مسعود فروغی، قائممقام مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان درباره نحوه شکلگیری دولت چهاردهم نوشت: دولت پزشکیان توسط یک شورای راهبردی در حال چینش است.... ایده این تصمیم درواقع تعمیم حرفی است که پزشکیان در انتخابات میزد: «ارجاع به کارشناسان». اما چند ایراد اساسی در تنظیم و اجرای این ایده وجود دارد:
اول. درحالیکه در روزهای پس از انتخابات رئیسجمهور فقط یا دیدارهای رسمی و تشریفاتی با شخصیتهای سیاسی داشته یا در هیاتها حضور پیدا کرده است، تمرکز نیروهای سیاسی دیگر بر چینش دولت و انتخاب همکار برای او میتواند این فرضیه خطرناک را ایجاد کند که نقش شخص رئیسجمهور منتخب در دولت آینده چیست؟ شاید در روزهای آینده و بالا رفتن حجم انتقادها از اینکه چرا هیچ کنش یا ایدهای از سوی رئیسجمهور درباره تشکیل کابینه دیده نمیشود، موضعی از جناب پزشکیان دیده شود اما بههرحال در دو هفته اخیر این تصویر تثبیت شد که تقسیم کار در دولت جدید اینگونه است؛ پزشکیان به مراسم عزاداری میرود و فقط با مردم رابطه عادی ایجاد میکند، عدهای دیگر در حال تقسیم قدرت در دولت هستند...
دوم. اعضای کمیتههای تخصصی بهصورتی انتخاب شدهاند که همه راضی باشند. از گروههای اصلاحطلب تا گروههای صنفی. از نهاد دانشگاه تا اعضای ستادهای انتخاباتی. از اقلیت تا زنان. اما واقعیت چیست؟ آنگونه که جناب ظریف گفت جلسات زیادی برای تشکیل این کارگروههای تخصصی برگزار شده است و حدودا یک هفته فرصت برای جمعبندی آنها وجود دارد. روشن و بدیهی است این جمعهای بزرگ و متنوع به اسم کارگروههای تخصصی اساسا نمیتوانند در فرصت چند روزه به یک نظر منسجم و قابل دفاع کارشناسی برسند. ترکیب این کارگروهها بیشتر بهنوعی تنظیم شده است که گویا فرصت چند ماهه برای کار کارشناسی وجود دارد. مثلا اگر انتخابات در همان زمان پیشبینی شده یعنی در خرداد 1404 بود این کارگروهها احتمالا میتوانستند به نتایجی برسند ولی در زمان فوقالعاده کوتاه برای جمعبندی و نظردهی این تشکیلات بیشتر حالتی نمایشی و تبلیغاتی دارد.
به گفتوگوی ظریف ریاست شورای راهبردی دولت چهاردهم توجه کنید. میزان تسلط او به تقسیم کار هرکدام از کارگروهها بیش از حد پایین بود. به هر حال ظریف شخصیت ناشناختهای نیست و همه میدانند او توانایی ساعتها سخنرانی و طرح استدلال با استفاده از آیه و حدیث و شعر و منطق و سیاست بینالملل و... را دارد. زمانی که ظریف با وقت قبلی به تلویزیون میآید و از ذکر نام وزارتخانهها و مسئولیتهای مهم در هرکدام از کارگروههای تخصصی عاجز است، حس سرکاری بودن این کارگروهها بیشتر میشود و سوال جدی اینجا شکل میگیرد: «دولت واقعا کجا و توسط چه کسانی چینش میشود؟»
سوم. برخلاف تصویری که ظریف ارائه داد، فرآیند تشکیل دولت از منظر پاسخگویی با ایرادهای بزرگی روبهرو است. معنای کار کارشناسی در یک نظم سیاسی اتصال نهادهای تصمیمگیر به حلقههای خبره و اهل فکر است. اساسا تقسیمبندی براساس معیارهای متناقض مثل حلقه سیاسی، واحد صنفی و جامعه زنان و اقلیت و حتی حضور چند استاد دانشگاه، به معنای سپردن تصمیمات به کارشناسان نیست. مسیر تصمیمات وقتی از یک ایده و فکر واحد براساس کلان گفتمان مشخصی بیرون نیاید، بیشتر آنکه تکیه بر کارشناسان داشته باشد، ایستاده در کمپین تبلیغاتی است. هشداری که پیر سیاست اصلاحطلبان داد درواقع زدودن گردوغبار هیاهوی تبلیغاتی از واقعیت ماجرا بود. بهزاد نبودی بهدرستی نهیب زد و کاش ظریف و همکاران متوجه تفاوت واقعیت و تبلیغ و کمپینها باشند. قرار است چه کسانی از ترکیب دولت پزشکیان دفاع کنند و پاسخگوی آن باشند؟
چهارم. ظریف از دو خط قرمز یا به تعبیری «شروط وتویی» در چینش همکاران رئیسجمهور منتخب سخن گفت. یکی مبانی جمهوری اسلامی و دیگری گفتمان رئیسجمهور. فرض میکنیم درباره مورد اول توافق داریم و از آن عبور میکنیم. سوال مهم تعریف دولتمردان جدید از گفتمان رئیسجمهور منتخب است. تاکنون هیچ نشانه و تعریف حتی کلی از چیزی که بتوان از آن بهعنوان گفتمان رئیسجمهور نام برد دیده نشده است. حتی جناب ظریف هم هیچ تعریفی از آن ارائه نکردند. بدون شک مسالهای که از آن بهعنوان خط قرمز یاد میشود باید چهارچوبی مشخص و قابل ارجاع داشته باشد.
رفتار و کنش ستاد انتخاباتی پیروز نشان داد هیچ ایده و فکر پیشینی برای تشکیل و اداره دولت وجود نداشته... تشکیل این شورای راهبردی که شاید اسم دقیقتر آن شورای «راهبری» دولت چهاردهم است و ساختن کمیتههایی تحت عنوان کارگروههای تخصصی مثل خرید کتاب تست کنکور در دو هفته باقیمانده به زمان کنکور است.
متن کامل یادداشت مسعود فروغی، قائممقام روزنامه فرهیختگان را «اینجا» بخوانید.