

این اظهارات در مجموع مثبت ارزیابی میشود. البته قانون مربوط به پیشگیری از وقوع جرم مدتهاست که در حال تدوین و بررسی است. مساله خشونت که یکی از جلوههای اعمال مجرمانه است ویژگی خاص خود را دارد. معمولا خشونت صفت جرائم ارتکابی کسانی است که «یقه چرکینها» نامیده میشوند و واضح است که عموما این جرائم علیه اشخاص است. البته جرائم علیه اموال یا امنیت داخلی و خارجی نیز میتواند توام با خشونت باشد. آنچه مسلم است مبارزه با این پدیده خطرناک و شوم باید با آموزش و فرهنگسازی آن هم از داخل خانواده و پیش از شروع آموزش رسمی اطفال باشد. به این معنا که بر خلاف آنچه بیشتر متداول است والدین به تشویق و تمجید خشونت نپردازند و فرزندان خود را به حرکات تهاجمی و خشن تشویق نکنند.
اما درباره آنچه قوه قضائیه میتواند – و باید – در این باره انجام دهد گمان میکنم اولین حرکت میتواند حذف همه مجازاتهای تعزیری شلاق باشد. شلاقهای حدی را به لحاظ جنبه شرعی آنها نمیشود حذف کرد، اما وجود مجازات شلاق برای جرائم کیفری، صرفا باعث ترویج خشونت میشود. حرکت دیگری که ممکن است قوه قضائیه البته به شرط همراهی قوه مقننه به آن قادر باشد محدود کردن یا حذف صحنههای خشونتبار از فیلمها و سریالهای تلویزیونی است. منکر بدآموزی این صحنهها نمیتوان شد، زیرا با مشاهده آنها قبح و زشتی خشونت کاهش مییابد و رفتهرفته از بین میرود. مورد دیگری که ممکن است بازدارنده باشد این است که در روابط زوجها هر گونه خشونت کلامی یا فیزیکی از موجبات تقاضای جدایی تلقی شود. بدیهی است خانواده باید حفظ و نباید به سهولت راه جدایی باز شود، اما پیشبینی تدابیر قانونی جلوی اینگونه برداشتها و رهنمودهای نادرست نیز باید گرفته شود. کودکی که بد زبانی و حتی تعرض فیزیکی پدرش را به مادرش میبیند قطعا همین روش را در قبال خواهر و برادر کوچکتر خود و احیانا مادرش اعمال خواهد کرد.
به هر حال جلوههای مختلف خشونت را در جامعه میتوان دید و فشارهای اقتصادی و اجتماعی باعث شده که ظرفیت تحمل مردم کاهش یابد و به سهولت به نقطه انفجار برسند. قسمتی از این وضعیت جنبه قهری و اجباری دارد، اما وقتی در جامعهای خشونت نهادینه شد، افرادی را که آستانه تحملشان پایین است به سهولت و سرعت به نقطه ارتکاب اعمال غیرقابل پیشبینی و توجیه میرساند. اینکه تشکیلات پیشگیری از جرم قوه قضائیه تا چه حد توانایی برخورد با پدیدههایی را داشته باشد که عمدتا ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانی دارند و متاثر از دهها عامل دیگر نیز هستند، تا چه حد موفق شود، موضوعی است که باید صبر کرد و دید.
