نیلوفر مژدهی، خبرنگار: در روزی که فولاد برد و پیکان و نساجی مساوی کردند این صنعتنفت بود که بهدلیل شرایط وخیمتر در جدول ردهبندی به سقوط نزدیک و نزدیکتر شد. شاید اندک شانسی روی کاغذ برای صنعتنفت وجود داشته باشد اما این تیم پس از سالها دست و پا زدن در انتهای جدول دیگر جانی برای مبارزه ندارد و بالاخره به بدترین حالت خود رسید. حالا خیلی بعید است که بتوانند با توجه به بازیهای پیش رو در لیگ برتر بماند.
شرایط بقا
در جدول ردهبندی ظاهرا ۵ تیم گزینه سقوط هستند اما هیچکدام به اندازه صنعتنفت زیر پایشان سست نیست. این تیم هر چند در سه بازی گذشته با یک برد و دو مساوی، ۵ امتیاز کسب کرد اما رقبایش نیز بیکار نبودند و هنوز فاصله خود را تا انتهای جدول حفظ کردهاند. تنها راه بقای صنعتنفت پیروزی در دو بازی پیشرو مقابل ذوبآهن و تراکتور به شرط شکست رقبای انتهای جدول است که بسیار بعید بوده و بیشتر شبیه معجزه است. صنعتنفت برای بقا باید به نتایج فولاد و البته نساجی و پیکان دلخوش باشد و اگر هفته آینده شاگردان ویسی بتوانند پیکان را شکست داده و پیروز میدان شوند و نساجی هم بازنده نباشد کار این تیم برای بقا بسیار سختتر خواهد شد. از طرفی اگر فولاد ببازد و صنعت برنده شود آن وقت است که شاگردان کمالوند برای هفته آخر باید حتما برنده شده و فولاد هم حتما ببازد. ضمن اینکه دو برد صنعتنفت و دو شکست برای نساجی و پیکان هم میتواند باعث بقا این تیم شود. از این رو تنها معجزههای فوتبالی میتواند بار دیگر بقا این تیم را ممکن کند.
مسئولان سقوط صنعت را باور ندارند
علاقهمندان به فوتبال دیگر امیدی به بقای تیم صنعتنفت ندارد و بهنظر میرسد این تیم به لیگ یک سقوط میکند اما مسئولان این باشگاه همچنان امیدوار به بقا هستند. حتی بعد از تساوی مقابل مس، فراز کمالوند اعتراف کرد دیگر امید زیادی برای بقا وجود ندارد و خودش هم میداند ادامه کار صنعتنفت با اما و اگر ممکن نیست. در شرایطی که همه بر این باورند که صنعتنفت شانسی برای بقا ندارد اما مسئولان باشگاه به بازیکنان توصیه کردند که همه توان خود را برای دو بازی پیشرو بگذارند. از باشگاه صنعتنفت اینطور خبر میرسد که مسئولان این باشگاه سقوط تیم را باور نکردند و معتقدند در دو هفته باقیمانده این تیم میماند. این در حالی است که فقط یک معجزه میتواند صنعت نفت را در لیگ برتر حفظ کند. چیزی که فصل قبل اتفاق افتاد و ویسی با یک معجزه این تیم را حفظ کرد.
ظاهرا مسئولان باشگاه همچنان در خواب اتفاقات فصل گذشته هستند و فکر میکنند آن معجزه باز هم برایشان تکرار میشود درحالیکه کار صنعتنفت چند سالی است به اما و اگر کشیده شده و مسئولان باشگاه اگر به فکر این تیم بودن از ابتدای فصل و پس از اتفاقاتی که فصل گذشته افتاد، فکری بهحال وضعیت تنها نماینده شهر آبادان میکردند. از سال ۹۵ که این تیم برای چهارمینبار به لیگ برتر صعود کرد مسئولان نفتی نتوانستند حق این تیم را بهدرستی ادا کنند. هواداران این تیم در حسرت مقامی بالاتر از هفتم ماندند. درحالیکه اغلب باشگاهها به شکلهای مختلف از بودجه دولتی ارتزاق میکنند، مسئولان نفتی هرگز راهحلی برای فرار از این بحران مالی درخصوص تیمهای حرفهای خود نیفتاده و همچنان مشکلات مالی بزرگترین لطمه را به این تیم میزند. اگر صنعتنفت سقوط کند تنها نماینده وزارت نفت نیز از لیگ برتر خداحافظی خواهد کرد. زمانی ۳ تیم نفتی را در لیگ برتر شاهد بودیم اما ظاهرا این قصه رو به پایان است و برای صنعتنفت نیز آینده خوشی نمیتوان تصور کرد.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب
درحالیکه از ابتدای فصل فارغ از همه تصمیمات غلط مدیریتی بزرگترین مشکل تیم صنعتنفت مسائل مالی و عقب افتادن مطالبات بازیکنان بود، مسئولان این باشگاه تازه به فکر افتادند. شنیدیم روز گذشته مسئولان این باشگاه طی نامهنگاریهایی گسترده خواهان پرداخت بخش زیادی از مطالبات بازیکنان شدند تا به این شکل آنها را از نظر روحی تقویت کنند. درحالیکه همین افراد تا هفته گذشته نسبت به مشکلات مالی تیمشان چندان حساسیتی به خرج نمیدادند و گویا گفته بودند بخش زیادی از مطالبات بازیکنان را درصورت برد پرداخت میکنند و همین موضوع بازیکنان را بهشدت تحت فشار قرار داده بود. حالا درحالیکه دیگر امید چندانی به بقای صنعتنفت نمانده شاغلان در این باشگاه و مسئولان تیم صنعتنفت به فکر پرداخت مطالبات بازیکنان افتاده و خواهان پرداخت بخش زیادی از مبلغ قرارداد آنها هستند.
جالب است که شنیدیم مسئولان مرتبط مدعی شدند برای تیمی که سقوط کرده چرا باید هزینه کنند و مسئولان باشگاه ادعا کردند این پرداختی میتواند به قیمت بقا در لیگ برتر تمام شود. فارغ از همه این مناظرهها، مطالبات بازیکنان حق طبیعی آنهاست و چه تیم سقوط کند و چه بماند مبلغ قراردادشان باید پرداخت شود. با این حال بهنظر میرسد تلاش مسئولان این باشگاه بیشتر نوشداروی بعد از مرگ سهراب است؛ چراکه در شرایط فعلی دیگر نایی برای بازیکنان باقی نمانده تا بتوانند از ماراتن سخت ۲ هفته آخر پیروز بیرون بیایند. بعید است اینبار هم معجزه به سراغ صنعتنفت بیاید؛ چراکه مسئولان این باشگاه قدر معجزه فصل قبل را ندانستند.
چند دستگی در آبادان
درحالیکه صنعتنفت نفسهای آخر را در لیگ برتر میکشد دو دستگی عجیب در این باشگاه بهوجود آمده است. در ابتدای فصل برخی تغییر و تحولات درونسازمانی و مدیریتی باعث شد افراد تازه بر سر کار بیایند. نفراتی که پیش از این منتقدان عملکرد حاضران در باشگاه صنعتنفت بودند. حضور افراد جدید در ابتدای فصل باعث شد برخی نفرات از کار برکنار شده تا جایی برای آنها باز شود، اما این نفرات هم نتوانستند کاری برای صنعتنفت انجام دهند و اتفاقا شرایط به مراتب بدتر از سالهای گذشته شد. از طرفی تغییرات مکرر در کادرفنی که از دلایل بیثباتی در این باشگاه بود، بزرگترین لطمه را به صنعتنفت زد.
از این رو کاملا مشخص است که افراد مانع موفقیت صنعتنفت نیستند، بلکه مشکل اصلی در عدم ثبات افراد و مدیریت ناصحیح نفتی است. بهطوری که پس از سالها هنوز نتوانستند مشکلات مالی مربوط به تیمهای نفتی را حل کنند و همچنان از این ناحیه بهشدت آسیب دیدند تا حدی که کار به جایی رسید که هیچ امیدی به بقا نیست. نفرات جدید همکاران سابق خود را قبول ندارند و حالا همکاران سابق آنها نیز مشکلات تیم صنعتنفت و سقوط احتمالی این تیم را به گردن نفرات جدید میاندازند. درحالیکه صنعتنفت همچون بچه بیسرپرست، چوب این دعواها و چنددستگیها را میخورد؛ این مردم آبادان هستند که بهعنوان مالکان معنوی این باشگاه کاری از دستشان برای احیای دوباره تیم شهر نخلهای سوخته بر نمیآید.