میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: اولین اعتراضات مدتی قبل از شروع المپیک در اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد؛ جایی که معترضان در خارج از مقر المپیک پاریس جمع شدند تا از برگزارکنندگان درخواست کنند به حقوق مهاجران و سایر افراد بیسرپرست احترام بگذارند، زیرا مقامات پاریس رسما اعلام کرده بودند که پاکسازی اردوگاهها را قبل از بازیها افزایش دادهاند.
همچنین کارگران ساختمانی و کارکنان ضرابخانه پاریس که مدالهای المپیک را میسازد و گروههای دیگری از کارگران که جزء عوامل برگزاری المپیک بودند، خواستار شرایط و دستمزد بهتر شدند. کارگران فرودگاه هم تهدید به اعتصاب در اواسط ژوئیه کردند که البته این اقدام درنهایت متوقف شد. اعتراض بزرگتر و گستردهتر اما شب قبل از افتتاحیه رخ داد؛ جایی که چندین هزار نفر در میدان جمهوری مقابل چشم انبوهی از خبرنگاران بینالمللی بسیج شدند.
این رویداد را که «مراسم ضدافتتاحیه المپیک» نامیده شد، بیش از ۸۰ سازمان مردمی به نمایش گذاشتند که بیانیهای تحت عنوان «بازیها، برای چه کسی؟» را امضا کردند. در میان این معترضان، سازمانها و اتحادیههای کارگری، گروههای حامی محیطزیست، سازمانهای حامی آزادیهای مدنی و ساکنان سنت دنیس، منطقهای در شمال شهر که عمیقا و بهطور منفی تحت تاثیر بازیهای پاریس قرار گرفته بود، حضور داشتند. گروه فعال Le Revers de la Médaille (به معنای «سوی دیگر مدال») این گردهمایی پرشور را هماهنگ کرده بود.
پیش از حضور خیابانی اعضای این ائتلاف بزرگ، بیانیهای مشترک از طرف ائتلافی گستردهتر در روزنامه فرانسوی لیبراسیون منتشر شد که تنظیمکنندگان آن، سازماندهندگان المپیک و مقامات منتخب را بهخاطر انبوهی از وعدههای دروغین مورد انتقاد قرار دادند. در این بیانیه آمده بود: «ما میبینیم که بازیهای المپیک عمیقا زندگی فرانسویها را مختل میکند، بدون اینکه میراث موعود تحقق پیدا کند.» پس این سوال مطرح میشود که چه کسی از بازیها سود میبرد؟
نکته غافلگیرکننده اما برقی بود که به ناگاه و بدون برنامهریزی قبلی از میان تظاهرات جهید؛ همبستگی با فلسطین. پرچمها و چفیهها در میان جمعیت به چشم میخورد و سخنرانان پیوند آهنینشان بین آرمان فلسطین و مبارزه ضدالمپیک را به نمایش گذاشتند. حضور ورزشکاران اسرائیلی در بازیها و در عین حال روشی از نسلکشی که دولت اسرائیل آن را عادی میکند، بهعنوان نمونهای وحشیانه از «سفیدشویی ورزشی» تلقی شد. «نسلکشی یک ورزش تماشایی نیست» به شعاری فراگیر در میان معترضان تبدیل شد، حتی در میان سخنرانان بخشی از مهاجران آفریقاییتبار حضور داشتند که سکونتگاههای فقیرانهشان بهعنوان بخشی از طرح «پاکسازی اجتماعی المپیک» نابود شد و آنها آوارگی خود را با آوارگی مردم غزه مرتبط کردند. این راهپیمایی همچنین یک همبستگی بینالمللی را به نمایش گذاشت که در سراسر جهان به یک جنبش ضدالمپیک تبدیل شده است.
هنگامی که ناتسوکو ساساکی از گروه ضدالمپیک Saccage 2024 روی صحنه رفت از «مشعل ضدالمپیک» رونمایی کرد؛ یک تلمبه مستراح پر از روبانهای پارچهای که شعارهای ضدبازیها را در خود داشت. این مشعل ۱۴ سال پیش توسط فعالانی در کانادا متولد شد که مخالف المپیک زمستانی ونکوور ۲۰۱۰ بودند. در آن زمان، ژان سوانسون، فعال قدیمی ضدفقر روبانهایی را از فروشگاه خریداری کرد تا تلمبه را با آن تزئین کند؛ اما او نمیدانست که این مشعل راه خود را در سراسر جهان ادامه خواهد داد. فعالان ونکوور مشعل را به جولیان شین، سازماندهنده ضد بازیها که مستقر در لندن بود دادند و او آن را به اعتراضات علیه المپیک ۲۰۱۲ لندن آورد. او سپس آن را به گروهی از فعالان مستقر در نیوجرسی داد که به المپیک ۲۰۱۴ سوچی اعتراض کردند. مشعل جایگزین درنهایت راه خود را به ریو برای بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۱۶ و پیونگچانگ (یک شهرستان در کرهجنوبی که در کوههای تیبیک قرار دارد و به همین دلیل برای ورزشهای زمستانی مناسب است) برای بازیهای زمستانی ۲۰۱۸ پیش از ورود به توکیو رساند و در اولین اجلاس فراملی ضدالمپیک در سال ۲۰۱۹ بهطور برجسته به نمایش درآمد؛ درست پیش از کرونا که بازیهای ۲۰۲۰ را گرفتار کرد.
اینها همه درحالی رخ میداد که کسی دقیقا نمیدانست در روز افتتاحیه المپیک پاریس قرار است چه شوک فرهنگی هولناکی رخ بدهد. شکل برگزاری این افتتاحیه خشم بسیارانی را نهتنها در سرتاسر دنیا، بلکه حتی در خود فرانسه هم برانگیخت. در این رویداد چهارساعته که در امتداد رودخانه سن برگزار شد، ستارگانی جهانی مانند سلین دیون و لیدی گاگا که هر دو نمادهای عجیب و غریبی بهحساب میآیند، حضور داشتند اما نکته چالشبرانگیز اصلی جایی رخ داد که این مراسم فرهنگ تاریخی و مدرن فرانسه را با رنگی از کیچ در هم آمیخت. در نمایشی بیسابقه، درگکوئینها (مردان زنپوش) در مراسم افتتاحیه المپیک پاریس در مرکز صحنه قرار گرفتند و نقش پرجنبوجوش و تاثیرگذار جامعه LGBTQ+ فرانسه را به نمایش گذاشتند. در میان اجراهای حاشیهساز آنها صحنهای بود که به نظر میرسید تداعیکننده تابلوی «شام آخر» اثر لئوناردو داوینچی بود. گروهی از درگکوئینها به همراه سایر اجراکنندگان به جای عناصر آن تابلو قرار گرفتند و پیکربندیشان یادآور عیسی مسیح و حواریونش بود.
این توهین آشکار به مسیحیت خشم بسیاری از مومنان را در سراسر جهان برانگیخت اما قضیه به همین محدود نماند و نمایشی از یک زن با لباس قدیمی اروپای قرن نوزدهم با موسیقی «هارد متال» هم پخش شد که نمادی از «ماری آنتوانت» واپسین ملکه فرانسه قبل از انقلاب این کشور بود. او با سری بریده در دستانش به نمایش درآمد و در همین نما رنگ قرمز از فوارههای آتشبازی که بسیاری انتظار داشتند محیط شادی را تداعی کند، به آسمان پخش شد. جایی که در این نمایش یک هرزهنگاری روی کشتیهای شناور بر آب به نمایش گذاشته میشد، یک دختر بچه هم در این میان حضور داشت و همین نکته هم شوک بزرگ دیگری بود. بدون تردید افتتاحیه المپیک پاریس نهتنها در دورترین کشورها از معیارهای دینی هم به دلیل مسائل اخلاقی میبایست با ردهبندی سنی بالا پخش میشد، بلکه تماشای آن برای افراد بزرگسال هم مناسب به نظر نمیرسید.
این مراسم دقیقا در نقطه عکس چیزی قرار داشت که توجه عموم مردم را در کف خیابانها به خود جلب کرده بود. معترضان به وجود فقر و نابرابری در کشوری که این رویداد را برگزار میکرد اعتراض داشتند، به وضع کارگرانی که لابهلای چرخدندههای ماشین این حرکت پرزرقوبرق له میشدند، به کسانی که آلونکهایشان تخریب شد تا چهره پاریس بهعنوان میزبان المپیک شیک و مرتب بماند و به مساله فلسطین؛ اما دولتمردان فرانسه همچنان دغدغه اصلیشان همجنسبازان و تمسخر دین و فانتزیهای جنسی تهوعآور بود. از فردای افتتاحیه و با شروع رقابتهای المپیک، داستان اصلی در کف خیابانها دوباره به راه افتاد؛ در میان سکوهای تماشاگران و حتی در پیادهروها و روبهروی هتلهای محل اقامت میهمانان.
مساله اصلی هم یک چیز بود؛ فلسطین. اولین بازی تیم فوتبال رژیمصهیونیستی با تیم مالی، محل بروز اولین اعتراضها بود. دو تیم به تساوی یک - یک رسیدند اما سرود ملی اسرائیل در استادیوم هو شد، پرچمهای فلسطین بالا رفت و قبل و بعد از برگزاری بازی تجمعاتی اعتراضی نسبت به نسلکشی اسرائیل و حضورش در المپیک صورت گرفت و شعارهایی سر داده شد. دیگر حتی تماشاگرانی که برای دیدن بازیها از اسرائیل آمدهاند، قرار و امان ندارند، حتی در کافهها و غذاخوریها هم همه آنها را با نفرت نگاه میکنند و واقعیت میدانی صحنه مسیری متفاوت از آنچه توسط برگزارکنندگان المپیک طراحی شده بود را پیمود.