

هنرمند اول به توجه احتیاج دارد، بعد مسائل مالی
میکائیل شهرستانی بازیگر و کارگردان درباره وضعیت فعلی رادیو میگوید: «میتوان گفت در حال حاضر با یک بینظمی و آشفتگی در عرصه هنر مواجهیم. مسالهای که در حال حاضر در زمینه فعالیت هنرمندان وجود دارد فقط به رادیو محدود نمیشود، بنابراین اگر بخواهیم به شکل ریشهای به مشکلاتی که اساسا در این وادی وجود دارد، نظر کنیم باید تمام حیطههای هنر نظیر سینما، تلویزیون، تئاتر و رادیو را مورد بحث قرار بدهیم. شرایط فعالیت در عرصه هنر در سالهای اخیر برای هنرمندان تا اندازهای دشوار شده که برخی از آنها به دلیل عوامل بازدارنده و دستوپاگیر، گوشهنشینی اختیار کرده و به نوعی با اندوه خود سر میکنند. وقتی ما از مقولهای به نام حمایت صحبت میکنیم، برخی از مدیران فرهنگی ذهنشان به سمتوسوی ابعاد مالی این حیطه متمرکز میشود، در حالی که هنرمندان در این سالها در هر شاخهای که بودهاند به نوعی به گذران زندگی خود پرداختهاند. به بیان سادهتر، مشکل هنرمندان به تنهایی هیچگاه پول نبوده و نیست، آنها به توجه از سوی دولت و دولتمردان هم نیاز دارند. در سالهای اخیر، افت دستمزد برای حضور بازیگران در پروژههای مختلف رادیویی و تلویزیونی باعث دلچرکینی اهالی این عرصه شده است. از سوی دیگر مسالهای که در این بین اتفاق افتاده، پایین آمدن سطح تولیدات در رادیو و تلویزیون است.»
ماجرای تهیه کنندهای که دستمزد هیچکدام از عوامل را نداد
شهرستانی میگوید: «اگر بخواهم به شکل مصداقی نسبت به بیمهریهایی از این دست صحبت کنم، میتوانم به تهیهکننده سریال «معمای شاه» اشاره کنم. اگرچه او در میانه کار از پروژه کنار گذاشته شد اما دستمزد بسیاری از بازیگران این سریال ازجمله خود من یا کارگردان را پرداخت نکرده است. میخواهم بگویم اوضاع در تلویزیون و به تبع آن در رادیو در حالی است که تهیهکننده به راحتی حقالزحمه هنرمندان را نادیده میگیرد، کما اینکه به شخصه 150میلیون تومان بابت حضور در پروژه تلویزیونی «معمای شاه» طلب دارم ولی با کنار گذاشته شدن تهیهکننده سریال، نمیدانم باید حق قانونی خود را از چه کسی دریافت کنم؟!»
شهرستانی که در طول سالهای گذشته تا به امروز به ایفای نقش در بسیاری از نمایشهای رادیویی پرداخته است، ادامه میدهد: «صدرالدین شجره هم ازجمله هنرمندانی بود که در این سالها با چنین مسائلی دست به گریبان بود، او هم مانند دیگر هنرمندان، دستمزد در شأن خود را در قبال پروژههایی که در آنها حضور مییافت نمیگرفت. طبیعی است هنرمند در درجه نخست به واسطه عشق بینهایتی که نسبت به حرفه خود دارد، جنس کار برایش اهمیت پیدا میکند، اما تجربه نشان داده در این سالها، دستاندرکاران در رادیو موانعی را بر سر راه فعالیت هنرمندان ایجاد کرده که باعث گوشهنشینی یا غصهدار کردن این قشر شده است.»
گروههای نظارتی در رادیو عملکرد تخصصی ندارند
این بازیگر وکارگردان در پاسخ به این سوال که برخی از هنرمندان، گروه نظارتی در رادیو را که وظیفهشان ممیزی نمایشنامهها در حیطه نمایشهای رادیویی است به عهده دارند درحالی که به باور این عده، به آن شکلی که باید نسبت به چارچوبهای نمایشنامه اطلاعات و اشراف کافی ندارند نیز میگوید: «دستانداز بر سر راه تولیدات هنری از گذشته در صداوسیما بوده و هنوز هم این رویه ادامه دارد. آنچه مسلم است اینکه هنرمندی که قصد دارد نمایشنامهای را در رادیو اجرا کند باید از پیچوخم خوانهای متعدد عبور کند تا بتواند به اجرای متن مورد نظر خود بپردازد، بیآنکه متن دستخوش تغییرات زیاد از سوی برخی در رادیو شده باشد. البته آنچه دارم اشاره میکنم فقط به بخش نمایشهای رادیویی محدود نمیشود. اینطور به نظر میرسد که گویی سیاست کلان در صداوسیما به این شکل است که هنرمندان را در فشار قرار بدهند. طبیعی است در چنین شرایطی، هنرمند یا سکته میکند، یا دچار بیماری سرطان میشود.»
افرادی در گروهها هستند که نه قصه را میشناسند، نه درام را
این هنرمند پیشکسوت با اشاره به اینکه برنامههای رادیویی فقط از نظارت بازدارنده برخوردارند و اساسا خطکشی صحیحی در این زمینه وجود ندارد، میگوید: «طبعا هیچ هنرمندی با نفس و ماهیت گروههای نظارتی در حیطه هنر مشکلی ندارد، آنچه در این بین مغفول میماند و به پیکره هنر آسیب وارد میکند، این است که برخی از افراد در این وادی تخصص ندارند و اصولا افرادی در این عرصه نشستهاند که نه قصه را میشناسند و نه درباره درام و سایر المانهای آن اطلاعات دارند و... . برای خودم بارها در طول سالهایی که در رادیو فعالیت داشتهام پیش آمده، ایراداتی را به نمایشنامه وارد کردهاند که واقعا منطقی نبوده و اگر مدیر مربوطه آن بخش به حمایت از من نمیپرداخت، معلوم نبود سرانجام نمایشنامهای که میخواستم اجرا کنم چه میشد. طبیعی است در چنین شرایطی، نمایشنامههای رادیویی بیش از پیش در معرض و هجمه لطمات از سوی این عده قرار میگیرند. این در حالی است که رادیو از گذشته تا به امروز با مردم ارتباط تنگاتنگ داشته، طبیعی است وقتی یک نمایشنامه در رادیو به این شکل مورد جرح و تعدیل قرار میگیرد، نتواند مورد پسند شنوندگان قرار بگیرد.»
شرایط دستمزدها در رادیو اسفبار است
از شهرستانی درباره نرخ دستمزد یک بازیگر یا کارگردان برای اجرای نمایش رادیویی سوال میکنم، او با تاکید براین که شرایط دستمزدها در رادیو اسفبار است، میگوید: «خاطرم هست چندوقت پیش، یک نمایشنامه را در قالب پنج قسمت در رادیو سراسری اجرا کردیم، با وجود آنکه خود دستاندرکاران در رادیو به من درجه ممتاز بازیگری و کارگردانی اعطا کردهاند ولی دستمزدی که برای من در این پروژه در نظر گرفته شد، 300 هزار تومان بود. تخصیص این مقدار بودجه برای نمایشنامههای رادیویی در حالی صورت میگیرد که هر روز شاهد هزینههای سرسامآوری در این جامعه برای آثاری هستیم که حتی نمیتوان نام آن را اثر هنری گذاشت. به همین خاطر است که معتقدم، گویی شرایط بهگونهای پیش میرود که مرگی تدریجی برای تمام هنرمندان این مرزوبوم از سوی برخی مدیران فرهنگی مهندسی شده است.» شهرستانی ضمن گرامیداشت یاد صدرالدین شجره اضافه میکند: «میدانستم که یک سال است با بیماری مبارزه میکند، ولی همیشه به خودم میگفتم هزارویک راه برای درمان وجود دارد، مثل شیمیدرمانی کردن، برق گذاشتن و... . ولی امروز وقتی میبینم شجره ما را تنها گذاشته و رفته به معنای واقعی دلم میگیرد، چراکه معتقدم او هم مانند سایر هنرمندان این وادی با مرارت فراوان به فعالیت هنری پرداخت و اجر و پاداش واقعی کار خود را در این سالها دریافت نکرد.»
جای خالی نمایشنامههای خارجی در رادیو
مجید حمزه یکی دیگر از بازیگران و کارگردانان پیشکسوت رادیو میگوید: «وقتی صحبت از رادیو به میان میآید میتوان به این نکته پیبرد که واقعا ناگفتهای در این زمینه وجود ندارد. در حال حاضر تعداد معدودی از هنرمندان در بخشهای نمایشنامهنویسی، بازیگری و گویندگی در رادیو باقی ماندهاند و این ماندگاری هم فقط یک دلیل دارد، این قشر همانطور که عاشقانه و بدون چشمداشت وارد این عرصه شدهاند هنوز هم با وجود بیمهریهایی که از مسئولان این حوزه در این سالها دیدهاند، پای عشق خود ایستادهاند.»
حمزه با بیان اینکه ممیزیهایی به دور از دلیل و منطق در این سالها در بخش نمایشهای رادیویی بیشتر به چشم میخورد، ادامه میدهد: «نمیدانم در طول هفته چند نمایش از رادیو نمایش پخش میشود ولی این را میدانم آسیب رویهای که برخی از مدیران فرهنگی برای به قول خودشان ممیزی و غربالگری متون نمایشی در پیش گرفتهاند، نهتنها هنرمند که شنوندگان را هم بینصیب نمیگذارد. ضمن اینکه رادیو چند سالی است بنابه سیاستهایی که در پیش گرفته، مجوزی برای ضبط و اجرای نمایشنامههای خارجی به هنرمندان نمیدهد. درست است که ما تلاش میکنیم به اجرای نمایشهای داخلی با تم معضلات جامعه امروز بپردازیم و اساسا نمایشهای رادیویی رنگوبوی اجتماعی دارند ولی باید به این نکته هم توجه کرد که اگر قرار باشد فقط در این حیطه از پتانسیل نمایشنامههای تالیفی بهره گرفته شود، تکثر و تنوع در این زمینه از بین میرود و هنرمند نزد مخاطب تکرار میشود.»
* نویسنده : آزاده صالحی روزنامهنگار
