فرهیختگان: جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در آخرین روز هفته گذشته طرحی برای توقف جنگ در غزه پیشنهاد کرد که شباهت زیادی به طرح صلح مصر داشت. گروه حماس که پیش از ورود زمینی ارتش رژیمصهیونیستی به رفح موافقت خود با طرح صلح مصر را اعلام کرده بود پس از پیشنهاد علنی بایدن نیز این مساله را تکرار کرد. با این وجود مقامهای حماس و کارشناسان بر دوپهلو بودن طرح بایدن تاکید دارند. برای بررسی ابعاد و اهداف طرح صلح بایدن به سراغ هادی خسروشاهین، کارشناس مسائل بینالملل رفتهایم. او میگوید طرح بایدن در راستای پروژه عادیسازی قرار دارد. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
هفته گذشته یک عضو یهودی دولت بایدن استعفا داد. او پنجمین عضو از دولت و اولین عضو یهودی از این دست است که به دلیل حمایت واشنگتن از تلآویو در طول جنگ استعفا داده است. وی یکی از طرفداران رژیم و فعالان لابیهای صهیونیستی بود که در وزارت داخله آمریکا که دارای وزیری یهودی است خدمت میکرد. این مساله نشاندهنده بروز واگرایی فزاینده میان یهودیان لیبرال با محافظهکاران حاکم بر تلآویو است. این پدیده را چگونه ارزیابی میکنید؟
هرچه داستان اتفاقات جنگ غزه تداوم پیدا کرد، برخلاف آن اجماع اولیهای که بین لیبرالهای یهودی با رادیکالهای یهودی درمورد واکنش نشان دادن یا ضرورت واکنش نشان دادن به حادثه 7 اکتبر به وجود آمد، شکسته شد. ادامه جنگ باعث تنهایی دیپلماتیک و سیاسی اسرائیل در نظام بینالملل، تظاهرات و اعتراضات گسترده در جهان غرب نسبت به اقدامات اسرائیل در غزه و شکاف در بین اسرائیلیها مانند یهودیان لیبرال و یهودیان رادیکال مذهبیتر شد. ما این مساله را تنها در هفته اخیر شاهد نیستیم. بهطور مثال سناتور برنی سندرز که خودش یک یهودی است حدود چند ماه است که جلودار و پیشتاز اعتراضات علیه اسرائیلیهاست. او حتی درخصوص اتفاقاتی که در فضای آکادمیک آمریکا رخ داد، حمایتهای بیسابقهای به عمل آورد. البته تا الان واگرایی در صحنه سیاست داخلی اسرائیل مشاهده نشده است. یعنی ما در صحنههای بیرون از سیاست داخلی اسرائیل، جو متفاوتتری را نسبت به فضای داخل در دوران اسرائیل شاهد هستیم که بخشی از این مساله، به مسائل، اولویتها و منافعی غیر از منافع دولت اسرائیل برمیگردد. اینها به هر حال شهروندان آمریکا هستند. آبشخورهای فکری دیگری دارند و اولویتها و مزیتهای دیگری را نمایندگی میکنند و خودبهخود چنین مسائل و متغیرهایی بر نوع کنش سیاسی آنها، تاثیرگذار است.
آیا بایدن در اعلام پیشنهاد مستقیمش گوشهچشمی به اعمال فشار علیه نتانیاهو برای تحمیل پیشنهاد خود به وی داشته است؟
حتما همینطور است. تا اینجای کار آقای بایدن و تیمش به دنبال یک برگ برنده و ارائه یک برگ برنده در انتخابات هستند. آنها فکر میکنند شاید پرسروصداترین برگ برندهای که میتوانند به دست بیاورند پروژه عادیسازی روابط است. البته حالا آنها بهخوبی میدانند که این پروژه عادیسازی اگر توجه و نیمنگاهی به مساله فلسطین نداشته باشد، حتما دوام نخواهد داشت. ضمن اینکه احتمالا سعودیها تحفظات زیادی برای داستان عادیسازی با اسرائیل بدون توجه به مساله فلسطین با توجه به فشار افکار عمومی دارد، بنابراین بایدن و تیمش طی ماههای گذشته مدام و دائما در رایزنی، چانهزنی و اعمال فشار در پشت پرده بر نتانیاهو و کابینه جنگ بودند که هم زمینه آتشبس را بهعنوان مبدا این کلانپروژهشان به وجود بیاورند و هم پس از آن بتوانند زمینه و شرایط را برای گفتوگوهای بیشتر دیپلماتیک میان عربستان سعودی و اسرائیل برقرار کنند. ولی صحبتهای بایدن درواقع نشاندهنده یک شکست برای این سیاست خاص آمریکا و اعمال فشارهای متعدد در دروازههای زمانی متفاوت توسط دولت بایدن علیه بیبی و نسبت به بیبی است که باعث شده تنها چاره بایدن این باشد که مطالبات و پیشنهادهای خود را علنی کرده و سعی کند از این طریق فشارها علیه بیبی و کابینهاش را افزایش دهد. ضمن اینکه بایدن و تیمش به فشارهای ناشی از این طرح علنی آگاهی داشتند. شاید این علنی کردن و اتخاذ چنین موضعگیری به این منجر شود که شکافها و اختلاف نظرهایی که بین اعضای کابینه جنگ به وجود آمده افزایش پیدا کند و زمینه فروپاشی دولت بیبی را هر چه زودتر فراهم کنند تا بتوانند پس از آن این پروژه عادیسازی را حداکثر تا ماه سپتامبر به ثمر برسانند.
متن کامل این گفتگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.