فرهیختگان: هجدهم تیرماه یعنی همین دوشنبه هفته گذشته بود که آتشسوزیهای زاگرس به منطقه حفاظتشده خائیز در شهرستان کهگیلویه رسید. آنگونه که در خبرها آمده ظاهرا آتشسوزی از روستای خلیفهای شهرستان بهبهان آغاز شد و به کوههای حفاظتشده خائیز رسید.
منطقه حفاظتشده خائیز، با مساحت ۳۳ هزار و ۲۳۵ هکتار یکی از هفت منطقه حفاظتشده استان کهگیلویهوبویراحمد است که در فاصله ۱۵ کیلومتری از جنوب به بهبهان، از شرق به پل پادوک در خیرآباد گچساران و از غرب به سد مارون متصل است. به گفته فعالان محیطزیستی در چند روز اخیر بیش از 40 تا 50 درصد از کوههای خائیز در آتش سوخت. شاخصترین گونه جانوری منطقه حفاظتشده خائیز کل و بز بهشمار میرود و براساس بررسی سازمان حفاظت محیطزیست، از مطلوبترین زیستگاههای کل و بز در کشور است.
منطقه خائیز در حوزه استحفاظی شهرستان گچساران، کهگیلویه و بهبهان در استان خوزستان واقع شده که با وجود روستاهای اطراف این منطقه و تعارض منافع آنها، هر ساله بخشی از این منطقه بکر در آتش خاکستر میشود. آتشسوزی منطقه حفاظتشده خائیز درنهایت روز گذشته با کمک نیروهای امدادی دو استان کهگیلویهوبویراحمد و خوزستان مهار شد.
پیش از این در «فرهیختگان» به وضعیت و دلایل آتشسوزیهای مکرر در منطقه زاگرس پرداخته بودیم. فعالان محیطزیستی محلی معتقدند که 95 درصد آتشسوزیها در منطقه زاگرس دلایل انسانی دارد اما باز هم باید در فصلهای سرد سال با توجه به تکرار آتشسوزیها در چندسال اخیر چاره و برنامهای اندیشیده میشد.
زاگرسنشینان میگویند با توجه به عواملی که در مناطق وجود دارند، دلایل آتشسوزیها متفاوت است. ممکن است بیاحتیاطی کشاورزان باشد یا بیاحتیاطی گردشگران یا افراد حاضر در منطقه. همچنین احتمال دارد عامل آتشسوزی زنانی باشند که برای برداشت گیاهان دارویی به جنگلهای زاگرس مراجعه میکنند.
دلایل عمدی هم میتواند زمینخواری و تعارضات محلی باشد. تعارض بین مردم و دولت، گاهی خودش را در آسیب دیدن جنگل نشان میدهد. گاهی وقتها ممکن است بیعدالتی صورت بگیرد و مردم چون فکر میکنند جنگل متعلق به دولت است، به جنگل آسیب وارد کنند. همچنین احتمال دارد فردی زغال تولید کند. وقتی این شخص توسط نهادهای نظارتی جریمه میشود برای تلافی جنگل را آتش میزند.
در بسیاری از مناطق زاگرس، این بلا به جان زاگرس نازل شده بود. اختلاف میان محلیها هم خودش را در آسیب به جنگل نشان میدهد. گاهی در میان نیروهای دولتی دیده شده تعداد معدودی از محیطبانان وقتی اخراج شدند، با این انگیزه دست به آتشسوزی جنگل زدند.
اما در هر صورت بحثهای زمینخواری در جنگلهای زاگرس بسیار پررنگ است. وقتی میخواهند زمین را تصرف کنند، جنگل را آتش میزنند. همچنین افرادی که میخواهند از درخت زغال بگیرند، جنگل را به آتش میکشند؛ چراکه جنگلی که سوخته، خارج کردن چوب آن راحتتر است!
محمد درویش، فعال محیطزیست در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره آتشسوزیهای اخیر زاگرس گفت: «حقیقت ماجرا این است که ما امسال ترسالی داشتهایم. وقتی که ترسالی داریم، بههرحال باید خودمان را برای آتشسوزیهای بیشتری آماده کنیم. درطول دودهه اخیر بالاترین تیک آتشسوزیهای ما حتی به بالای 40 تا 50 هزار هکتار رسیده و دقیقا زمانی رخ داده است که بارندگیهایی بیشتر از میانگین سالانه داشتیم. همین اول کار باید تکلیفمان را روشن و به مردم اعلام کنیم توطئهای در کار نیست و نفرینی ما را نگرفته است. نباید دچار سندروم شکنجه خاموش شویم و فکرکنیم همه بلاها تنها بر سر کشور ما نازل میشود. اکنون ترکیه، یونان، پرتغال و کشورهایی که در نیمکره شمالی قرار دارند درگیر آتشسوزی هستند. موضوع جهانگرمایی را هم اگر به آتشسوزیهای اخیر اضافه کنیم، میبینیم که این مساله یک مساله طبیعی است.»
وی معتقد است آنچه باید به آن توجه میشد، احتمال رخ دادن آتشسوزی در چندماه اخیر بود. او ادامه داد: «امری که باید به آن توجه شود، این است که وقتی احتمال میدهیم امسال رخ دادن آتشسوزی بیشتر است، به جایی که به هموطنان خودمان اتهام بزنیم و بین همدیگر کینه ایجاد کنیم؛ از نهادهای مسئولی که میدانند در زاگرس کدام منطقه بیشتر آسیبپذیر است و اطلاع دارند که پوشش گیاهی کدام منطقه از زاگرس بهتر است در آن مناطق یگانهایی را مستقر کنند که سرعت عملشان برای اطفای حریق بیشتر باشد. کلیپهایی تولید شود که اگر هنگام پیکنیک و طبیعتگردی آتش را خاموش کنید یا کاه و کلش محصول کشاورزی را آتش نزنید، احتمال وقوع آتشسوزی بسیار کمتر میشود. هرچند همیشه افرادی هستند که امکان دارد عمدا منطقه را دچار حریق کنند و دولت باید باجدیت با آنها برخورد کند اما هرقدر که رصدهای ماهوارهای و پایشها را افزایش دهند، این افراد بهتر شناسایی میشوند و مردم اگر بدانند در صورت وقوع آتشسوزی عمدی شناسایی و مجازات میشوند، حساب کار دستشان میآید.»
درویش همچنین در این گفتوگو به قوانین دستوپاگیر در مهار آتشسوزیهای زاگرس نیز اشاره کرد. وی گفت: «قوانین دستوپاگیری که در هوانیروز و یگانهای هوایی نیز وجود دارد باید اصلاح شوند. باید عالیترین مقام منابع طبیعی به فرمانده ارتش یا سپاه نامهنگاری کند و از یگانهای هوایی اطفای حریق آنها کمک بخواهد. این قوانین را تا جایی که امکان دارد کوتاه کنیم. اجازه دهیم که با سرعت بیشتر و بدون رعایت تشریفات اداری و بدون ریختن پول، این هلیکوپترها یا هواپیماها بلند شوند و وظیفه اطفای حریقشان را انجام دهند. همچنین هواپیماها باید مجهز به دستگاههایی باشند که بدانند منابع آبی را در کدام منطقه خالی کنند تا بالاترین اثربخشی را داشته باشد.»
این فعال محیطزیستی درباره تجهیزات اطفای حریق جنگلی کشور گفت: «میزان آتشسوزی سال گذشته در کانادا، به اندازه کل رویشگاههای جنگلی ایران بود. بنابراین یادمان باشد که آتشسوزی وقتی اتفاق میافتد مهار کردن آن با تجهیزات فوقپیشرفته هم آسان نیست. ما خوششانسیای که آوردیم این بود که تراکم رویشگاههای جنگلیمان به اندازه تراکم رویشگاههای جنگلی سیبری یا کانادا نیست. اگر بود که فاجعه بسیار بزرگتر میشد. اما به هرحال یگان اطفای حریق ما در سازمان جنگلها، منابع طبیعی، هلالاحمر و کمیتههای بحران؛ نهتنها هماهنگ نیستند بلکه بهروز هم نیستند و حتما در این حوزه نیاز به تجهیز امکانات و آموزش دارند. آموزشهایشان نیز نیاز به تجهیز دارد. ما باید همتاهای این گروهها را از کشورهای مختلف دعوت کنیم تا کسب تجربه کنند و به این ترتیب نیز بهروز شوند.»
متن گزارش کامل زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.