محمد زعیمزاده، سردبیر: روز اولی که خبر اقدام تروریستی صهیونیستها در شمال تهران شنیده شد، برخی از اکانتهای توییتری و کانالهای ایتایی که شکل و شمایل انقلابی دارند، نوشتند بفرمایید این هم از امنیت در روز آغاز دولت پزشکیان؛ همان ایام درباره این ماجرا نوشتیم که عرصه امنیت و سیاستورزی نباید درگیر تحلیلهای کودکانه شود و چنین نگاههایی عاملیت پیدا کنند.
البته عموم این اکانتها فیک بودند که مشخص بود بخشی از یک پروژه هستند و ردپای نفاق در آنها بهوضوح دیده میشد و بخشی هم اکانتهای واقعی و البته ناشناخته و جویای نام و رادیکال بودند. اما عجیب است که چند روز بعد یک توییت به نقل از جناب عباس عبدی، تحلیلگر باسابقه اصلاحطلب منتشر شد که خواسته یا ناخواسته تکمیلکننده همان پازل بود.
آقای عبدی در این توییت تلویحا منتقدان و مخالفان دولت را درخصوص ماجرای شمال تهران متهم کرده بود. این توییت علاوهبر اینکه خیلی خامدستانه بود و آقای عبدی را مجبور کرد توضیحاتی درباره آن دهد که البته آن هم مشکلی را حل نمیکرد، چند ایراد و تناقض بدیهی دارد.
1- ایده مرکزی دولت آقای پزشکیان تاکنون وفاق ملی و دال مرکزی گفتمانش «با هم دعوا نکنیم» بوده است. آیا در چنین شرایطی با متهم کردن بخشی از جامعه آن هم به رادیکالترین وجه، به گفتمان رئیسجمهور پوزخند نزدهایم؟ آن هم در شرایطی که عضوی از گروه معرفی کابینه به ایشان هم هستیم.
2- جناب عبدی و دوستانشان در زمان خروج ترامپ از برجام و شدت گرفتن نقدها به توافق هستهای بارها تاکید میکردند که تصمیمات مهم و راهبردی در دولت حاصل یک اراده ملی است و ربطی به یک دولت ندارد، فارغ از اینکه این ادعا درست است یا نه، لطفا به این سوال پاسخ بدهند که چرا درباره ماجرای اخیر هم به این استدلال رجوع نمیکنند، اقدام اسرائیلیها در هر سطحی پاسخ داشته باشد، مگر غیر از همان قاعده قابل تحلیل است؟ حداقل با گذشته نزدیک خود جدل منطقی نکنید.
3- در همان زمان انعقاد برجام، جناب عبدی و همفکرانشان یک استدلال جدلی طرح میکردند که ببینید چه کسانی در دنیا با برجام مخالفند؟ صهیونیستها و سعودیها و... . هر کسی در داخل با آن مخالف باشد در همین زمین بازی کرده است، آیا این استدلال الان کار نمیکند؟ اسرائیل و آمریکا در همین چند روز چندین واسطه فرستادهاند که ایران بیخیال واکنش قطعی شود. آیا حالا اگر مطالبهمان با آنها یکی باشد، در پازل صهیونیستها بازی نکردهایم؟
4- میگویند منتقدان و مخالفان دولت در حال فشار آوردن هستند. این جمله 3 اشکال مهم دارد؛ اول اینکه توهین به رئیسجمهور است که ایشان را فشارپذیر معرفی میکند، ثانیا هیچ ارجاعی به گروه فشاردهنده ندارد و عملا یک حرف روی هواست، ثالثا به این پرسش پاسخ نمیدهد که آیا با هدیهای که حاکمیت به دولت داده است آیا دولت جناب پزشکیان در شرایط فعلی اساسا منتقدی هم دارد یا نه؟ آنچه فعلا ظهور و بروز دارد این است که همه فعالان سیاسی با آغوش باز از دولت استقبال کردهاند و کوچکترین نقد موثری هم دیده نمیشود.
5- اگر باور داریم که میشود به دولت فشار آورد و او را به تصمیم رساند تا کاری انجام دهد، خوب است پاسخ دهیم این تکنیک را میتوان در کمیتههای مربوط به تشکیل کابینه هم انجام داد یا نه؟