ابوالقاسم رحمانی دستیار سردبیر روزنامه فرهیختگان: با توجه به وضعیت پیشآمده و انتخابات زودهنگام پیشرو و تغییر و تحول در دولت، روزنامه فرهیختگان در گزارشی وضعیت آموزشوپرورش کشور، وضع موجود و وضعیت مطلوب را بررسی کرده تا شاید دولت چهاردهم، فارغ از اینکه کدام شخص یا جریانی سکاندار دولت خواهد بود، در مسیری متفاوت از بقیه، با درس گرفتن از کمبودهای قبلی و تقویت نقاط قوت آنها، بتواند وضعیت مطلوبتری را در این حوزه رقم بزند. مهمترین معضلاتی که آموزش و پرورش در حال حاضر دارد از کمبود ۴۰۰ هزارتایی معلم و ۹۲۰ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل گرفته تا بیشتر شدن هرساله سهم مدارس غیردولتی در داشتن رتبههای برتر را در این گزارش بررسی کردیم.
آموزشوپرورش و معضل کمبود معلم
طبق اطلاعات و آمار موجود و همچنین اظهار و اعلام مسئولان نظام آموزشی کشور، درحالحاضر آموزشوپرورش با کمبود 400 هزارتایی معلم مواجه است. کمبودی که در ارتباط با آن به کرات توضیح دادیم و اصلیترین علت هم نوع نگاه وزرا و سیاستگذاران نظام آموزشی کشور به مساله تامین معلم در ادوار مختلف بوده است. اما خب به هر شکل و دلیلی این کمبود درحالحاضر گریبانگیر آموزشوپرورش، دانشآموزان و خانوادههاست.
هر ساله در آغاز سال تحصیلی اخبار و حواشی زیادی پیرامون نبود و کمبود معلم در مدرسههای سراسر کشور منتشر میشود و هر ساله هم تصمیمگیران با روشهای مختلفی سعی در حل مشکل دارند. اما خب راهحلی که توسط دولتهای مختلف برای جبران این کمبود و کسری طی شده، محل ایرادات زیادی است. پرواضح است که هم طبق اسناد بالادستی و هم توصیه اکید رهبری در سخنرانیهای مختلف، مسیر اصلی تربیت معلم و تامین نیروی انسانی آموزشوپرورش، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان است. اما آیا تا به امروز تمامی معلمان حاضر در مدارس از این مسیرها راهی کلاس درس شدهاند؟
آیا دانشگاه فرهنگیان چنین ظرفیت و زیرساختی داشته تا پاسخگوی نیاز 400 هزارتایی باشد؟ اصلا دانشگاه فرهنگیان در جذب، تربیت و توزیع معلم تا به امروز مسیر درستی را طی کرده؟ اینها بخشی از سوالاتی است که در ارتباط با جذب، نگهداشت و توزیع نیروی انسانی خصوصا در دانشگاه فرهنگیان و کل نظام آموزشی کشور وجود دارد و هر از چند گاهی هم مورد توجه دغدغهمندان این حوزه قرار میگیرد و سر آخر نه تغییری رخ میدهد و نه اصلاحی صورت میگیرد.
درباره دانشآموزان
کمی بیشتر از 16 درصد از دانشآموزان کشور در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند. خیلی از غیردولتیها علیرغم هزینههای اضافی که دریافت میکنند، حال و روز خوبی نه در حوزه آموزش و نه پرورش ندارند.
پس اینجا لازم است تفکیکی بین این مدارس قائل باشیم و آن هم اینکه وقتی حرف از تبعیض میزنیم و پای عدالت آموزشی و سلب فرصتهای برابر به بحث باز میشود، داریم درباره بعضی از مدارس خاص حرف میزنیم. همانهایی که به بهانههای مختلف مثل کادرسازی، تربیت اسلامی، تربیت نخبه و از همه جالبتر تربیت دانشآموز مسلمان انقلابی، هزینههای گزاف از خانوادهها دریافت میکنند، گزینشهای عجیبوغریبشان را هم پیاده میکنند و سرآخر دانشآموزان را جذب میکنند.
همان مدرسههایی که پس و پیش نام و آوازهشان اسم یک سیاستمدار و شخص ذینفوذی هم به گوش میرسد. مضاف بر این و در راستای ارائه راهکار بعد از انتقاد، بارها گفتیم و نوشتیم و این بار هم تکرار میکنم که برای جلوگیری از گسیل دانشآموزان دولتی و خانوادههای آنها به سمت غیردولتیها، اولین قدم جلوگیری از توسعه و تاسیس مدارس غیردولتی جدید و بعد از آن توسعه آموزش دولتی است. راستش را بخواهید اینجا هم میبایست بازگشتی به وضعیت تربیت معلم داشته باشیم. مزیت بسیاری از مدارس غیردولتی معلمان آنهاست که اغلب برگ برنده آنها در رقابت با سایرین و دولتیها هستند.
آموزشوپرورش باید تمام هم و غمش را بگذارد تا از صدور مجوز تاسیس مدرسه غیردولتی جلوگیری کند و بعد از آن تا هرچقدر که میتواند مدارس دولتی را توسعه بدهد. اصلا خوشایند نیست وقتی اصل 30 قانون اساسی اینطور صراحتا حرف از آموزش رایگان برای همه زده، چه مقاومتی اینطور با توسعه مدارس غیردولتی و پولی کردن امر آموزش به دنبال انتفاع مالی و جریانی است؟ چرا هرسال سهم غیردولتیها و پولیها از رتبههای برتر کنکور فاصلهاش را با دولتیها بیشتر و بیشتر میکند؟ از وضعیت دانشآموزان گفتیم، کمی هم از مدارس بنویسیم. طبق اطلاعات موجود وضعیت مدارس و کلاسها در کشور به این صورت است.
متن کامل گزارش ابوالقاسم رحمانی را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.