محدودیت‌ها و فرصت‌های انتخابات ۱۴۰۳؛
آیا با ورود سعید جلیلی و علی لاریجانی به عرصه انتخابات 1403 قرار است فیلم انتخابات 1392 دوباره جلوی چشم میلیون‌ها ایرانی اکران شود؟ به چند دلیل بعید است. درواقع تکرار انتخابات 92 در شرایط فعلی نه ممکن است نه مطلوب.
  • ۱۴۰۳-۰۳-۱۲ - ۱۰:۲۶
  • 00
محدودیت‌ها و فرصت‌های انتخابات ۱۴۰۳؛
هفت دلیل برای اثبات اینکه انتخابات ۹۲ تکرار نمی‌شود
هفت دلیل برای اثبات اینکه انتخابات ۹۲ تکرار نمی‌شود

محمد زعیم‌زاده، سردبیر: زیستن با نوستالژی‌ها و خاطرات مثل یک مخدر رفتار می‌کند، شاید چون ارتباط با واقعیت را قطع می‌کند. اخیرا یک تحلیلگر سیاسی پرسابقه نوشته بود افرادی که روی تشییع رئیس‌جمهور فقید مانور می‌کنند، می‌خواهند دوم خرداد فراموش شود و البته از خودش نپرسیده بود که کلا چند نفر دوم خرداد را یادشان هست و چقدر موضوعیت اجتماعی دارد که کسی بخواهد برای فراموشی‌اش برنامه‌ریزی کند؟ ماجرای شباهت دادن انتخابات پیش رو به تجربه‌های قبلی هم کم‌کم دارد به چنین وضعی دچار می‌شود؛ بلای انقطاع از واقعیت.
آیا با ورود سعید جلیلی و علی لاریجانی به عرصه انتخابات 1403 قرار است فیلم انتخابات 1392 دوباره جلوی چشم میلیون‌ها ایرانی اکران شود؟ به چند دلیل بعید است. درواقع تکرار انتخابات 92 در شرایط فعلی نه ممکن است نه مطلوب. مطلوب نیست چون اساسا نظام مسائل ایران 1392 و پاسخ‌هایی که آن انتخابات به این سوال داد ربطی به انتخابات 1403 ندارد. نشانه این ادعا هم وقوع دو اعتراض بزرگ 96 و 98 در زمان بر سر کار بودن دولت منتخب از انتخابات 92 است. حال که سوالات و مسائل جامعه ایرانی بسیار متفاوت‌تر از آن سال هم هست، بعید است فرآیندی چون انتخابات 92 پاسخی معتبر به مسائل ما باشد.  غیر از مطلوبیت آیا اساسا امکان تکرار چنین انتخاباتی وجود دارد؟ حداقل به 7 دلیل ساختاری و غیرساختاری پاسخ به احتمال زیاد منفی است.  نخست: جامعه ایرانی یک‌بار تجربه زیسته 92 تا 1400 را با خود دارد. بیم و امیدهای گره زدن اقتصاد و سیاست و فرهنگ و همه‌چیز به سیاست خارجی و بعد هوا شدن آنها با یک امضا علی‌رغم همه هزینه‌ها اما تجربه گرانبهایی پیش روی ما گذاشت.  دوم: حاکمیت هم یک تجربه انباشته گرانبها از 92 دارد که بعید است به این راحتی امکان تکرار چنین انتخاباتی را از منظر محتوایی فراهم کند. مواجهه ساده‌سازانه با پدیده‌های پیچیده حکمرانی و بعد کاهش افق جامعه آفت مهمی بود که آن فرآیند به جان جامعه انداخت.

سوم: نظام بین‌الملل در این 11 سال به نحوی تغییر کرده که اساسا تکرار چنان مسیری شدنی نیست. ساخت قدرت در ایران، منطقه و دنیا تغییر شگرفی داشته است. جنگ اوکراین، وقایع پس از 7 اکتبر، رشد راست‌گرایی افراطی در اروپا و آمریکا و... برخی از این تغییرات هستند. 
چهارم: حاکمیت در این 11 سال نشان داده که مذاکرات یا عدم مذاکره موضوعی نیست که خیلی به رفت‌وآمد دولت‌ها ربط داشته باشد. در دولت برآمده از انتخابات 92 رابطه با عربستان قطع شد و در شرایطی کاملا متفاوت با آن شعارها روابط احیا شد. گرم‌ترین رابطه‌ها با کشورهای منطقه در دورانی به وجود آمد که گرانیگاه گفتمانی دولت مذاکره نبود. این یعنی بازی با کارت مذاکره اساسا در انتخابات پیش‌رو بازی چندان جذابی نیست. 
پنجم: انتخابات 92 در شرایطی رقم خورد که دولت مستقر در پایین‌ترین نقطه از منظر اجتماعی قرار داشت اما واقعه پرواز اردیبهشت و حماسه تشییع بعد از آن نشان داد که در حال حاضر چنین گزاره‌ای قابل تکرار نیست. 
ششم: گفتمان‌هایی که تاکنون در آستانه انتخابات پیش رو طرح شده‌، همگی مصرف شده‌اند و بکر بودن گفتمانی سال 92 را ندارند. 
هفتم: آیا بازیگران و کنشگرانی که انتخابات 92 را چه در نقش حامی و چه در نقش نامزد انتخاباتی پدید آوردند، در حال حاضر در عرصه وجود دارند؟ چنین به نظر نمی‌رسد. 
این 7 دلیل نشان می‌دهد صرف شباهت دو بازیگر انتخاباتی شرط لازم و کافی برای تکرار یک رویداد پیشینی نیست. جلیلی و لاریجانی درصورت تایید صلاحیت، دو بازیگر مهم بخشی از انتخابات پیش رو هستند اما نه همه آن. این دو مهم‌ترین ثبت‌نام‌کنندگان دو روز اول انتخابات و البته قابل پیش‌بینی‌ترین‌شان بودند که فعلا خارج از چهارچوب‌های پیش‌بینی‌شده چیزی نگفته‌اند. بازیگرانی که در شرایط فعلی دارای محدودیت‌ها و فرصت‌هایی هستند. 

متن کامل این یادداشت را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰