تکلیفی که روشن نیست؛
نیک یوسفی قرار است کارگردان تلویزیونی این مجموعه باشد که البته کار چندان مهمی نیست و تاثیری روی محتوای برنامه ندارد اما نکته اینجاست که او در نیمسال دوم سال ۱۴۰۱ علنا به جماعت براندازان پیوسته بود و در فضای مجازی مواضع واضحی در این خصوص داشت.
  • ۱۴۰۳-۰۵-۰۳ - ۱۱:۱۳
  • 02
تکلیفی که روشن نیست؛
ژست اپوزیسیون «نیک یوسفی‌»ها و بازی پوچ پوچ
ژست اپوزیسیون «نیک یوسفی‌»ها و بازی پوچ پوچ

فرهیختگان: اخیرا حول‌وحوش حضور شخصی به نام نیک یوسفی در فهرست عوامل برنامه «گل یا پوچ» مهران مدیری که در پلتفرم فیلیمو قرار است به انتشار برسد، جنجال‌هایی به راه افتاده است. یوسفی قرار است کارگردان تلویزیونی این مجموعه باشد که البته کار چندان مهمی نیست و تاثیری روی محتوای برنامه ندارد اما نکته اینجاست که او در نیمسال دوم سال ۱۴۰۱ علنا به جماعت براندازان پیوسته بود و در فضای مجازی مواضع واضحی در این خصوص داشت.

مثلا یک بار در همان ایام پستی از مسیح علی‌نژاد را استوری کرده بود و در توضیح آن نوشته بود: «من مرده شما زنده. این ورق برمی‌گرده... (یعنی نظام سقوط خواهد کرد) ولی دیگه سوراخ موش هم برای شماها جای امنی نخواهد بود. با دندون زمین‌ها را می‌کنیم تا پیداتون کنیم.» 

پس از سال ملتهب و تا حدودی احساساتی‌شده ۱۴۰۱ هم این شخص در ادامه فعالیت‌های مجازی‌اش به توهین به رئیس‌جمهور شهید و وزیر خارجه، بیان علاقه به انتقام از جمهوری اسلامی و اعلام بسیار زشت و تمسخرآمیز عدم شرکت در انتخابات در توییتر پرداخت و کسی هم کاری به کارش نداشت تا اینکه بحث حضور او در پلتفرم فیلیمو مطرح شد و یک‌سری اعتراضات حول‌وحوش این موضوع شکل گرفت. 

اینکه آیا برخورد با شخصی به اسم نیک یوسفی می‌تواند مایه عبرتی برای دیگران و برای خود او شود یا نه و آیا اساسا چنین برخوردی ارزش دارد یا ندارد بحثی جزئی و خاص همین مورد به‌خصوص است اما اگر کلان‌تر و جامع بخواهیم نگاه کنیم، مشکل اصلی ما عمدتا اینجاست که تکلیف‌مان با موضوع زیادی روشن است.

یعنی از قبل برای هرکسی که کوچک‌ترین دمی برآورد حکم انهدام صادر کرده‌ایم یا جوری برخورد می‌کنیم که انگار حتی اگر تیغ تا بیخ گلویمان آمد با لب خندان و لحن ملتمسانه به گفت‌وگو ادامه خواهیم داد. درستش این است که دانه به دانه موارد را بسنجیم و ببینیم کجا تا چه اندازه باید برخورد کرد و کجا می‌شود مماشات کرد یا می‌توان بخشید. 

راستش این است که این دوگانه صفر و صدی فقط مربوط به بخشی از جامعه نیست و در شیوه حکمرانی فرهنگی هم کم‌وبیش ردی از آن را می‌شود دید. اگر راهبرد کلی پرداختن با حوصله به تک‌تک موضوعات و طراحی روش‌های متناسب با هرکدام در دستور کار مسئولان فرهنگی و حتی امنیتی نظام قرار بگیرد، از این به بعد تا موردی مثل کارگردان تلویزیونی فلان برنامه از فلان پلتفرم نمایش خانگی مطرح شد، همه مضطرب نمی‌شوند که از این‌سو در برخوردها با موضوع زیاده‌روی شود یا از آن‌سو مماشات بیش از اندازه‌ای در موردش صورت بگیرد.

متن کامل یادداشت میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۲