سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: پدیده دیگری که در این واقعه آشکار شد، وقوع تحولی بزرگ در روابط تهران با بخشی از جهان عرب است. حضور گسترده هیاتهای سیاسی کشورهای عربی در مراسم ترحیم شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران ازجمله حضور مقامهایی از بحرین و مصر، سخنان پادشاه بحرین در دیدار با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه درباره لزوم اصلاح روابط با ایران و موضعگیری مشاور حاکم امارات که همه پس از وقوع سانحه یکشنبه گذشته رخ دادند، حکایت از شکلگیری یک روند قدرتمند دارد. این مساله نشان میدهد روابط تهران با این کشورها به سطح بسیار مناسبی رسیده است که اتفاقات بزرگ نیز قادر به برهم زدن آن نیستند.
در جدیدترین تحول، انور قرقاش مشاور حاکم امارات روز گذشته (جمعه 4 خرداد) در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «سیگنالهای مثبت میان کشورهای خلیج [فارس] و ایران، نشان از تمایل مشترک برای توسعه روابط و کاهش تنشها در منطقه دارد.» قرقاش حضور گسترده مسئولان کشورهای حاشیه خلیجفارس در مراسم ترحیم رئیسجمهور ایران و ابراز نظرات آنان درخصوص رابطه با تهران را سیگنالهای مثبت کشورهای عربی دانست. مشاور دیپلماتیک رئیس دولت اماراتمتحدهعربی تاکید کرد: «فرصتی که میتواند تاریخی باشد و باید با استفاده از آن برای خدمت به ثبات و شکوفایی منطقه پیش رفت.» او پیش از این نیز گفته بود ایران به قدرت نظامی بزرگی تبدیل شده و ادامه تنش با آن بیفایده خواهد بود. روز پنجشنبه سوم خرداد نیز حمدبنعیسی آلخلیفه، پادشاه بحرین به پوتین اعلام کرد دلیلی برای به تعویق انداختن از سرگیری روابط دیپلماتیک بین بحرین و جمهوری اسلامی وجود ندارد.
آلخلیفه این مواضع را در شرایطی اتخاذ کرد که یک روز پیش از آن، عبداللطیف بن راشد الزیانی، وزیر امور خارجه بحرین روز چهارشنبه در مراسم تشییع رئیسجمهور ایران شرکت کرده بود.
حضور الزیانی و سامح شکری وزیرخارجه مصر در تهران درحالی صورت گرفت که این دو کشور عربی با ایران روابط دیپلماتیک ندارند.
احترام بالای این دولتها به رئیسی نیز نشان میدهد آنها خواهان تداوم سیاست دولت وی درباره دولتهای خود هستند.
ریشههای اقبال چیست؟
«سیاست همسایگی» در مرکز اقدامات دیپلماتیک تهران قرار دارد. این سیاست با دولت سیدابراهیم رئیسی آغاز و توسط حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه او پیگیری میشد. سیاست همسایگی ریشه اصلی موفقیتهای دیپلماتیک تهران در برههای حساس است.
1- جهان عرب در زمان معاصر از چند بازیگر مهم برخوردار بوده که برخی از آنها مانند لیبی و... منهدم شدهاند. سودان نیز وضعیت ناپایداری داشته و درگیر جنگ داخلی است. بازیگران موثر جهان عرب در شرایط کنونی عربستانسعودی، امارات، قطر، عراق، سوریه، مصر و الجزایر هستند. برای مدتی روابط ایران با برخی از این کشورها دچار تنش بود. تا پیش از برقراری مجدد روابط با عربستان، روابط ایران با کشورهایی مانند عراق، قطر، سوریه و الجزایر مثبت بود اما علاوهبر عربستانسعودی روابط با امارات و مصر پرتنش تلقی میشد. با این وجود پس از احیای روابط ایران با عربستان، پیگیری سیاست همسایگی باعث بهبود روابط با امارات و مصر نیز شده است.
بهطور کلی رابطه یک دولت با دولتی دیگر حاوی ظرفیتهای تنشزایی است که یکی از آنها به اختلافات با دولتهای ثالث باز میگردد. بهعنوان نمونه روابط مثبت آمریکا با پاکستان و فروش تسلیحات ویژه به این کشور میتواند باعث خشم هند شود که در رقابت نظامی با اسلامآباد قرار دارد. ایران نیز در محیط عربی با چنین مسائلی روبهرو است. ارتقای روابط تهران با قطر که رقیب عربستان است، میتواند به نارضایتی سعودیها تبدیل شود اما تهران توانسته است با هنرمندی روابط خود با طرفهای مختلف و رقیب عربی را با یکدیگر جمع کند.
از این رو ایران روابط جامعی با جهان عرب برقرار ساخته که انعکاس مهمی در باقی جهان اسلام دارد. بخشهایی از جهان اسلام که در مجاورت یا در میان کشورهای غیرمسلمان واقع شدهاند، نگاهی عاطفی به مرکزیت جهان اسلام در غرب آسیا دارند و رقابتها در آن باعث سرخوردگی آنها میشود. بر همین اساس ساماندهی روابط ایران با کشورهای منطقه عامل مهمی در پیشرفت و انگیزه ملتهای مسلمان در دیگر نواحی است.
2- کشورهای منطقه یا خود قصد رقابت مخرب با ایران را داشتند یا آنکه تحت تاثیر القائات غربی و صهیونیستی در این مسیر گام بر میداشتند. رویکرد جدید نشان میدهد آنها هر دو مساله را کنار گذاشتهاند. تهران در دوره اخیر نشان داد نهتنها فشارها تاثیری بر اراده آن ندارد، بلکه ایران در مقابل فشارها، اقداماتی خارج از تحمل رقبا تدارک میبیند.
3- با اصلاح روابط ایران با کشورهای منطقه، زمینه حضور نظامی آمریکا در منطقه تضعیف میشود. درصورت تداوم پیگیری سیاست همسایگی و بروز لایههای عمیقتر آن، تهدیدات منطقهای بهشدت کاهش یافته و زمینه مداخلات فرامنطقهای کمرنگتر خواهد شد.
4- با توجه به تضاد روابط با ایران و رژیمصهیونیستی، تقویت روابط تهران با محیط منطقهای امکان اجرای عادیسازی روابط تلآویو با آنها را در معنای خاص خود به محاق خواهد برد. باید توجه داشت عادیسازی روابط رژیم با کشورهای منطقه تنها منحصر به موضوع سیاسی نبود و مسائل پیچیدهتری را در خود داشت. قرار بود این عادیسازی فراتر از حوزههای سیاسی و اقتصادی، شامل فعالیتهای پررنگ و هماهنگ ضد ایرانی در حوزه نظامی و امنیتی باشد. مرکز این اقدام، ایرانهراسی بود تا کشورهای منطقه از ترس تهران به دامان تلآویو بروند.
5- کشورهای منطقه عمدتا متحد یا بالاتر از آن تحت نفوذ شدید غرب هستند. با این وجود تمام اجزای این حکومتها، گذشته و حقیقت را فراموش نکردهاند. این کشورها میدانند و میبینند غرب چگونه درصدد سرکوب مسلمانان و عربها است. این حکومتها هر چند ناآگاهانه با دستکم گرفتن دشمن از آن دنبالهروی کردهاند اما درصورت یافتن روزنه، گریز از مرکز را به نمایش میگذارند.
6- عملیات طوفان الاقصی ابهت رژیمصهیونیستی را فروریخت و اراده محور مقاومت برای برهم زدن نقشه غرب را نشان داد. عملیات وعده صادق اوجگیری مجدد این اراده و توانمندی بود. علاوهبر آن، محور مقاومت نشان داده است هدفگیریاش صرفا شامل تهاجم و تسلط خارجی است و با نظامهای سیاسی منطقهای کاری ندارد؛ همانگونه که در روابط مثبت محور مقاومت با نظام سیاسی سوریه قابل مشاهده است.
زاویه دیگر این رویه، اقدامات دولت یمن است که امروزه نه با برخی از مزدوران در داخل این کشور درگیر است و نه پس از درخواست آتشبس توسط عربستان به این کشور حملهای داشته است. صنعا هماکنون ماموریت اسلامی و انسانی خود را هدف قرار دادن صهیونیستها میداند. جالب آنکه یمنیها در درگیری با عربستان با توجه به جنگ مستقیم با این کشور از هدف قرار دادن گسترده خطوط تجارت دریایی ریاض خودداری کردند اما درخصوص رژیم تندترین سیاستها را اتخاذ کردهاند.
7- روابط اقتصادی ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بخش قابل توجهی از تجارت خارجی ایران را تشکیل میدهد. عراق دومین و امارات سومین مقصد صادراتی کالاهای ایرانی در سال 1402 بودهاند. در همین دوره بیشترین واردات ایران از امارات انجام شده است. حجم کلی روابط تجاری دو کشور به 24 میلیارد دلار میرسد. براساس آمارها در پایان سال گذشته تجارت غیرنفتی ایران و امارات، قطر، کویت و عراق تقریبا 35 میلیارد دلار بوده است. روابط با قطر پس از سال 2017 که این کشور توسط همسایگانش تحریم شده و ایران تنها مجرای تنفسی آن بود به میزانی رشد کرده که امروزه 800 شرکت ایرانی در قطر فعالیت میکنند. توسعه روابط تجاری ایران با کشورهای همسایه در شرایطی توسعه یافته که آمریکا تلاش داشته این روابط را تضعیف کند.
8- روابط ایران با جهان اسلام و عرب بسیار گسترده است. روابط با ملتهای عربی طی جنگ طوفان الاقصی از رشد خیرهکنندهای برخوردار شده و به سطح بیسابقهای رسیده است. از سوی دیگر ایران روابط گستردهای با گروههای عربی دارد بهگونهای که تهران همچنان روابط خود با مخالفان نظام سیاسی سوریه را نیز حفظ کرده است. طی ماههای اخیر روابط این گروهها با تهران بهدنبال بروز جنگ طوفان الاقصی گرمتر شده است.
9- با ناتوانی رژیمصهیونیستی و تغییر سطح روابط غرب با این رژیم، روابط غربی با ایران در سطوحی رو به بهبود است. هنگامی که طرفهای منطقهای نرم شدن مواضع قدرتهای فرامنطقهای در برابر ایران را میبینند، بیش از پیش بر بینتیجه بودن رقابتهای مخرب خود با تهران پی میبرند.
ظرفیتها و پیشنهادها
روابط ایران با کشورهای منطقه براساس سیاست همسایگی میتواند به سطوح بیسابقهای ارتقا یابد. در ادامه به بخشی از این سطوح پرداخته شده است:
1- فرامنطقه : ایران و کشورهای منطقه میتوانند بر سر بسیاری از مسائل مشترک کار کرده و برای تقویت روابط، دست به همکاری در مناطق دیگر نیز بزنند. بهعنوان نمونه همکاری کشورهای اسلامی منطقه با یکدیگر برای حفظ و ارتقای ملتهای مسلمان اروپا در بالکان از بوسنی گرفته تا آلبانی میتواند موثر باشد. همکاری در تقویت دولتهای مسلمان آفریقایی نیز در همین راستا بهطور مشترک قابل پیگیری است.
2- فناوری: فراتر از همکاریهای سیاسی میتوان روی به همکاری در حوزههای فناوری آورد. بهنظر میرسد ایران در حوزه هستهای قائل به همکاریهای سطح بالا باشد. مساله هستهای بخشی از آینده جهان است و کشورهای اسلامی نباید در این حوزه عقب بمانند.
3- نظامی: کشورهای منطقه با توجه به توانمندیهای تسلیحاتی، قادر به تامین نیازهای یکدیگرند. با توجه به فروش گسترده پهپادها، موشکهای ضد زره و زمین به زمین ایران کشورهای منطقه میتوانند دسترسی خوبی به تسلیحات نفوذپذیر و ارزان بیابند. به آرایش درآوردن آنان در قالب امنیت منطقهای علیه تهاجمات فرامنطقهای نکتهای مهم است. سلاحهای پدافند هوایی، سلاحهای تهاجمی، سلاحهای دریایی مانند زیردریاییهای کوچک و قایقهای تندرو به سرعت قابل تامین هستند.
4- اقتصادی: امروز مشخص شده که امکان شکلگیری کریدورهای منطقهای با طراحی فرامنطقهای وجود ندارد. ازجمله این کریدورها، کریدور جعلی قفقاز یا کریدور جعلی منتهی به سرزمینهای اشغالی است. بر خلاف این کریدورهای مصنوعی، کریدورهای اصلی منطقه با سرمایهگذاریهای منطقهای قابل توسعه است. این کریدورها برای سرمایهگذارانش درآمدهای مطمئن و امنی به حساب میآیند.