فرهیختگان: ابتدای آبانماه گذشته مالک موبایل موسوی با حضور در دفتر باشگاه استقلال با این باشگاه بهمنظور اسپانسرینگ فصل گذشته قرارداد بست. این در حالی است که در تعریف و تمجیدهای باشگاه برای موبایل موسوی با بزرگنمایی سعی شد تا به این وسیله افراد بیشتری جذب این شرکت شوند. سایت این باشگاه در آن زمان نوشت: «در این فروشگاه کالا به کمترین قیمت در ایران عرضه میشود که تمامی کالاهای موجود دارای گارانتی و ضمانت بوده و اورجینال هستند. حمایت شما دوستان و هواداران باشگاه بزرگ استقلال ایران از فروشگاه موبایل موسوی آمل باعث دلگرمی و حمایت از باشگاه است.» همین موارد و تعریف و تمجیدهای بیاساس باعث شد تا این قرارداد از اساس مشکوک جلوه کند. بعد از آن هم به دفعات طی چند ماه در دهها پست و استوری اینستاگرامی و تلگرامی، تبلیغات این شرکت شمالی مورد بهرهبرداری باشگاه قرار گرفت.
حال این سوال مطرح است که چرا اصل قرارداد با موبایل موسوی مشکوک است و چرا از همان ابتدای کار میشد سرانجامش را حدس زد؟ چون این شرکت از همان ابتدا کار را با تزریق رقمی سنگین آغاز کرده و از سوی دیگر نیز امثال کوروش کمپانیها در حال فعالیتهای مشکوک به همین شیوه بودند. جالب اینکه درست چند هفته بعد از آن و با وجود هشدارهای لازم از سوی نهادهای ذیربط، مدیرعامل وقت همچنان به اصرار بر روابط و داد و ستدهای مالی با این شرکت ادامه داده تا جایی که درنهایت با نامه نهادهای بالادستی این ارتباط قطع شده و دیگر پیگیری نشد.
این در حالی است که به نظر میرسد نهادهای نظارتی درباره اینطور پولها و پروندههای اقتصادی باشگاه استقلال در یک سال اخیر باید شبیه به پرونده اخیر فساد در فوتبال که از کرمان سرمنشا گرفته است را باز کرده و بهصورت ویژه به آن بپردازند. در هر صورت مدیران سابق استقلال هیچگاه نمیتوانند از برخی قضایا خود را مبرا کرده؛ چراکه هشدارهای قبل از نامه نهادهای نظارتی پیش از این به آنها بهدفعات داده شده بود اما هرگز مورد توجه قرار نگرفت. نکته مهم دیگر میتوان به پرداخت پولهایی اشاره کرد که به آنها زیرمیزی اطلاق میشود. بعد از اعمال قانون سقف قرارداد برخی مدیران برای دور زدن قانون بخشی از پول اسپانسر را بهصورت غیررسمی میگرفتند و به جای اینکه آن را کامل وارد چرخه هزینههای باشگاه کنند بخشی از پول درآمدی را به اسم قرض یکی از معاونان ثبت میکردند، یعنی از پول اسپانسری باشگاه برای خودشان طلب درست میکردند. در داستان موبایل موسوی سوال اساسی این است که چهقدر پول و کالاهای سرمایهای وارد باشگاه شده است؟ این پولها و کالاها از چه طریقی وارد باشگاه شده؟ کجا ثبت شدهاند؟ چه کسانی واسطه بودند؟ چرا ریسک تبلیغ یک شرکت اقتصادی مشکوک را به جان خریدند؟ درحالیکه در سالهای اخیر با افشای داستانهایی پیرامون شرکتهای مشابه حساسیت زیادی وجود داشت. حالا کمکم معلوم میشود چرا بعضی در تهران پول در میآورند و در اروپا زندگی میکنند.
متن کامل گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.