فرهیختگان: پارلمان انگلیس و فرانسه تقریبا بهطور همزمان منحل شدند. پارلمان انگلیس در 2 خرداد (22 می) به درخواست نخستوزیر و تایید پادشاه این کشور منحل شد و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز پارلمان کشورش را در 20 خرداد (9 ژوئن) منحل کرد. دور نخست انتخابات پارلمانی دومرحلهای فرانسه در 10 تیر (30 ژوئن) برگزار شده و دور دوم آن نیز در 17 تیر (7 جولای) برگزار میشود.
انتخابات پارلمانی انگلیس نیز در روز 14 تیر (4 جولای) برگزار شد. همزمانی التهاب سیاسی در این دو کشور که منجر به انحلال پارلمان شدند، نشان میدهد اتفاقات دو کشور میتوانند مشابهتها و ارتباطاتی با یکدیگر داشته باشند.
در انگلیس حزب کارگر که بازسازی شده و بار دیگر به خاستگاه چپ خود بازگشته به قدرت رسید. از سوی دیگر راستهای افراطی در دور اول انتخابات پارلمانی به حزب اول تبدیل شده و احتمال میرود در دور دوم حتی بتوانند به اکثریت لازم برای تشکیل دولت دست یابند. انگلیس پس از 14 سال از راستگرایان حزب محافظهکار به چپگرایان حزب کارگر چرخید و فرانسه نیز به مرور از چپ میانه به راست میانه و حالا بهسمت راست افراطی درحال گردش است.
چپها و راستهای افراطی در غرب هردو بهدنبال بهبود وضعیت اقشار ضعیف هستند. چپها خاستگاه و شعار اصلیشان بهبود اقشار فروافتاده است اما راستهای افراطی نیز بهدلیل قدرتگیری بر اثر پدیده مهاجرت دیدگاههای مشابهی دارند. راستهای افراطی معتقدند مهاجران باعث شدهاند فرصتهای شغلی بومیها از بین رفته و دستمزدهایشان کاهش یابد.
به عبارتی دیگر این گروه مدافع اقشار فرودست البته از جنس بومی آن است. در سیاستخارجی نیز این دو مشابهتهایی دارند. احتمالا برخلاف راستگرایان حزب محافظهکار، حزب کارگر تمایل کمتری به هزینه در جنگ اوکراین داشته باشد. حزب راست افراطی اجتماع ملی فرانسه نیز مخالفت خود با صرف هزینه برای جنگ اوکراین را آشکارا اعلام کرده است. شباهت رفتاری این دو دسته قابل توجه و محل اعتناست.
یکی از دلایلی که جریانات سیاسی انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا به آن اشاره میکردند، رها شدن از قید و بندهای این اتحادیه برای برقراری روابط دوجانبه تجاری با کشورهای جهان بود. پس از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، لندن تصمیم داشت برای جبران موقعیت از دست رفته روی به همکاری دوجانبه اقتصادی گسترده با واشنگتن بیاورد که این اقدام بهدلیل خواستههای آمریکا و ضعف این کشور محقق نشد.
با توجه به ابعاد توافق اقتصادی مدنظر انگلیس برای جایگزینی روابط با اتحادیه اروپا، تنها آمریکا و چین این قابلیت را دارند. بهنظر میرسد پس از کنار رفتن حزب محافظهکار از قدرت که به روابط با آمریکا اعتقاد داشت، حزب کارگر به همکاریهای بیشتر با چین بیندیشد. البته حزب کارگر همانند حزب محافظهکار قادر به ترجیح یک طرف بر دیگری نیست. حزب محافظهکار به دلیل روابط درون غربی و عضویت در ناتو کار آسانتری برای تقویت روابط با آمریکا داشت اما حزب چپ قادر به حرکت مشابهی نیست.
از این رو حزب کارگر بهدنبال افزایش وزن چین در مبادلات خواهد بود نه ثقل یافتن این کشور در روابط تجاری خود. بر این اساس میتوان گفت احتمالا جایگاه چین در سیاستخارجی انگلیس تقویت میشود. در مقابل راستهای افراطی فرانسه گرایش غیرقابل انکاری به روسیه دارند. مسکو مدتهاست به حمایت از احزاب راست افراطی در قاره سبز پرداخته و قادر به مدیریت تحولات آنهاست.
حزب اجتماع ملی و رهبر معنوی آن مارین لوپن کمکهای مختلفی از روسیه دریافت کردهاند که شامل کمکهای مالی برای تبلیغات انتخاباتی و کمک غیرمستقیم سایبری در چهارچوب حمله به زیرساختهای سایبری جریان رقیب میشود. بهطور خلاصه انگلیس بهدلیل مشکلات اقتصادی تصمیم به بهبود روابط با چین گرفته است و فرانسه نیز در آستانه تقویت جایگاه روسیه در سیاستخارجی خود است.
متن کامل گزارش سیدمهدی طالبی دبیر گروه جهانشهر را در روزنامه فرهیتگان بخوانید.