کمین فالانژها و تکنیسین‌‌ها؛
دو تجربه پیش روی مسعود پزشکیان است، البته او فعلا نه هاشمی 84 است نه موسوی 88. استعداد‌ها و امکانات و ویژگی‌های شخصی و سیاسی‌اش هم با آنها فرق دارد، اما اطرافش پر از تکنیسین و فالانژ است.
  • ۱۴۰۳-۰۳-۲۶ - ۰۹:۳۳
  • 00
کمین فالانژها و تکنیسین‌‌ها؛
پزشکیان روتوش شده هاشمی است یا موسوی؟
پزشکیان روتوش شده هاشمی است یا موسوی؟

محمد زعیم‌زاده، سردبیر: ظاهرا شگفتانه شورای نگهبان، مسعود پزشکیان و کمپینش را هم مثل خیلی از فعالان سیاسی غافلگیر کرده است. آنها به‌وضوح آماده رقابت نیستند. کلی‌گویی و بی‌موضع بودن با اندکی چاشنی عوام‌زدگی نخستین برداشت از دومین ظهور مسعود پزشکیان در تلویزیون بود. ظهور و بروزی حتی ضعیف‌تر از نمایش اول در توضیح برنامه هفتم توسعه.

به عمق فاجعه نگاه کنید. کاندیدای ریاست‌جمهوری که فرضش موفقیت است باید به سرعت برای موضوعات اساسی کشور مثل ناترازی‌ها و کمبود بنزین و... حرف داشته باشد و تصمیم بگیرد، اما او به‌وضوح هیچ ایده‌ای ندارد. در سمت راستش یک اقتصاددان لیبرال نشانده است و در سوی دیگر یک نهادگرا. هر سوالی می‌شود می‌گوید کارشناسان باید نظر بدهند و به این سوال هم جواب نمی‌دهد که وقتی اطراف شما پر از ایده‌های ضدونقیض است درباره چنین موضوعی چطور تصمیم خواهید گرفت؟

واقعیت این است که ورود پزشکیان به این سیاق در موضوع اقتصاد یک عقبگرد تلخ در سنجش ایده‌های حکمرانی در جریان اصلاح‌طلب بود. از اینجا به بعد به نظر می‌رسد تلاش می‌شود بین بود و نمود پزشکیان فاصله بیفتد، مسعود پزشکیان یا کمپین مسعود پزشکیان؟ احتمالا از امروز تا هشتم تیر فاصله بین این دو زیاد‌تر می‌شود.

با رصد اطرافیان پزشکیان، سه سناریو محتمل است که دوتای آنها امتحان‌شان را پس داده‌اند. رتوش پزشکیان به شیوه هاشمی 2005 سناریوی اول است و تغییر وضعیت به سبک موسوی 88 سناریوی دوم. اولی کار تکنیسین‌‌های تکنوکرات است و دومی کار فالانژهای سیاسی و چپ‌های رادیکال.

فیلم‌های انتخاباتی هاشمی را یادتان می‌آید؟ جلسات تصنعی با جوانان و دانشجویان و... و آخر دختران اسکیت‌سوار با لوگوی HASHEMI 2005  که یعنی بله شما با یک هاشمی دیگری طرف هستید. نه از آن پارلمانتاریست چپ‌گرای دهه 60 خبری هست و نه از آن اقتدار و اتوریته عالیجنابی دهه 70 که زیر چرخ‌های توسعه نطق‌ها را کشیده بود. کشتیبان را سیاست دیگری آمده است. تلاش برای برساخت یک هاشمی جدید در کمپین او جدی بود، اما نتیجه کمپین فاجعه بود. سانتی‌مانتالیسم و ژیگول‌سازی جواب نداد. کسی باور نمی‌کرد هاشمی جدیدی در کار است. آنهایی هم که می‌خواستند به همان اقتدار و صلابت رای بدهند، چینی باورشان تَرک خورده بود. هاشمی نه برای راست‌ها کار کرد و نه چپ‌ها و در چشم به‌هم‌زدنی مغلوب استاندارش در اردبیل شد.

نسخه دوم، شبیه‌سازی با کمپین شکست‌خورده 88 است. زمستان 87 وقتی موسوی به میدان آمد، سالنامه‌های مطبوعات اصلاح‌طلب که با عکس خاتمی زیر چاپ رفته بود، مجبور شدند جلدشان را عوض کنند. اسفند 87 موسوی از نازی‌آباد شروع کرد و از ولایت‌فقیه گفت که جلوی دیکتاتوری را می‌گیرد. اخم رادیکال‌ها سفت‌تر شد. دیگر موسوی آمده بود و خاتمی مجبور به کناره‌گیری شد. انتخابات که جلوتر رفت دیدند کار سخت است، باید برساخت دیگری از او ساخت. موسوی به سیاق همه آن 20 سال ابتدا مخالفت کرد اما از جایی به بعد فرمان را سپرد به دست چریک‌های پیر و جوان. لحن و ادبیات کم‌کم تغییر کرد. موج رادیکالیسم سوسیال‌دموکراسی مهندس رهنورد تشدید شد. موسوی دیگر دلش برای صلوات‌های حسینیه نازی‌آباد غنج نمی‌رفت، به‌جایش رابط‌های اشرف برایش سوت و کف می‌زدند. آخرش هم یک راننده ناارجمند برایش دربست کردند از نازی‌آباد تا بن‌بست اختر.

فالانژ‌های چپ هر چقدر هم با پوپر عشق‌بازی کنند و کباده استوارت میل بکشند، آخرش رو به کپیتال مارکس سجده می‌کنند و پامنبری‌های تفسیر سرخ مسجد جوستان هستند. زعارت روح شورشی در سلول‌های سیاسی‌شان موکد شده است. تجربه موسوی 88 یک شکست تاریخی ملی بود. فالانژ‌ها، هم کشتی موسوی را غرق کردند هم کشور را در چاه تحریم‌ها انداختند.

حالا این دو تجربه پیش روی مسعود پزشکیان است، البته او فعلا نه هاشمی 84 است نه موسوی 88. استعداد‌ها و امکانات و ویژگی‌های شخصی و سیاسی‌اش هم با آنها فرق دارد، اما اطرافش پر از تکنیسین و فالانژ است. تکنیسین‌ها قهرمان تاکتیک هستند و بازنده بزرگ استراتژی. آنها در تک‌مسابقه‌ها ممکن است شما را پیروز کنند اما آخر لیگ به سقوط می‌کشانندتان. فالانژ‌ها هم فلوشیپ انفجار و انتحار دارند، اگر هدف تخریب و پایان است آنها هادیان خوبی هستند.

پزشکیان البته می‌تواند راه سومی را هم جلوی خود باز کند. صحنه انتخابات به‌گونه‌ای است که نیروهای معتدل و کاربلد در صحنه کم نیستند. او باید خودش باشد، بدون رتوش و برساخت سیاست‌ورزی کند. هر کس به او گفته خودت باش، اگر صادق بوده خیرش را خواسته. یک استراتژی عاقلانه هنوز می‌تواند رقابت انتخاباتی را بر سر ایده‌های حکمرانی تثبیت کند. ره افسانه زدن و دل به بازی فالانژها و تکنیسین‌ها سپردن مشکلی را نه از پزشکیان حل می‌کند نه از کشور.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰