علی ملکی؛ خبرنگار گروه نقد روز: امامخمینی(ره) در سال 1362 در دیدار با کارکنان صداوسیما با تاکید بر نقش صداوسیما در نظام اسلامی و تعیین سرنوشت انتخابات بهدست مردم بیان کردند: «انتخابات نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است و انتخابات برای تاثیر سرنوشت شما ملت است.» امامخمینی همچنین از اینکه برخی در دانشگاه گفتهاند دخالت در انتخابات به معنی دخالت در سیاست است و این حق مجتهدان است، انتقاد کرد و ادامه داد: «تا حالا میگفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند و این منافی با حق مجتهدین است، آنجا شکستخوردهاند حالا عکسش را دارند میگویند. این هم روی همین زمینه است، اینکه میگویند انتخابات از امور سیاسی است و امور سیاسی هم حق مجتهدین است هر دویش غلط است.»
محمدرضا کائینی، پژوهشگر تاریخ درباره ماجرای سخنرانی تاریخی امام گفت: عدهای در آستانه یکی از ادوار انتخاباتی مجلس در دانشگاه گفته بودند که دین از سیاست جدا نیست و سیاست پیش از همه در شأن مجتهدین است و نه دیگران، امام دقیقا این را توطئه دشمن میدانستند که ممکن است عدهای از روی ناآگاهی به آن دامن بزنند و آن را عملی کنند.
وی افزود: داستان از این قرار است که روحانیون از صحنه به در شوند و چون تابهحال دشمن با سایر ترفندها قادر به انجام این کار نبوده این بار سعی کرده از طریق خود مردم و بهدست خود مردم روحانیون را کنار بزند. بهاینترتیب که بگوید فقط این چند مجتهد یا پیرمرد میتوانند در سیاست دخالت کنند و بقیه نکنند، یعنی کاری که رضاخان و محمدرضا نتوانستند از حیث دور کردن روحانیت و نهاد دین از سیاست انجام دهند حالا بهظاهر عدهای خودی، از سر بیاطلاعی یا بیمبالاتی دارند انجام میدهند. در واقع این نوعی دفاع از حیثیت دین و روحانیت بود که به این شکل توسط امام انجام شد و تاکید کردند که همه حق دخالت در این میدان را دارند و باید به وظیفه خود عمل کنند.
کائینی اظهار کرد: امام معتقد بود در جایی که شرع، عقل و قانون مردم را برای انتخابات آزاد گذاشته و علیالاصول باید از رای مردم تمکین کرد و آنها را آزاد گذاشت. به همین دلیل هم بود که ایشان بهرغم اینکه بنیصدر را از دوره اقامت در پاریس کاملا میشناخت، وقتی او به ریاستجمهوری منصوب شد، سکوت کرد و بعدا مشخص شد امام برخلاف تصور عدهای اصلا به بنیصدر رای نداده و برحسب ظواهر آنچه نقلشده به مرحوم دکتر حسن حبیبی رای داد. همینطور زمانی که بنیصدر زاویهگیری فاحشی با نظام، انقلاب و اصول و مبانی انجام نداده بود او را تحمل میکردند و از او حمایت میکردند. این شیوهای است که نشان میداد ایشان به حاکمیت مردم در چهارچوب قانون و نه فراتر از آن اعتقاد داشتند و به همین دلیل هم بود که تا توانستند با بنیصدر تعامل کردند. حتی خاطرم هست هلیکوپتر بنیصدر دچار سانحه شد و امام یک پیام تجلیلآمیز به بنیصدر دادند.
این پژوهشگر تاریخی گفت: بههرحال بنای ایشان این بود تا جایی که قانون، شرع و منطق مردم را آزاد بگذارد باید رای آنها مورد تبعیت قرار گیرد، مگر اینکه منتخب درجایی با اصل نظام و شرع تعارض پیدا کند که تکلیف آن هم در قانون مشخص است. ماجرا کاملا مشخص است و عرض کردم درجایی که شرع و قانون مردم را آزاد گذاشته، طبیعتا آنها میتوانند در مقدراتشان دخالت کنند و کسی نباید آنها را از این مساله باز بدارد. این نوعی حساسیت به این بود که مردم از صحنه خارج شوند یا دستهایی بخواهند به نام اسلام و نظام این کار را انجام دهند. به عقیده من این نوعی دفاع از حیثیت روحانیت بود و مبری کردن ساحت علمای دین از اینکه مردم را خارج از سیاست بخواهند ولو اینکه عدهای از سر ناآگاهی و بیدقتی چنین چیزی را تبلیغ کرده باشند.
متن کامل این مصاحبه را در روزنامه فرخیتگان بخوانید.