فرهیختگان: در سایه تاخیر در روایتگری رسمی و دقیق از ماجرای ترور اسماعیل هنیه در تهران، روایتسازیهای مختلف و متناقض از نحوه شهادت او همچنان ادامه دارد. موج این اتفاق از رسانههای ضدایرانی که آمادگی کاملی برای دامنزدن به رخدادهای منفی کشورمان دارند، آغاز شده و در ادامه حتی کارشناسان کشورمان در برنامههای زنده و غیرزنده تلویزیونی و در صفحات مجازی خود در شبکههای اجتماعی، روایتهای شخصی خود را ارائه میکنند.
این جریان روایتسازی از جهاتی قابل پرداخت است:
1. موقعیت حساس و استراتژیک کشور ایجاب میکند در شرایط مختلف و بهخصوص وضعیت حساس کنونی، اظهارات مربوط به حوزههای امنیت ملی از طریق یک مرجع و بهصورت رسمی اعلام شود تا مردم دچار سردرگمی میان سیلی از روایتها نشوند.
2. در بزنگاههای حساس اینچنینی علاوهبر در نظر گرفتن مرجعیت رسمی، باید نهایت دقت و ظرافت در روایتگری اعمال شود تا اطلاعات حساس و محرمانه فاش نشوند.
3. توجه به مرجعیت رسمی روایتگری، دقت و ظرافت نباید مانع سرعت عمل در اطلاعرسانی شود. مولفه دقت در روایتگری این حادثه اگرچه امر مهمی است اما اگر با سرعت عمل همراه نباشد، جای روایت اصلی را به روایتهای نادرست و فرعی میدهد.
4. توجه به نکات سیاسی و امنیتی نباید منجر به نادیدهگرفتهشدن مسائل اجتماعی شود. حوزه عمومی در این شرایط دچار اضطراب، هرجومرج و نگرانی میشود و سرعت و دقت بالا در امر اطلاعرسانی و روایتگری میتواند کمک ویژهای به کاهش این نگرانیها کند. یکی از مصادیق بارز ایجاد این اضطراب در جامعه، رشد قیمتها در بازار آزاد و ریزش اخیر بورس است. در نتیجه بیتوجهی به روایتگری دقیق و سریع از ماجرای ترور علاوهبر ایجاد فرصت سوءاستفاده جریانهای ضد ایرانی، منجر به روایتسازیهای مغرضانه در این زمینه و التهاب در حوزه عمومی میشود.
اتاق هنیه از 2 ماه پیش بمبگذاری شده بود
جای خالی جزئیات ماجرای ترور رهبر سیاسی حماس را روزنامه نیویورکتایمز پر کرد. سیاسیکاریهای ضدایرانی این روزنامه نامآشنا در بزنگاههای مختلف ازجمله مسائل هستهای و برجام را همه به یاد دارند. این روزنامه روز پنجشنبه (یازدهم مرداد) در یکی از گزارشهای خود به اعلام جزئیاتی از ماجرای ترور در ایران پرداخت.
«رونن برگمن» یکی از نگارندگان این گزارش، دانشآموخته دانشگاه تلآویو است. او پیش از اینکه در نیویورکتایمز مشغول به کار شود از نویسندگان ارشد روزنامههای عبری «هاآرتص» و «یدیعوت آحارونوت» بوده و حالا یک روز پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، گزارشی مفصل از ماجرای آن ارائه کرده است. «بمبی که ماهها پیش به میهمانسرای تهران منتقل شد، رهبر حماس را کشت» این عنوان گزارش اخیر نیویورکتایمز است.
جنگ روانی این روزنامه و استفاده از عباراتی مثل «شکست فاجعهبار اطلاعاتی و امنیتی»، «شرمساری بزرگ» و اطلاعاتی که مشخص نیست طی یک روز از کجا پیدا کرده محل سوال است، اما مهمتر از آن هدف اصلی آنها ارائه این گزارشهای مغرضانه در بحبوحه تنشهای منطقه است.
روایتسازهای ضدایرانی و سودای ایجاد ترس در جامعه
رونن برگمن و همکارانش بر اینکه انفجار ساختمان محل سکونت اسماعیل هنیه، مربوط به بمبی است که از ماهها قبل در اتاق او جایگذاری شده، تاکید میکنند. اما چه اهدافی میتواند پشتیبان انتشار این گزارش باشد؟
داستان پردازیهایی همچون جاساز مواد منفجره از مدتها قبل در محل اسکان احتمالی یکی از چهرههای شاخص مقاومت که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، بخش دوم و تکمیل کننده عملیات تروریستی در تهران است.
مهمترین هدفی که میتواند مورد توجه طراحان این سناریوها باشد بی اعتبار کردن افکار عمومی نسبت به سیستم امنیتی کشور است. در این سناریو، دشمن قصد دارد با این ساخت و پرداخت روایتهای دور از ذهن، نبرد با دشمن صهیونیستی را به یک نزاع بی حاصل داخلی تبدیل کند.
به این صورت که بهجای تمرکز بر دشمن صهیونیستی، در داخل برخی انگشت اتهام را بهسمت سیستم امنیتی نشانه بروند. این موضوع در ادامه میتواند به اختلال در تصمیمهای بعدی ازجمله انتقام و خونخواهی منجر شود.
موج روایتهای متناقض به صداوسیما رسید
روایتهای مختلف از حادثه ترور به آنتن زنده صداوسیما هم رسید. کارشناسان مختلف حوزه بینالملل تحلیلها و نظرات متفاوتی با یکدیگر دارند و بهنظر میرسد همین باعث سردرگمی و مهیا شدن شرایط برای آغاز یک جنگ روانی باشد. سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگوی تلویزیونی توضیحاتی درباره جزئیات ترور اسماعیل هنیه ارائه کرد.
او با تاکید بر اینکه سیستم امنیتی ما امتحان خود را پس داده، انجام نشدن مراقبتهای خاص حفاظتی از سوی خود هنیه و همراهانش را جزء مهمترین عوامل وقوع ترور دانست. زارعی در این برنامه گفت که نمیتواند جزئیات بیشتری از این موضوع بگوید. او اما در ادامه افزود نقصانی در این زمینه هست که اسرائیلیها بهوسیله آن توانستند موقعیت اسکان را ردیابی و شناسایی کنند و این فاجعه بزرگ را رقم بزنند و از این جهت خسارتی به محور مقاومت وارد شد.
از سوی دیگر اما ابراهیم متقی، دیگر کارشناس مسائل بینالملل روایتی متفاوت از ماجرای ترور دارد. او در گفتوگوی تلویزیونی گفت هیچ نشانهای وجود نداشته که هواپیمایی وارد کشور شده باشد یا اینکه موشکی از یکی از کشورهای همسایه وارد کشور شده باشد. متقی در ادامه گفت نوع موشک و میزان تخریب نشان میدهد کاربردی تاکتیکی داشته یا یک موشک کوچک ضد زره بوده یا اینکه از طریق پرندهها و کوادکوپترهای تهاجمی پرتاب شده است.
متن کامل گزارش علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.