• تقویم روزنامه فرهیختگان ۳ ساعت قبل
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
داعش در تصویر؛ روایتی چند‌وجهی از یک گروهک تروریستی؛

داعش واقعی کدام است؟

درحالی‌که رسانه‌های بزرگ مانند هالیوود، بی‌بی‌سی، نتفلیکس و... در حال ساخت فیلم‌ها و سریال‌هایی هستند تا درباره‌گروه‌های تکفیری مخصوصا داعش گفتمان غالب را راه‌اندازی کنند ما ایرانی‌ها به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد در نابودی داعش در عرصه‌ رسانه عمدتا به خبر و گاهی ساخت مستند بسنده کرده بودیم.

داعش واقعی کدام است؟

مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: داعش اولین ‌بار با اپیزود چهارم فیلم «هیهات»ساخته‌ هادی مقدم‌دوست در سینمای ایران ظاهر شد. با این حال از نظر ایرانی‌ها، داعش بیشتر در فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا شناخته شد. البته سریال «پایتخت 5» به کارگردانی سیروس مقدم هم در آشنا شدن نام داعش برای ایرانی‌ها، نقش پررنگی داشت اما در این چند سال اخیر، رویه عوض شده و موضوع داعش به سمتی رفته است که در محتواهای داخلی مغفول نیست.

«قلب رقه» جدیدترین اثر نمایشی با موضوع گروهک تکفیری داعش است. این فیلم در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست جایزه‌ بهترین فیلم مقاومت را دریافت کند. داستان فیلم سینمایی قلب رقه برآمده از اتفاقاتی در زمان اشغال رقه است. قصه محوری فیلم درباره رضا، رزمنده ایرانی است که تصمیم دارد یک مامور ایرانی (محمدرضا شرفی‌نیا) را از چنگ داعش نجات دهد. نقش رضا را شهرام حقیقت‌دوست بازی کرده و برای اجرایی کردن نقشه در قامت خبرنگار داعش به درون این گروهک نفوذ می‌کند. در این گزارش نگاهی داریم به آثاری که با موضوع داعش در این چند سال ساخته شده‌اند. 

سقوط

مینی‌سریال «سقوط» داعش را از نگاه یک زن نشان می‌دهد. زنی که بابت همسرش در دل داعش می‌رود و با کودکش مجبور به مبارزه با زیست ترسناک داعش می‌شود. سجاد پهلوان‌زاده، کارگردان این اثر داستان را آنقدر با فراز و فرودهای زیادی نشان می‌داد که باعث می‌شد مخاطب تا آخر به دنبال این باشد که زن در دل این خطر چه می‌کند؟ زنی که ظرافت‌هایش در دل زمختی داعش نمود بسیاری داشت، او برای اینکه قهرمان داستان باشد، باید با ترس‌های زیادی مواجه می‌شد. سقوط روایتی از داعش را نشان می‌دهد که در آن زن حق تنها بیرون رفتن ندارد، نباید کسی چهره‌ او را ببیند، با کسی که دوستش دارد ازدواج نمی‌کند و در کل همیشه موجودی دست‌دوم حساب می‌شود. داعش در این سریال به زن نگاهی ابزاری دارد. سقوط در ترسیم چهره خبیث داعش و نیز عملیات شست‌وشوی مغزی آنها موفق عمل کرد. سریال در موضوعاتی مانند امنیت ایران هم تا حدی خوب بود و می‌توانست حس خوبی بابت امنیت ایران بدهد. با این حال برخی از گره‌گشایی‌های قصه منطقی نبود و سریال از همین ناحیه مورد انتقاد قرار گرفت. 

به وقت شام 

اولین تصویری که در سینمای ایران به‌صورت جدی به موضوع داعش پرداخت و در آن تصاویر این گروه تکفیری را نشان داد فیلم سینمایی «به وقت شام» بود. این سریال با تمام نقاط ضعف و قوت در زمان خودش نقدهای متعدد و گاه متناقضی را شنید.

به وقت شام راوی داستان دو خلبان ایرانی است که فراتر از شغل‌شان با هم رابطه‌ پدر و پسری دارند. این دو برای نجات عده‌ای از مردم تدمر، شهری در دمشق به آنجا می‌روند. اما خلبانان به دست داعش اسیر می‌شوند و نقشی کلیدی در یک عملیات انتحاری به آنها سپرده می‌شود. قاب آخری که ما در این فیلم می‌بینیم آسمان آمریکاست؛ جایی که پسر عملیات انتحاری داعش را لغو کرده و خودش هم شهید شده است.

داعش در ساخته‌ ابراهیم حاتمی‌کیا، طبق آن چیزی است که در اذهان عمومی نقش بسته؛ چهره‌ای وحشتناک و خشنی  که مردم با شنیدن نام‌شان خانه و زندگیشان را رها می‌کنند و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند. برخی از منتقدان معتقد بودند که در این فیلم تصویر واقع‌گرایانه‌ای از داعش می‌بینیم. جلوه‌های ویژه و طراحی صحنه‌ مناسب بار زیادی در این سریال به دوش می‌کشد و توانسته برای مخاطب ابعاد خشونت و بی‌رحمی داعش را نشان دهد. در کنار این نقد برخی دیگر معتقدند که حاتمی‌کیا تصویری تک‌بعدی از داعش نشان داده، یعنی تنها به جنبه‌های بیرونی و ظاهری این گروه پرداخته و به پیچیدگی‌های ایدئولوژیک و اجتماعی داعش توجه کافی نداشته است.

در این نگاه داعش تنها به‌عنوان یک گروه تروریستی بی‌رحم و فاقد هرگونه ‌انگیزه و ایدئولوژی نشان داده می‌شود. مسعود فراستی به‌عنوان یکی از منتقدین بنام سینما درباره‌ فیلم به وقت شام گفت: «فیلم به وقت شام حادثه‌محور است. من یک ضد داعشی هستم و دیدن این فیلم باعث شد اطلاعات تازه و زیادی درباره داعش به دست بیاورم و چهره آنها را بشناسم. حاتمی‌کیا با فیلم به وقت شام می‌خواهد به مخاطب بگوید داعش فقط در سوریه نیست؛ بلکه می‌تواند بیخ گوش ما باشد، آن هم با آن حجم از جنایتکاری و حیوان‌صفتی.»

حبیب

در زمان پخش مینی‌سریال سقوط در پلتفرم‌ها، سریال «حبیب» از شبکه دو سیما در حال پخش بود. تفاوت این دو سریال در پرداختن به داعش، همکاری سوریه در سریال حبیب است. نگارش طرح اولیه از سال 1396 شروع شد و سه‌سال طول کشید. ایده از آنجا شکل گرفت که داعش به‌عنوان حکومت اسلامی عراق و شام به‌دنبال ایجاد یک دولت بزرگ منطقه‌ای در خاورمیانه بود. اتفاقات این سریال که ازواقعیت وام گرفته و روایت‌های جدیدی از جنگ سوریه را می‌گوید که تا به حال گفته نشده است.

هوشیار پارسیان، تهیه‌کننده این سریال درباره‌ واقعی بودن داستان‌های سریال گفت: «محور تمام قصه‌های سریال، واقعی‌اند ولی سعی شده از خشونتی که وجود داشته کمتر حرف بزنیم چون این خشونت‌ها برای مخاطب خانواده‌محور تلویزیون مناسب نیست اما تمام محورها همه از واقعیت بهره گرفته‌اند.»

تهیه‌کننده‌ این اثر گفت: «شخص حبیب یک شخصیت واقعی است و کمک‌های غربی و عربی که در ادامه سریال دیده می‌شود، واقعی هستند. شما در این سریال با شیوه‌های جذب داعش و نوع رفتار حاکمیتی آن به‌صورت کامل آشنا می‌شوید و من فکر می‌کنم که ما به بخشی از اهدافی که در این سریال دنبال می‌کردیم، رسیدیم.»

فرزاد هوشیار‌پارسیان، تهیه‌کننده‌ این سریال درباره‌ اینکه چرا این سریال را در سوریه ساختند به «فرهیختگان» گفت: «ما به چند دلیل به سوریه رفتیم و در آنجا کار کردیم؛ اول اینکه این اتفاقات در سوریه رخ داد. دوم اینکه گویش اینها به‌دلیل لغه‌الابیض یا زبان سفیدی که دارند، در جهان عرب شنیده می‌شود و وقتی شما از یک بازیگر معروف سوری نام می‌برید، یعنی از یک بازیگر معروف جهان عرب نام می‌برید.»

در این سریال ما داعش را در بستر سوریه می‌شناسیم، با این حال نقدهای زیادی به نحوه‌ پرداخت و نوع نگاه به داعش در این سریال شد. برای مثال برخی منتقدان اعتقاد داشتند که صحنه‌های احساسی فیلم از شدت خشونت داعش کم کرده است. همچنین ما در این سریال با ابعاد اجتماعی و سیاسی آشنا نمی‌شویم. داعش یک پدیده پیچیده است که ریشه در مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منطقه دارد. سریال صرفا با تمرکز بر جنبه‌های نظامی داعش از پرداختن به این ابعاد مهم غافل شده است. 

پایتخت فصل 5 

پس از سه سال دوری معمولی‌ها از قاب تلویزیون و بینندگانش، در روزهای پیش از نوروز ۱۳۹۷ بینندگان با تیزری مواجه شدند که آنها را در موقعیتی غیرمنتظره و بسیار دور از فضای فصل‌های قبل پایتخت نشان می‌داد. معمولی‌ها این بار نه در شمال بودند و نه در جنوب، آنها حتی در ایران هم نبودند و در کشور سوریه و میان جنگ با داعش دیده شدند. در کنار سازمان صداوسیما یکی دیگر از تولیدکنندگان این اثر سازمان اوج بود.

فصل پنجم «پایتخت» در زمانی ساخته شد که نیروهای تکفیری و جبهه‌ مقاومت به جز مستند، موضوع آثار نمایشی دیگری نبودند. پایتخت جزء اولین آثار نمایشی بود که به این فضا وارد شد. معمولی‌ها با همان ویژگی‌ها و حال و هوای مخصوص خودشان به سوریه رفتند تا با مخاطبان‌شان از مظلومیت جنگ‌زده‌های سوری و همدلی و حمایت ایرانی‌ها با آنها حرف بزنند و تا جایی که می‌شود روایت‌گر حماسه‌ ایرانیان در مبارزه با هجوم داعشی باشند.

درست است که سیروس مقدم در این سریال به داعش اشاره کرده اما نحوه‌ پرداختنش به این موضوع بسیار محدود و گذرا بود. در واقع داعش بیشتر به‌عنوان یک پس‌زمینه برای داستان مهاجرت نقی و خانواده‌اش به کار رفته است تا اینکه به‌طور مستقیم و عمیق به آن پرداخته شود.

در مقایسه با سریال‌هایی مانند حبیب که به‌طور مستقیم به موضوع مدافعان حرم و مبارزه با داعش می‌پرداخت، پایتخت فصل پنجم به دلیل ماهیت کمدی-اجتماعی خود، به موضوع داعش به‌عنوان یک عنصر فرعی و پس‌زمینه نگاه کرده است. به همین دلیل نمی‌شود از این سریال انتظار داشته باشیم تا به مسائل بنیادی و تفکری فرقه‌ داعش بپردازد و مرجعی باشد تا مخاطبان با آن درباره‌ داعش به شناخت کامل و جامع برسند. 

نقدهای خبرنگاران سینمایی به فیلم «قلب رقه» را در صفحه فرهنگ و هنر روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

 ایمان عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ؛

اینجا جای بازی نیست آقای ضیاء

خودت را بشناس طبقه‌ات را بشناس؛

«یادگار جنوب» و سینمایی که دغدغه ندارد

ضابطه‌مند کردن فضای ترجمه باید اولویت اول معاونت فرهنگی وزیر جدید ارشاد باشد؛

بیایید پینوکیو شویم آقای وزیر!

درباره وسترن «افق: یک حماسه آمریکایی» ساخته کوین کاستنر؛

در مغز سفیدها چه می‌گذرد؟

سجاد نوروزی- مدیر پردیس آزادی:

جلوی عقب‌ماندگی و رکود سینما را بگیرید

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار