سیاوُش آریا براساس شواهد، مستندات و گفتوگوهایی که با تعدادی از کارشناسان و باستانشناسان داشته است، آنچه در «نقش رستم»، محوطه آرامگاهی شاهان هخامنشی رخ داده و درحال وقوع است را به این شرح روایت کرد: «تندآبهای بهاری در اردیبهشتماه امسال در شهرستان مَرودشت، پرده از حقایقی که بیش از یک دهه از سوی مدیران پیشین پایگاه جهانی پارسه (تخت جمشید) و نقش رستم پنهانکاری شده بود، برداشت و سرانجام فرونشستهای ژرف پیشین که با سنگریزه و شن در گذشته پُر شده بود، کار دست مسئولان کنونی داد و ترک و شکافهای ژرفی در کف محوطۀ تاریخی نقش رستم و به ویژه سازۀ نامدار به «کعبۀ زرتشت» پدیدار شد و این یادمان ارزشمند جهانی را با خطر و آسیب رو به رو کرد.»
با این همه، از سوی پایگاه میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) نه تنها تدبیر و تصمیم مناسب و علمی با خرد جمعی برای آن موضوع گرفته نشد، بلکه در اقدامی غیرعلمی، سراسر کف محوطه نقش رستم به درازایی نزدیک به ۳۰۰ متر کَنده شد تا با بتن و میلگِرد آن را پُر کنند که به گمان خود آبهای سطحی را دفع و مهار کرده باشند. پیش از پرداختن و نقد چنین عملکرد نادرست و غیرعلمی، بهتر است کمی به گذشته برگردیم. اواخر دهۀ هشتاد خورشیدی بود که ترک و شکافهای کوچکی در محوطۀ باستانی نقش رستم پدیدار شد. این ترک و شکافها در اوایل دهۀ نود خورشیدی ژرفتر و گستردهتر شد و به یک خط طولی درآمد و تا زیر سنگنگارههای ساسانی و آرامگاههای پادشاهان هخامنشی کشیده شد.
در همان زمان با بررسیهای میدانی و گفتوگو با کارشناسان اَمر از جمله کارشناسان حفاظت از محیط زیست و زمینشناسان به چالش فرونشست زمین پِی برده و برای نخستین بار در چند گزارش در خبرگزاریها مسولان مربوطه را از خطر درکمین و پیامدهای ناگوار آن آگاه کردم. اما شوربختانه در اواخر دهۀ نود خورشیدی مدیر وقت پایگاه جهانی پارسه و نقش رستم در اقدامی غیرکارشناسانه همۀ چالهها و شکافهای زمین را با سنگریزه و شن پُر کرد و با ردِ موضوع فرونشست زمین در نقش رستم، کُنشگران میراث فرهنگی را به باد انتقاد گرفت.
باید دانست دشت مرودشت، بر پایۀ آگاهیرسانیهای وزارت نیرو و سازمان زمینشناسی جزو دشتهای بحرانی کشور در زمینۀ فرونشست زمین به شمار میآید. این پدیدۀ زیست بومی نه تنها یادمانهای تاریخی در نقش رستم و پارسه (تخت جمشید) را در خطر قرار داده، بلکه آثار فراوانی از دورههای تاریخی و اسلامی را در شهرستان مَرودشت در تیر رَس خطر قرار داده است. از جمله، روستای رامگِرد (رامجرد) در مسیر بند داریوش یا همان درودزن از وضعیت بسیار بدتری برخوردار است که زمین دهان باز کرده و آسیبهای برگشتناپذیری را در آیندۀ نزدیک به زیست بوم، کشاورزی، زندگانی مردم و یادمانهای تاریخی منطقه خواهد زد.
همچنین روش برخورد با پدیدۀ فرونشست زمین در دشت مَرودشت به ویژه در یادمان باستانی نقش رستم بسیار ساده و شفاف و روشن است و مهار و مدیریت سرچشمههای آبی، تنها راهکار آن است که همۀ کارشناسان اَمر دربارۀ آن گفتوگو و بررسیهای لازم را انجام دادهاند و تا هنگامی که کشاورزی به روش سنتی انجام شود و برداشت آبهای زیر زمینی صورت گیرد، هیچکاری نمیتوان کرد و باید همۀ نهادها و مسئولان رَده بالای کشوری و استانی به موضوع فرونشست زمین در نقش رستم ورود کرده تا بتوان به آینده امیدوار شد و یادمانهای تاریخی را از رخدادی ناگوار نجات داد.
آنچه مایۀ شگفتی و مهمتر از همه نگرانی کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی در نقش رستم شده است برخورد عجیب مدیریت پایگاه جهانی پارسه و نقش رستم با یک پدیدۀ زیست بومی آشکار با نام فرونشست زمین است که از پیش وجود داشته و پیوندی هم با مدیر کنونی پایگاه پارسه و نقش رستم ندارد. اما اینکه مدیریت کنونی محوطۀ نقش رستم چرا و به چه اَنگیزهای موضوع را از پایه رد کرده و واژۀ «فروشُست» را جایگزین کرده و مدعی آن است، جای شگفتی فراوان دارد و برخی کارشناسان میراث فرهنگی نیز به آن اعتراض داشته و خواستار روشن شدن ابعاد داستان هستند.
بدتر از همۀ اینها، کَندن کف محوطۀ باستانی نقش رستم بدون داشتن طرح و تاییدیه در شورای فنی و تصمیمهای غیرکارشناسی مدیریت پایگاه پارسه و نقش رستم است که در دنباله به آن خواهیم پرداخت.
یکی از کارهای شگفتاَنگیز مدیریت پایگاه جهانی پارسه و نقش رستم که فریاد کارشناسان میراث فرهنگی را در آورده، تعطیلی و منحل کردن شورای فنی پایگاه پارسه (تخت جمشید) است. گفته شده است در همان اوایل بهار امسال شورای فنی پایگاه جهانی پارسه تعطیل و منحل شده است و بدون مشورت کارشناسان مربوطه برای پایگاه جهانی پارسه و نقش رستم و دیگر مجموعههای تحت مدیریتی تصمیم گرفته میشود و باقی داستان روشن و آشکار است که چه رخدادهایی در این زمینه روی میدهد. همچنین روشن نیست چرا مسئولان مربوطه از جمله امور پایگاههای جهانی و ملی کشور و مدیریت بناها، بافتها و محوطههای تاریخی و معاونت میراث فرهنگی کشور و پژوهشکدۀ باستانشناسی در اینباره سکوت پیشه کردهاند؟
از سویی، باید دانست کاوش باستانشناسی در هر محوطهای نیازمند داشتن طرح و فراهم کردن پروپوزال (پیشنویس توجیهی طرح پژوهشی، برمبنای پژوهشها و فرضیههای علمی و استنتاجات تحقیقاتی) و مهمتر از همه، تاییدیه شورای فنی و پژوهشکدۀ باستانشناسی کشور است. به زبان دیگر، انجام هر طرح و اقدامی در محوطهها و بناها و آثار تاریخی باید با مشورت کارشناسان امر انجام شود.
اما بارش تند بهاره امسال که در نوع خود کمسابقه بود، سبب شسته شدن شن و ماسهها و آشکارشدگی ترکها و شکستهای پدیدار شده در بستر باستانی محوطه شد، درحالی که انتظار میرفت پیش آمدن چنین رخدادی یک بار هم که شده سبب پذیرش حقیقت تلخ پیامدهای خشکاندن سفرههای آب زیرزمینی، فرونشست دشت و در نتیجه انجام اقدامهای عملی در رویارویی با آن شود، ولی مدیریت کنونی نقش رستم مسأله را «فروشُست» شن و ماسه و سنگریزه کوهستان و سطح محوطه بیان کرد. شناسایی نادرست از انگیزۀ مسأله سبب ارائه راهکار نادرست در درمان نیز خواهد شد و بر همین پایه اقدامهای بعدی در نقش رستم بدون توجه به اصل مشکل به کاوش در راستای شیار و شکستگی طول پدیدار شده در سراسر محوطه و بازکردن کارگاههای کاوش گسترده در یکی از حساسترین محوطههای تاریخی و باستانی ایران شده است.
به باور کارشناسان میراث فرهنگی یکی از نقدهای وارده، همین اقدام به کاوش گسترده به بهانۀ درمان موضوع آبگرفتگی و شناسایی کم و کیف شیارهای حاصل از خشکاندن سفرههای آب زیرزمینی بدون حضور گروه متخصص باستانشناسی دارای دانش کافی و تجهیزات لازم و مورد نیاز است.
کاستن موضوع فرونشست دشت به فروشُست در نقش رستم که سبب شکستگی، جداشدگی و شیارهای عمیق در سراسر محوطه شده است، انجام کاوش باستانشناسی در راستای مسیر ترکهای پدیدار شده، تحلیلهای نادرست از انگیزههای ایجاد چنین ترکهایی چون خاکهای کارگاههای کاوش نزدیک به یک سده پیش باستانشناسان در محل و یا وجود کاریزهای (قنات) باستانی که البته شواهد اثری از کاریز درون مجموعه را اثبات نمیکند، سبب انجام یک زنجیره اقدامهای غیرکارشناسی در نقش رستم شده است که اگر همین امروز متوقف و پیشگیری نشود و موضوع از سوی کارشناسان متخصص و باتجربه بررسی و راهگشایی نشود، بیگمان خسارتهای برگشتناپذیری را به مجموعۀ بینهایت ارزشمند نقش رستم وارد خواهد کرد.
مدیریت نقش رستم برآن است با «بتنریزی در محل تَرَک سراسری حاصل شده از فرونشست زمین در راستای صخره نقش رستم» از آن به عنوان یک مسیر انتقال آبهای سطحی استفاده کند و آبهای سطحی را به استخر سنگی باستانی که در حال تخلیه آن است، انتقال دهد. از نگاه کارشناسی تردیدی وجود ندارد که اگر عامل فرونشست زمین یعنی برداشتهای بیرویه آبهای عمیق در منطقه که صرف کشاورزی غرقابی و کاشت برنج میشود، متوقف نشود بهزودی شاهد جداشدگیهای بیشتر و عمیقتر در محل شیارهای موجود در نقش رستم و سراسر محل اتصال و پیوند دشت به صخره کوهستان خواهیم بود.
از سویی، با نگرش به آنکه محوطۀ نقش رستم بر پایۀ قانون و ضابطههای میراث فرهنگی به عنوان عَرصه مسلم تاریخی به شمار میآید و از قضا در این جا ضخامت انباشت لایههای باستانی به چندین متر میرسد و چندین هزار سال سکونت و فعالیت بشری را در بر میگیرد، بر پایۀ ضابطهها هرگونه کندوکاو و فعالیت عمرانی و بتنریزی و ساخت و ساز در آن به جز فعالیتهای باستانشناسی بدون قید و شرط ممنوع است.
مرور فعالیتهای غیرکارشناسی روی محوطههای باستانی نشان میدهد که یکبار تجربه تلخ ساخت و ساز روی عَرصه یکی از نفیسترین محوطههای باستانی دشت مرودشت (تل آجری) در بردارندۀ دهها متر مکعب بتنریزی و نصب دهها ستون فلزی درست روی عرصه در یک دهه پیش انجام شده است که همان زمان فریاد اعتراض کارشناسان و باستان شناسان بسیاری را بلند کرد و در فرجام سبب نابودی بخشهای گستردهای از عرصه شد و اینبار نیز به نظر میرسد همان عوامل که خسارت سنگینی را به یک سازه دوران اوایل هخامنشی در دشت مرودشت وارد کردند، قصدِ انجام اقدام مشابهی در محوطه تاریخی نقش رستم دارند، که بایسته است هر چه زودتر و بدون هدر رفت زمان از سوی مسئولان میراث فرهنگی کشور نسبت به توقف آنچه در نقش رستم رخ میدهد، اقدام و راهکار مناسب با توجه به نظر خرد جمعی و کارشناسان مرتبط در حوزه باستان شناسی و مرمت انجام شود.»
«نقش رستم» با عنوان مجموعه آرامگاهی هخامنشی همراه با بنایی معروف به کعبه زرتشت در فاصله ۷ کیلومتری شمال غربی تختگاه تخت جمشید قرار دارد. در این مجموعه بزرگ تعداد ۲۳ اثر باستانی همانند آرمگاهها، بنای کعبه زرتشت، نقش برجستهها و کتیبههای هخامنشی و ساسانی وجود دارد.
منبع: ایسنا