چهرهها و گروههای موسوم به اپوزیسیون ایران همزمان با ناآرامیهای 1401 تحرکات ضدایرانی خود را تشدید کردند. این تحرکات شامل اقدامات مختلفی بود و طراحان آنها میگفتند هدفشان تحت فشار قرار دادن حکومت ایران است. در عین حال فعالیتهایی که انجام میشد کاملا حاکی از هدف قرار دادن جامعه ایرانی بود.
دو سال از ماجرای 1401 گذشت و در این بازه مکررا شاهد پروژههایی بودیم که از کشورهای مختلف طرحریزی میشدند تا عرصه حکمرانی و بدنه اجتماعی ایران را تضعیف کنند. پروژههایی مثل اعتصاب اصناف و ورزشکاران، تعطیلی سفارتخانههای ایران در کشورهای اروپایی و تحریم سپاه پاسداران پی گرفته شد اما درنهایت نتیجه مطلوبی برای طراحان آن نداشت. با این حال امروز میبینیم نهتنها اهدافشان محقق نشده که هسته اولیهخودشان هم گسسته است.
تقابل اصناف با پروژه اعتصاب
یکی از پروژههایی که آن روزها بسیار بازتاب پیدا کرد اما نتیجه چندان موثری برای اپوزیسیون نداشت، فراخوانهای اعتصاب سراسری بود. معمولا اینترنشنال مسئول طرحریزی این فراخوانها بود و بعد از آن چهرههایی مثل مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون آن را تبلیغ میکردند. در بخشی از این فراخوان آمده بود: «در کنار اعلام آمادگی اقشار مختلف و شهروندان برای پیوستن به اعتصابها و اعتراضات سه روزه، نهادها و گروههایی نیز فراخوانهایی برای حمایت از اعتصاب و اعتراض گسترده در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر منتشر کردند. ۱۶ آذر در ایران روز دانشجوست و همواره مناسبتی اعتراضی بوده است.»
آنها در ادامه ادعا میکردند که جوانان محلات تهران و ۳۰ شهر ایران، جبهه متحد محلات ایران و گروه پزشکان و پرستاران آزادیخواه فراخوانهایی برای این سه روز صادر کردهاند. علاوهبر دانشجویان، پزشکان و پرستاران، اصناف مختلف دیگر نیز مورد خطاب این فراخوانها قرار میگرفتند: «گروه جوانان محلات تهران با صدور فراخوان برای اعتصابات و اعتراضات سراسری، خواستار اعتصاب اصناف، بازاریان، صنایع و کامیونداران در روز ۱۴ آذر، تجمعات محلهمحور در روز ۱۵ آذر و تجمعات دانشجویی از حوالی دانشگاه امیرکبیر تا میدان آزادی تهران در بعدازظهر روز ۱۶ آذر شد.»
بدیهی است که نام بردن از «گروه جوانان محلات تهران» بهعنوان صادرکننده این فراخوانها صرفا انداختن توپ در زمین داخلی ایران است اما هرچند این فراخوانها توسط برخی از دانشجویان اجرا شد اما بسیاری از اصناف مختلف توجه چندانی به آن نکردند. چنانچه تصاویر مربوطه حاکی از فعال بودن بازارهای مختلف در تهران و شهرهای دیگر در همان روزهای اعتصابات سراسری بود.
دیدار با رؤسایجمهور آلمان و فرانسه هم جواب نداد
علاوهبر تلاش برای ایجاد شکاف در داخل کشور بهوسیله تحریم و اعتصاب، پروژه تحریم خارجی کشور هم کلید خورد. این طرح در ابتدا به صورت جدی دنبال شد و حتی چهرههایی از اپوزیسیون با رؤسایجمهور کشورهای فرانسه و آلمان دیدار و گفتوگو کردند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که پیش از این هم سابقه دخالت در امور داخلی ایران را داشت و هشدارهایی دریافت کرده بود، در ادامه این مداخلات آشکار مقامات غربی و اروپایی در امور ایران و با هدف تاثیر بر روند ناآرامیهای 1401 در کشور با مسیح علینژاد و چند زن ایرانی به اصطلاح فعال حقوق بشر در کاخ الیزه دیدار کرد که با استقبال رسانههای ضدایرانی و معاند روبهرو شد. آنها بعد از این دیدار مواضعشان علیه ایران را تکرار کردند تا به این وسیله بتوانند سطح تحریمهای اعمالی بر ایران را گسترش دهند.
از سوی دیگر علی کریمی هم با فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهور آلمان دیدار کرد. این دیدار هم توسط رسانههای ضدایرانی پوشش گستردهای داده شد و واکنشهای زیادی در داخل داشت. رئیسجمهور آلمان بعد از این دیدار اعلام کرد: «مهم است که اتحادیه اروپا تحریمهایی را علیه کسانی که در ایران مسئولند، اعمال کند.» درنهایت این پروژه ویرانیطلبان هم با شکست مواجه و حتی چندی بعد ایران بهعنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل معرفی شد.
صدای شما باعث تحریم سپاه نمیشود
بخشی از تلاش نیروی اپوزیسیون ایران معطوف به تحریم سپاه پاسداران بود و در تجمعات برگزار شده مقابل سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک در خارج از کشور، این موضوع از دولت آن کشور مطالبه میشد. اصرار این گروهها برای تحریم سپاه بیپاسخ ماند و درنهایت جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که بهرغم تظاهرات گسترده ایرانیهای معترض در بروکسل، این اتحادیه سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار نمیدهد.
بورل در گفتوگو خبرنگار بیبیسی که به تظاهرات در برابر مقر اتحادیه اروپا اشاره میکرد، گفت: «این صداها قوانین ما را تغییر نمیدهند.»
علاوهبر این آنالینا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان هم گفت که مبنای قانونی برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران وجود ندارد و فعلا زمینه حقوقی در اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی را نداریم. همه این تلاشها در مقابل سفارتخانههای ایران در کشورهای اروپایی هم انجام شد که آنها هم سرنوشتی جز شکست نداشتند.
همبستگیای که گسسته شد
رفتهرفته چهرههای اپوزیسیون ایران متنی را با عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی» منتشر کردند که حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علینژاد و عبدالله مهتدی اولین امضاکنندگان این متن بودند. این منشور در 17 بند بهگونهای تعریف شده بود که حتی انتقادات گسترده چهرههای اپوزیسیون را به همراه آورد.
حتی یکی از آنها نام این منشور را «تجزیه ایران» گذاشت. فارغ از محتوای این منشور، درنهایت اعضای اصلی امضاکننده آن از یکدیگر جدا شدند و خبرهایی از رسوایی آنان دست به دست شد و بسیاری از طرفدارانشان نیز از همراهی کمپین آنها انصراف دادند. بنابراین منشور همبستگی هم نهتنها نتوانست در ایجاد همبستگی میان نیروهای اپوزیسیون موثر واقع شود بلکه همان انسجام حداقلی اولیه را نیز از بین برد.
«نه» ورزشکاران به اپوزیسیون
از آخرین پروژههای تضعیف جامعه ایرانی، تمرکز بر فشار روی ورزش و ورزشکاران در میادین ملی و بینالمللی بود. این پروژه در ابتدا با پذیرش برخی از ورزشکاران روبهرو شد و در مواردی مثل خوانش سرود ملی شاهد همراهی و حتی مهاجرت آنان از کشور بودیم.
با این حال بعد از گذر از آن بازه زمانی و توجه بیشتر به ورزش و ورزشکاران بهعنوان امر اجتماعی و ملی، این طرح ضدایرانی هم شکست خورد و روز گذشته رهبر انقلاب نیز در دیدار با مدالآوران المپیک و پارالمپیک به این موضوع اشاره کردند که ورزش یک عمل مهم و اساسی در دیپلماسی عمومی است.