مسعود فروغی، قائممقام مدیرمسئول: نحوه ورود پزشکیان به انتخابات در گفتوگوی تلویزیونی کمی به محاسبات اصلاحطلبان آسیب وارد کرد. آنها بعد از چند دوره اخیر برای راضی کردن بدنه رای خودشان کار سختی دارند. اگر راه دوری نرویم، آنها سال 88 از تقلب بزرگ در انتخابات گفتند ولی دو سال بعد خاتمی در انتخابات مجلس رای داد.
دو سال بعد از آن حضور یواشکی، خاتمی در انتخابات جریان اصلاحات پشت «حسن روحانی» ایستاد. روحانی برای جذب رای روی اشتباه رقبا و راضی کردن بخشی دیگر قمار کرد. قمار او در سال 96 هم جواب داد ولی حاصل دولتش سرخوردگی بدنه رای اصلاحطلبان شد. برای همین همتی در سال 1400 موفق نبود و در انتخابات دو دوره اخیر مجلس نیز، خبری از کنش سابق اصلاحات نبود.
حالا مسعود پزشکیان با شخصیت و تفکر سیاسی متفاوت از روحانی با این سوال بزرگ مواجه است: چگونه بدنه اجتماعی را راضی به مشارکت کند؟
پزشکیان بدون شک در اولین فرصت مبارزه انتخاباتی موفق نبود، او احتمالا میخواست از گزینه «رادیکال کردن» فضای انتخابات استفاده نکند. برخی میگویند اساسا شخصیت پزشکیان اینگونه نیست. در روایت رسانههای اصلاحطلب از جلسه برخی چهرهها با او در روزهای اخیر هم این برداشت قابل فهم است.
ارجاع زیاد به نهجالبلاغه و نوعی نقد همه اهالی سیاست در شکستها و چالشها و جوابهایی که بوی تندوتیز سیاسی نمیدهد، به روشنی در این روایت دیده میشود. هنوز نمیدانیم این انتخاب پزشکیان است یا واقعا از رادیکالیسم فراری است؟ باید منتظر ماند. این فرضیه که رادیکال کردن فضا برای روزهای منتهی به انتخابات جواب میدهد و در ابتدا باید آرام و آهسته شروع کرد هم قابل توجه است.
پزشکیان اما بدون اینکه بخواهد رادیکال باشد یا آن را انتخاب کند، چه راههایی برای جذب رای دارد؟ آیا موج حمایتی سیاسیون و راس اصلاحطلبان برای تبدیل شدن به یک موج اجتماعی در بنبست رادیکالیسم گیر کرده؟ اگر جواب این سوال مثبت است، دو ایده قابل بررسی است: اول اینکه پزشکیان چقدر ظرفیت رادیکال کردن فضا را دارد؟ دوم اینکه بدنه اجتماعی با چه میزان رادیکالیسم به تحرک میافتد؟ و حد عمل او در فضای اجتماعی ایران چقدر است؟
به نظر میرسد در زمینه اجتماعی کنونی و با توجه به اینکه انتخابات امسال پس از شهادت رئیسجمهور برگزار میشود، فضا برای اجرای ایدههای تندوتیز محدود است. از طرف دیگر تجربه ایدههای رادیکال در عمل منجر به موفقیت دولت مستقر نشده است و بدنه اجتماعی این مساله را درک میکند.
اصلاحطلبان اما باید دنبال راه جدیدی باشند، آنها امسال یک کاندیدای اصیل دارند و رقبا هم ویژگیهای جناب رئیسی را ندارند. از مشکلات رقابت 1400 برای آنها اجماع قاطع جناح مقابل روی رئیسجمهور منتخب بود. حتی حملات سال 96 روحانی و نحوه واکنش اخلاقی رئیسی باعث شده بود ابزارهای همتی کمرمق شود. وضعیت رقبای پزشکیان اما اینگونه نیست.
پزشکیان میان یک سخنرانی حوصلهسربر در تلویزیون که شبیه نطق نماینده مجلس بود یا مواضع آتشین و رادیکال، میتواند با انتخاب راه سوم روی نقاط ضعف رقبا تمرکز کند و با ایجاد تفاوت محسوس میان خودش با بقیه، کار را به دور دوم بکشاند. کاری که از او به عنوان یک نیروی سیاسی باسابقه برمیآید.
مساله آخر اما اثر رفتار و کنش پزشکیان روی جناح مقابل است. اگر کاندیدای اصلاحطلبان با مسیر فعلی ادامه دهد، اصولگرایان احتمالا با دست بازتری یکدیگر را نقد میکنند. آنها اگر خیالشان از رای پایین پزشکیان راحت شود، متفاوت رفتار میکنند. ولی اگر نگران دور دومی شدن یا شکست در مرحله اول باشند، با احتیاط درباره هم کنش خواهند داشت. شاید نظر سبد رای ایدئولوژیک اصولگرایان ثابت بماند ولی بخش بزرگی از کسانی که حتما یا احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند، نظر قابل تغییری دارند. تغییر نظر آنها بیشتر محصول اشتباه کاندیداها در مسیر انتخابات است.
اشتباهاتی که قبلا از سوی همه دو ضلع اصلی اصولگرایان دیدیم و بعید نیست دوباره تکرار شود. نقش پزشکیان با این تفاسیر محدود به سبد رای اصلاحطلبان نیست، او میتواند با قوت و ضعف در عمل سیاسی سبد رای اصولگرایان را هم جابهجا کند و روی تصمیمات آنها اثرگذار باشد.
متن کامل سرمقاله امروز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.