مسعود فروغی، قائممقام مدیرمسئول: استعفای نابهنگام معاون راهبردی رئیسجمهور کل لیست وزرای پیشنهادی دولت به مجلس را بهحاشیه برد. کنار رفتن کسی مثل جواد ظریف که در ایام انتخابات موثرترین چهره حامی و مبلغ رئیسجمهور منتخب بود، سایه سنگینی به سیاست داخلی انداخت. حالا با گذشت چند روز از شوک این استعفا عدهای از اهالی سیاست نقدهای صورتگرفته به اقدام عجیب ظریف را نقد دولت جا میزنند. احتمالا انگیزه این افراد نزدیکی و رفاقت با رئیس شورای راهبردی دولت است، اما بههرحال تعجبانگیزتر از ضربهای که جواد ظریف به پزشکیان زد، سکوت و حمایت از این اقدام است. شاید برای اهالی قدرت نقد و مخالفت با هرگونه فشار غیرعقلانی و ناجوانمردانه به رئیسجمهور جدید فارغ از نسبت سیاسی با او و دولتش قابلهضم نباشد، ولی برای کنشگر سیاسی که دغدغه موفقیت دولت پزشکیان را دارد، رنگ و پرچم ضربهزننده به دولت مهم نیست.
اصل اساسی حفظ آرامش و نظم ساختاری دولتی است که هنوز کابینهاش را نمیشناسد. ازاینجهت و با این فرض که مدافعان استعفای ظریف هم با وجود دلبستگی به سرنوشت کشور و دولت بهاشتباه اسب توجیه اقدام ناپخته ظریف را زین کردهاند، نکات مهمی را مرور میکنم.
مسعود پزشکیان از ظهر شنبه 16 تیر رئیسجمهور منتخب و از روز تنفیذ رئیسجمهور قانونی ایران است، بنابراین هر اقدام و کنشی که منجر به تضعیف جایگاه او شود، ضربه مستقیم به ساختار قدرت در ایران است و آسیب به این ساختار نابخشودنی است. جناب ظریف که در کارنامه خودش نشان داده تخصص خاصی در استعفا دادن و فرار از مسئولیت دارد باید بداند مخالفت علنی او با پزشکیان بهخاطر جایگاه پیش و پس از انتخابات او درکنار رئیسجمهور مسیر را برای ضربهپذیر کردن پزشکیان باز کرد.
رئیسجمهوری که رئیس شورای راهبردیاش در 40 روز اول زیر میز بزند چگونه میخواهد از کابینه پیشنهادی در بهارستان دفاع کند؟ روزگاری که جناب ظریف وزیر خارجه بود و با برجام رقص رمانتیک میکرد، هرگونه نقد عملکرد دولتوقت را تضعیفکننده قدرت چانهزنی درمقابل دشمن خارجی میدانست، حالا با خنجر از غلاف درآمده از کنار رئیسجمهور و انبوهی از تیرهای غیب بهسمت پاستور، پزشکیان چگونه از حقوحقوق ملت دربرابر کشور دیگر دفاع کند؟ آن هم در مقطعی که ایران با تمام داشته تاریخیاش دربرابر شیاطین صهیونیست صفآرایی کرده است. واقعا عجیب است که روزی نقد قلمبهدستان و اهالی سیاست از بیرون دولت مصداق ضربه به جایگاه رئیسجمهور بود و حالا در یکمتری دولت آتش درست کردن و جنجال بهپا کردن عین عقلانیت است!
کاش دوستان جناب ظریف و برخی اصلاحطلبان کار سخت دولت جدید را درک کنند. کاش بهخاطر چند اختلافنظر در چینش کابینه این کودتای دروندولتی رخ نمیداد و جناب ظریف جایگاه سیاسی خودش را درک میکرد. واقعا چگونه باید به افکار عمومی این رخداد فاجعهبار را توضیح داد؟ چگونه باید از کسانی که با پزشکیان اختلاف گفتمانی و سیاسی دارند خواست مراعات دولت را کنند، درحالیکه یکی از اصلیترین چهرههای دولت حرمت رئیسجمهور را نگه نداشته است؟ حتما و بدونذرهای تردید حضور شخصی مثل جواد ظریف برای دولت پزشکیان مثبت است و خروج او آن هم در زمانی که هنوز کار جدی دولت شروع نشده خطاست، ولی به شرطی که جناب معاون مستعفی تصمیم بگیرد با کمترین اختلافنظر زیر میز نزند و خودش رعایت دولت را بیش از باقی کند. و البته جناب ظریف وعدههایی را که در ایام انتخابات به مردم دادهاند باید تا آخرین لحظه این دولت پیگیری کنند.
هرچند این اولینبار در تاریخ دولتهای ایران است که شروع طوفانی نقدها به دولت از نزدیکترین نقطه به رئیسجمهور شروع شده است. معنای سیاسی این وضعیت تضعیف پزشکیان درمقابل انتقادها و مخالفتهاست. همانطور که متاسفانه ازسوی برخی دوستان جناب ظریف این اشتباه توجیه و ماستمالی شد. وقتی راه تضعیف پزشکیان را دوستان او به دیگران نشان میدهند باید منتظر روزهای بسیارسختی برای دولت باشند. شاید البته تمام کسانی که به پزشکیان رای ندادهاند برای او و دولتش دلسوزانهتر رفتار کنند، چون حداقل آنهایی که استعفای اشتباه ظریف را نقد کردهاند، با تخریب جایگاه رئیسجمهور مخالفت کردهاند.