علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: «این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزه برانگیخته است.» نامه رهبر انقلاب خطاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای آمریکا در با این جمله آغاز شد. رهبر انقلاب در این نامه به تاریخی که در حال ورق خوردن است اشاره کردهاند. این اولین نامه ایشان خطاب به جوانان اروپایی یا آمریکایی نبود و پیش از این هم دو نامه دیگر توسط ایشان خطاب به این جوانان نوشته و منتشر شده بود. این موضوع از آنجا نشات میگیرد که امروز بر خلاف گذشته بخش بزرگی از جامعه جهانی نسبت به مساله فلسطین آگاهی پیدا کردهاند و روزبهروز بر تعداد معترضان نسبت به جنایتهای رژیمصهیونیستی افزوده میشود.
محمدمهدی عباسی، پژوهشگر مسائل آمریکا در توضیح نامههای منتشرشده از سوی رهبر انقلاب و تفاوتشان گفت: «نامه سوم برخلاف دو نامه اول که فضای تدوینی و تدافعی داشت کاملا بحثش تهاجمی بود. یعنی در آن فضا یک انگارههایی نسبت به اسلام، قرآن و جمهوری اسلامی وجود داشت و نامههای قبلی تلاش داشت تا این انگارهها را اصلاح کند و یک روایت متفاوت، یعنی آن روایت درست را ارائه کند. اما الان ماجرا اینطور نیست. یک جریانی در آمریکا شکل گرفته و فضا به شکلی جلو رفته که اتفاقا ما ادعا میکنیم که ببینید در آمریکا محور مقاومتی شکل گرفته و بیداری اتفاق افتاده. یعنی فضا کاملا تهاجمی است. اتفاقا اگر بخواهیم تعبیر خودمانی بگوییم این جریان حتی یک یارگیری از داخل آمریکاست که به نوعی یک جبهه جهانی علیه صهیونیست تشکیل شود. این موضوع مهمی است که تفکیک دو نامه قبلی و این نامه را ترسیم میکند.
وی در ادامه به عجله برخی تحلیلگران برای شناخت آثار این نامه اشاره کرد و گفت: الان خیلی زود است که بخواهیم درباره اثر نامه صحبت کنیم؛ اشتباهی که صورت میگیرد این است که به دنبال اثر کوتاهمدت آن باشیم. نامههای این تیپی را نباید در فضای کوتاهمدت تحلیل کرد، بهویژه که موضوع ایجابی است و یک فضای ذهنی در آمریکا صورت گرفته است که نه به صهیونیست و نه به روابط آمریکا و اسرائیل گفتند؛ یعنی چنین مطالبهای بین دانشجویان بوده از آن طرف در فراز پایانی نامه به قرآن دعوت شده است؛ یعنی یک فضای ایجابی که بیایید و این الگو را بپذیرید. این یک موضوع زمانداری است که بخش زیادی از آن مستلزم اصلاح تصویر ایران است. شاید تصویر صهیونیست در ایران بهویژه در بین جوانان منفی باشد اما همچنان بخشی از جوانان در آمریکا تصویر منفی را نسبت به ایران دارند و این هم باید در تحلیلها لحاظ شود. تصویر هم باید اصلاح شود و اگر میخواهیم به آن تاثیر بلندمدت هم برسیم این یکی از ملزومات ماجراست. به نظرم نباید در کوتاهمدت نامه را تحلیل کرد و باید به اثرات بلندمدت آن تاکید کرد که به نوعی دعوت به قرآن و دعوت به این است که بیایند و زیر یک الگوی واحد قرار گیرند.
عباسی معتقد است که ملاحظات جدی در انتشار نامه وجود داشت و این ملاحظات مد نظر شخص رهبری هم بود. وی در توضیح این ملاحظات گفت: یک نگرانی جدی وجود داشت که وقتی این نامه منتشر شود در جامعه آمریکا فضا امنیتی است و آمریکا ۱۶ سازمان اطلاعاتی و امنیتی دارد. اینها منتظر هر فرصتی هستند که اعتراضات دانشجویی که کاملا خودجوش است ماحصل سالها بیداری که علیه صهیونیست آمریکا شکل گرفته را به کشورهایی مثل ایران روسیه و چین منتسب کنند. شاید اگر این نامه در هفتههای اول اعتراضی مثلا در همان ۱۸ آوریل که دانشگاه کلمبیا شروع کرد منتشر میشد میتوانست این بهانه را به دست ساختار اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بدهد و فضا را به سمت سرکوب ببرد. همین الان هم که منتشر شده میبینیم که سناتورهای مختلف سوءاستفاده کرده و به دانشجویان آمریکا به تعبیر خودشان میگویند ببینید آیتالله از شما حمایت کرده. یعنی چنین فضایی در هفتههای اول میتوانست شکل بگیرد و مانع تداوم جنبش دانشجویی در آمریکا شود به نظرم این ملاحظه قابل توجهی بود. ملاحظه دوم هم این است که فضا باید مقداری جلو میآمد و آن فضای سلبی پررنگ میشد تا بعد از آن دعوت به قرآن و این الگوی واحد که میتواند نجاتبخش همه باشد مطرح شود که انشاءالله در بلندمدت اثرات مثبتی داشته باشد.
متن کامل این گفتوگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید