل به معنای توزیع قدرت میان خیل عظیم مردم که با آن بتوانند در امور کشور اعم از اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست مشارکت کارساز و مؤثر داشته باشند، به‌گونه‌ای که حاکمیت، اقتدار خود را از مردم بگیرد. یقینا توان صنعتی و نظامی برای کشور مهم است و باید در این جهت پیش برود و اقتدار نظامی مقدمه اقتدار و استقلال سیاسی است اما مهم‌تر از آن پشتوانه مردمی است؛ مردم اساس و پایه نظام و کشورند و بدون حضور آنان هیچ امری پیش نمی‌رود. در حقیقت قدرت اصلی جمهوری اسلامی ایران، قدرت ایمانی و معنوی آن است که جهان غرب از آن بی‌بهره و نسبت به آن عاجز است و ایران تاکنون از آن بیشترین بهره‌ها را برده است و این قدرت باید در مشارکت ایمانی در امر عمومی و امر سیاسی تحقق عینی پیدا کند. این راز پیش‌روندگی و پبش‌برندگی انقلاب اسلامی در بیش از 40 سال عمر آن بوده که قدرت سخت و نرم تابعی از آن است و این قدرت ایمانی بدون عدالت تحقق عینی و ظهور خارجی نخواهد داشت. زیرا نخستین ضربه ستم و فساد به پیکر نظام و اسلام، کنار نهادن مردم و به‌ حاشیه‌ راندن آنان بوده که خطر بسیار بزرگی است و دشمن عنود هم روی آن حساب ویژه باز کرده و برای آن برنامه‌ریزی‌ها دارد. بنابراین اگر بخواهیم برای آینده که یقینا نسبت به امروز آینده‌ای روشن‌تری است برنامه داشته باشیم باید مردم را به صحنه بیاوریم و این کار اصلی امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی است. امام، نماد ملت بود و سازوکار انقلاب و نهضت را با مردم پیش برد. امروز نیز نیاز به این مهم داریم و گوشه‌گیری و کناره‌گیری مردم امر خطرناکی است و مقصر آن هرکس باشد، زیانش به چشم نظام و کشور و مردم می‌رود. 

بنابراین برنامه اصلی ما باید مردم و حضور و مشارکت مومنانه خیل عظیم‌شان در امر عمومی و سیاسی باشد و لازمه آن تحقق عدالت و مبارزه با فساد است. ما اگر دنبال تمدن نوین اسلامی‌ایم تا در دنیای فردا که از جهان امروز به مراتب جای بهتری برای زندگی است، چراکه در آن اسرائیل محو شده و آمریکا و جهان استکبار ضعیف شده، باید جامعه اسلامی را پیش از آن تحقق بخشیم، جامعه‌ای که از در و دیوار آن معنویت و توحید تبلور داشته باشد و کشور و جامعه معطل مسائل فرهنگی و اجتماعی و مشکلاتی چون حجاب و بی‌بندوباری نباشد. اما تحقق جامعه اسلامی بدون شکل‌گیری دولت اسلامی ممکن نیست، دولتی که الگوی آن امیرالمومنین سلام‌الله علیه است و کارگزاران آن در طراز سلمان، مالک اشتر و عمار همچون شهید سلیمانی و شهید رئیسی باشند. دولت اسلامی بدون حضور آحاد مردم مؤمن شکل نمی‌گیرد وگرنه باید نگران وضعیت بی‌دولتی و بی‌ملتی باشیم که وضعیت نابهنجار و خطرسازی است که ایران و امر سیاسی از زمان دولت روحانی به آن گرفتار آمده‌ است. در این صورت شاید نتوانیم در آینده پیش ‌رو نقش خود را ایفا کنیم. آینده پس از اسرائیل به نیروهای مؤمن، زبده و کارآمد نیاز دارد که بخش عمده آن را نظام جمهوری اسلامی تربیت کرده است. آیا آماده‌ایم؟

آری جهان در حال بیدارشدن از خواب گران غربی‌شدن است، اتفاقات غرب آسیا به این بیداری کمک شایان می‌کند و دور نیست که جهان شاهد دنیایی بدون اسرائیل و سلطه غرب و آمریکا باشد. اما توان گریز از سلطه غرب، بیش از توانی است که امثال چین و روسیه دارند. آنان به موقع شانه از مسئولیت خالی خواهند کرد، زیرا بار امانت بشریت را نمی‌توانند بر دوش بکشند. این باعث خواهد شد غرب به نحو جدیدی خود را باز بیابد و با روشی جدید به زیست استکباری خود ادامه دهد. هم‌پیمانی آنان با غرب دور نیست، چنانچه امروزه هندوستان به این راه می‌رود و البته خسارت آن را هم باید تحمل کند، چنانچه اشتباه احتمالی روسیه و چین نیز جز خسارت برای آنان نخواهد داشت. چاره جهان امروز در اسلام است؛ اسلام ناب محمدی صلی‌الله علیه و‌آله و‌سلم و ایران که بار اسلام ناب را بر دوش می‌کشد. آینده در دستان ماست اگر قدر بدانیم و اهمال نکنیم و گرفتار سیاست‌زدگی نشویم. همچنین باید مشغول دعواهای زرگری سیاسیون کم‌توان نشویم و فکر و اندیشه و عمل خود را معطوف حکمت و اندیشه ناب اسلامی کنیم و برای آن نیاز است که تصویری کلان از خود و جهان و آینده آن داشته باشیم و از رقابت کنونی و آینده عقب نمانیم، بلکه پیشتاز باشیم تا ما قانون و قاعده جدید را بنا کنیم یا تأثیرگذارترین دولت و کشور باشیم. پس انقلابیون اهل اندیشه بهوش!

آری جهان پس از اسرائیل به مراتب بهتر و زیباتر از دنیای کنونی است، به شرط اینکه در آن از کم‌کاری خود حسرت نخوریم. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱