فرهیختگان: افزایش سنوات در کنار نکات منفی مثل افت تحصیلی و فرسودگی فرصتهای فراوانی نیز برای دانشجویان فراهم میکند. آنها میتوانند از خدمات دانشگاه بهره ببرند و بخشی از زندگی خود را با هزینههای کمتری بگذرانند. تاخیر در جامعهپذیری را هم نباید فراموش کرد. دانشجو باید یاد بگیرد که بالهای خود را باز کند و وارد جامعه شود و هرچه این زمان به تعویق بیفتد فرد توان هماهنگ شدن با جامعه را از دست میدهد.
البته ماندن دانشجویان میتواند برای اساتید نیز مفید واقع شود و استاد میتواند از دانشجو برای پیشبرد اهداف علمی یا نگارش مقاله و... استفاده کند. این ماندن البته خیلی به نفع دانشگاه نیست. در دانشگاههای دولتی دانشجوی سنواتی باعث اشغال شدن ظرفیت میشود و این بر کیفیت ارائه خدمات رفاهی دانشگاه اثر میگذارد.
در حالت معمول دانشجویان تمایل دارند زودتر مدرک خود را بگیرند ولی ضعفهای سیستماتیک و نظارتی دانشگاهها از دانشجویان جلو میزنند. دانشجویان کمکم وارد چرخه روانی میشوند. خستگی، عدم تعهد دانشجو، بیانگیزگی، بیرغبتی به آموزش و پژوهش و افت تحصیلی موجب تاخیر در تحصیل میشود و از طرفی ادامه مسیر نیز باعث فرسودگی میشود و نظام عالی از تربیت افراد برای پیشرفت کشور باز میماند.
5 راهحل برای سنوات بدون افزایش زمان
در چشماندازی کلی با سه دید متفاوت نسبت به این مساله روبهرو هستیم. از نظر اغلب دانشجویان منشأ مشکلات دانشگاه و اساتید آن است اما اغلب اساتید اول دانشجویان و سپس دانشگاه را مقصر میدانند. مسئولان دانشگاه هم ضعف در نظارت و قوانین ساختاری دانشگاه را عامل اصلی و زمینهساز مشکلات میدانند.
با اینکه هیچکس این مساله را گردن نمیگیرد اما پاک کردن صورتمساله به جای حل آن چیزی را از پیش نمیبرد. افزایش زمان سالهای تحصیلی تنها راهحل این مشکل نیست و میتوان از راهکارهای موثرتری نیز استفاده کرد. در خلال مصاحبهها پنج راهکار زیر برای حل چالشهای ساختاری مطرح شد.
1- تشکیل کارگروه مشورتی اساتید گروههای آموزشی با دانشجویان: شناخت اساتید و دانشجویان نسبت به هم میتواند باعث شناخت مشکلات زمینهای آنها شود و با حل این مشکلات، انجام پروژهها آسانتر و سریعتر میشود.
2- لزوم همکاری بیشتر مرکز مشاوره با گروههای آموزشی: مسائل روانی تاثیر بسیاری روی عملکرد تحصیلی دانشجویان میگذارد بنابراین دانشگاهها با وصل کردن دانشجویان به مرکز مشاوره میتوانند سهمی در کاهش و عدم گسترش مشکلات دانشجویان داشته باشند و بخشی از دلایل ناخواسته دانشجویان را کاهش دهند. اگر این کارگروهها با وجود اساتید گروههای آموزشی انجام شود یا نتایج به آنها برسد، درک متقابل بیشتری میان دانشجو و اساتید به وجود میآید.
3- کاهش میزان اشتغال و سمت اداری اساتید و تعیین وقت مناسب مشاوره پایاننامه برای دانشجویان: سهم اساتید در سنواتی شدن دانشجویان تا حدی محرز است. اساتیدی که در چند حیطه مشغول به کار هستند باید بتوانند میان وظایف آموزشی و پژوهشی و اجرایی خود هماهنگی ایجاد کنند. اساتیدی که با دانشجویان دکتری سر و کار دارند باید زمان مناسبی را نیز برای مشاوره پایاننامهها قرار دهند.
4- پرداخت بخشی از اعتبارات مالی پروژهها در ابتدای کار: بودجه دانشگاهها محدود است و به پروژههای دانشجویی کمتر اختصاص داده میشود ولی یکی از دلایل مهم سنواتی شدن ضعف مالی دانشجویان است که با تخصیص یافتن بخشی از اعتبارات به پروژههای رشتههای فنی و تجربی کمک بزرگی به سرانجام رسیدن پروژهها میکند. همچنین با ایجاد زمینهای برای همکاری بیشتر شرکتهای دانشبنیان، سازمانهای دولتی و غیردولتی در پروژهها میتوان کمک شایانی به ارتقای کیفیت پروژهها کرد.
5- تخصیص بیشتر تجهیزات مرتبط با پروژهها و مواد آزمایشگاهی به دانشگاه: یکی از اقداماتی که باعث کاهش زمان اتمام پایاننامه دانشجویان میشود پیشبینی تجهیزات و ضروریات پروژهها و فراهمسازی آنها قبل از شروع پروژههاست. همچنین دانشگاه میتواند با شرکتهای تولیدکننده و تهیهکننده تجهیزات قرارداد همکاری ببندد و از جهت تهیه تجهیزات باری را از روی دوش دانشجویان بردارد.
متن کامل این گزارش را در صفحۀ دانشگاه روزنامه فرهیختگان بخوانید.