فرهیختگان: مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور منتخب مردم ایران جمعهشب برای حضور در مراسم عزاداری سیدالشهدا در کنار رهبر انقلاب وارد حسینیه امامخمینی(ره) شد. حضور مسعود پزشکیان و رهبر انقلاب در قابی عاشورایی یادآور حضور آیتالله خامنهای در میان لشکر 31 عاشورا در محرم سال 67 است. شب هفتم محرم سال 1403 پزشکیان در حسینیه امامخمینی میهمان رهبر انقلاب بود تا دیدار 36 سال قبل را پاسخ داده باشد.
شب هفتم محرم سال 1367 آیتالله خامنهای در قامت رئیسجمهور وقت ایران پا در پادگان شهید باکری گذاشتند و میهمان لشکر عاشورا بودند. لشکر عاشورا همان لشکری است که شهید مهدی باکری فرماندهی آن را عهده دارد بود و مسعود پزشکیان نیز به گفته خودش مسئولیت اکیپهای اضطراری آن را برعهده داشته است.
رهبر انقلاب در این دیدار در جمع سپاهیان لشکر 31 عاشورا به عزاداری و سخنرانی پرداختند. ایشان در سخنرانی عاشورایی خود به تشریح درسهایی پرداختهاند که از دل واقعه عاشورا قابل استخراج است. به همین بهانه ضمن مرور بخشهایی مهم از این بیانات به بازخوانی برخی دیدگاههای عبرتآموز رهبر انقلاب به واقعه عاشورا پرداختهایم.
ازجمله مدافعان شهرهای خوزستان در روزهای اول جنگ، رزمندگان آذربایجان بودند که با امکانات شخصی و مشقت فراوان خود را به خوزستان رسانده بودند. براساس اسناد تاریخی علاوهبر سفر انفرادی از نقاط مختلف آذربایجان و مناطق ترکنشین کشور در همان یکی دو روز اول جنگ، دستکم ۲۰ گروه از آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل به خوزستان سفر کرده و داوطلبانه به مصاف دشمن شتافتهاند.
تیپ1 عاشورا که حدود 70 درصد استعدادش را نیروهای آذربایجانی تشکیل میداد به دلیل رشادتها و حماسهآفرینی آذربایجانیها در دفاع از سوسنگرد و شکستن محاصره آن و دیگر مناطق جبهه، در اواخر اردیبهشتماه 1361 به استان آذربایجانشرقی تحویل و مهدی باکری که در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس بهعنوان جانشین حاج احمد کاظمی در تیپ نجف درخشیده بود بهعنوان فرمانده تیپ عاشورا منصوب شد.
ماجرای حضور رهبر انقلاب در پادگان شهید باکری در کتاب «لشکر خوبان» به نقل از مهدی قلی رضایی، عضو واحد اطلاعات عملیات لشکر عاشورا اینگونه روایت شده است: سال ۱۳۶۷ و پس از عملیات مرصاد، زمزمههایی در لشکر۳۱ عاشورا بهوجود آمد که احتمال دارد آقای خامنهای، رئیسجمهور وقت به پادگان لشکر بیایند.
پادگان لشکر۳۱ عاشورا در ۱۵ کیلومتری دزفول قرار داشت؛ پادگانی که مهندسی ساخت آن را شهید مهدی باکری انجام داده بود. من داشتم به پادگان فرماندهی میرفتم که متوجه شدم مجموعه ماشینهایی وارد لشکر شدند. سرعت را کم کردم تا غبار جاده بخوابد و ماشینها بتوانند از ما سبقت بگیرند.
از آینه نگاه میکردم که متوجه شدم در ماشین اولی آقای خامنهای نشستهاند. من راهنما زدم که بفرمایید جلو. آقا قبول نکردند و اشاره کردند که به مسیر خود ادامه بدهیم. بعد که به محل پادگان فرماندهی رسیدیم، خدمت آقا رفتیم و سلام و احوالپرسی کردیم. به فرمانده گردان ما خبر دادند امشب با توجه به حضور آقای خامنهای، بچههای ردههای بالای فرماندهی برای جلسه به حسینیه فرماندهی بیایند.
دو روز به تاسوعای حسینی مانده بود. شام را خوردیم و بعد از آن مراسم عزاداری شروع شد. بچهها کنار آقا حلقه عزاداری تشکیل دادند و شروع به سینهزنی کردند. آقا هم سینهزنی میکردند که من از این لحظات چند عکس گرفتم. پس از اتمام عزاداری آقا یک مقدار درباره سیره و تاریخ اهل بیت علیهمالسلام صحبت کردند و گفتند که من از این عزاداری سیر نشدم. فرمودند: «من میروم منطقه و اگر فرصت شد، روز تاسوعا برمیگردم.» روز تاسوعا ایشان مجددا به پادگان شهید باکری برگشتند.
علاوهبر دروسی که آیتالله خامنهای در میان لشکر عاشورا از واقعه کربلا ذکر کردهاند در بیاناتی که ایشان در دیدار با فرماندهان گردانهای عاشورا در سال 71 داشتهاند عبرتهای پندآموزی نهفته است. رهبر انقلاب در این دیدار واقعه عاشورا را از دو جهت «درسها» و «عبرتها» قابل تدبر و تامل دانستند.
ایشان بهطور خلاصه درسهای عاشورا را اینگونه برشمردند:عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس میدهد که در راه قرآن، از همهچیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار میگیرند.
متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.